نام پژوهشگر: شهناز زمردبخش آزاد
شهناز زمردبخش آزاد محمد جواد حق شناس
فرانسه یکی از دولت های اروپایی است که سیاست خارجی خود را در راستای ایفای نقش متمایز و موثر در عرصه خاورمیانه و جهان تدوین و اجرا می کند. منطقه مدیترانه یکی از مناطقی است که فرانسه تمایل زیادی دارد که در این منطقه حضورش را افزایش دهد و با توجه به نفوذ تاریخی که در این مناطق دارد همواره تلاش کرده تا نقشی تاثیرگذار در تحولات آن ایفا نماید. لذا فرانسه از دیرباز با دول منطقه پیوندهای فرهنگی، سیاسی،اقتصادی با دوامی برقرار ساخته و سابقه نفوذ و سلطه استعماری فرانسه در میان دول منطقه مشهود است و این دول حاشیه جنوب و جنوب غربی دریای مدیترانه از یک نقش کلیدی در استراتژی منطقه ای فرانسه در خاورمیانه برخوردار هستند. سوال اصلی این پژوهش این بوده که اهداف سیاست خارجی فرانسه در روند شکل گیری اتحادیه ای از کشورهای مدیترانه چه بوده است؟ پس از بیان کلیات پژوهش، در فصل دوم پژوهش حاضر حضور نظریه نوواقع گرایی را در تغییر مواضع فرانسه از رویکرد مبتنی بر تعارض و عدم تعهد به رویکرد ائتلاف و اتحاد مورد بررسی قرار دادیم که به عنوان نوعی دگرگونی در سیاست خارجی فرانسه از دوران گلیسم تا کنون مطرح شده است. در فصل سوم نیز سیاست خاورمیانه ای فرانسه به طور عام و سیاست مدیترانه ای به طور خاص در دوران روسای جمهوری مختلف بررسی می گردد. و در فصل چهارم چگونگی شکل گیری اتحادیه مدیترانه ای و مراحل تاریخی آن دنبال شد که در نهایت به نقش موثر فرانسه در روند ایجاد این اتحادیه می پردازیم. فرضیه اصلی این چنین است که وابستگی متقابل امنیتی دو سوی مدیترانه، تامین امنیت انرژی، مبارزه با تروریسم، کنترل قاچاق مواد مخدر و مهاجرت های غیرقانونی و افزایش نفوذ فرهنگی موجب گرایش سیاست خارجی فرانسه به تاسیس و گسترش اتحادیه مدیترانه ای شده است. در واقع دولتمردان فرانسوی به دریای مدیترانه به عنوان قلمروی امنیتی و تاریخی خود می نگرند از این رو فرانسه درصدد بر آمد تا از رهگذر طرح اتحادیه ی مدیترانه ای زمینه را برای تثبیت و ارتقای حضور سیاسی و اقتصادی خود در این منطقه فراهم سازد.