نام پژوهشگر: کامران بیژن
کامران بیژن هاشم ولی پور
در دنیای تجارت حرفه ای امروز حاکمیت شرکتی قوی یک عامل موثر در فرآیند بهینه سازی اقتصادهای در حال گذار است که با کاهش تضاد منافع و رفتارهای فرصت طلبانه، عملکرد شرکت ها را بهبود بخشیده و کیفیت اطلاعات مالی و درجه ی اعتبار آن ها را برای سرمایه گذاران بازار سرمایه افزایش می دهد و همچنین ارتباط تنگاتنگی با فعالیت تجدیدنظر در روابط بین حسابرس- مشتری دارد. هدف این پژوهش مطالعه ی عوامل موثر بر تجدیدنظر در روابط بین حسابرس- مشتری با تأکید بر مشخصه های حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. علاوه بر این بررسی می شود که آیا ریسک مالی، ریسک هموارسازی سود، اندازه شرکت و حق الزحمه غیرنرمال حسابرسی می تواند بر فعالیت تجدیدنظر در روابط بین حسابرس- مشتری (تغییر حسابرس)، تأثیرگذار باشد؟ در این پژوهش تجدیدنظر در روابط بین حسابرس- مشتری، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از بعد روش شناسی از نوع تحقیق های توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که با انتخاب 105 شرکت از آن به عنوان نمونه آماری، داده های آن ها، در طی دوره زمانی 1385 تا 1390 جمع آوری گردیده است. تکنیک آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه ها، رگرسیون لوجستیک می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که بین هر شش مکانیزم حاکمیت شرکتی در نظر گرفته شده (درصد تمرکز مالکیت، درصد سهام داران نهادی، نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره، دوگانگی نقش رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل، نفوذ مدیرعامل و اندازه ی هیأت مدیره)، با متغیر وابسته تجدیدنظر در روابط بین حسابرس- مشتری رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد و همچنین بین عوامل اندازه ی شرکت و حق الزحمه غیرنرمال حسابرسی نیز با این متغیر وابسته رابطه ی منفی و معنی داری برقرار است و در نهایت، بین ویژگی های ریسک مشتریان (ریسک مالی و ریسک هموارسازی سود)، با متغیر وابسته تجدیدنظر در روابط بین حسابرس- مشتری رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. واژه های کلیدی: حاکمیت شرکتی، ریسک مشتریان، اندازه ی شرکت، حق الزحمه غیرنرمال حسابرسی و تجدیدنظر در روابط بین حسابرس- مشتری