نام پژوهشگر: نسرین استواری
نسرین استواری سید ابوالقاسم فروزانی
غزنویان مردمانی ترک نژاد از ناحیه ترکستان فرارود بودند . سردمداران این سلسله در شمار بندگانی به حساب می آمدند که بر اثر ابراز لیافت در دستگاه امیران سامانی ترقی نموده و به مناصب بالای لشکری و کشوری دست یافتند . شالوده تاسیس دولت غزنوی در سال 351 ق . به دست آلبتگین ، یکی از دولتمردان شورشی آل سامان ، در غزنه بنیان نهاده شد . اما اهمیت سیاسی این اقدام چهارده سال بعد با جلوس سبکتگین ، که از بندگان لایق آلبتگین بود آشکار گردید و با انقراض سامانیان و دستیابی سلطان محمود غزنوی بر خراسان و دست اندازی وی بر سرزمین های تحت سیطره دیگر حکومت های محلی ایران ، سلسله غزنوی به عنوان تنها یکه تاز قدرت در پهنه ی وسیع سرزمین ایران ، مسئولیت خطیر حراست از فرهنگ و سنت های کهن ایرانی را بر عهده گرفت . رویداد مهم و مرتبط دیگری که نقش این دودمان را در تاریخ سیاسی ایران ممتاز و متمایز می سازد ؛ آغاز پیشروی سلاطین غزنوی به سمت مرزهای هندوستان بود . این امر از آنجا که ترکان غزنوی خود در فرهنگ غنی و پر مایه ی ایرانی مستحیل گشته ، و دربارشان سرشار از صاحب منصبان ، علما و هنرمندان ایرانی بود ؛ می توانست نقطه ی عطفی در استحکام هر چه بیشتر پیوندهای دیرینه ی میان ایران و شبه قاره ی هند گردد . در این میان عنصر جدیدی که در مراودات میان این دو کشور نقش تعیین کننده ای ایفا کرد ، دین مبین اسلام بود . پس از آنکه سبکتگین باب فتوحات در هند را گشود ، سلطان محمود غزنوی به عنوان سلطان غازی در جهاد با هندوان ، گوی سبقت از دیگران ربود . پس از آن سنت جهاد با کفار تا زمان آخرین سلاطین غزنوی ، که پس از شکست دندانقان در برابر سلاجقه و سپس غوریان ، بر متصرفات خود در هند به مرکزیت لاهور فرمان می راندند ، ادامه یافت . دوره دوم حکومت غزنوی ، به جهت از دست رفتن ولایات ایرانی امپراطوری و معطوف شدن توجه سلاطین غزنه بر متصرفات هندی ، از اهمیت بسیاری برخوردار است . در همین زمان است که حجم تاثیرات فرهنگی ، هنری و مذهبی ایران بر هندوستان به چندین برابر افزایش یافته و چنان نهادینه گی عمیقی صورت پذیرفت که این تاثیرات در تمام حکومت های بعدی هندوستان تا استقرار استعمار انگلیس و حتی پس از آن تا زمان حاضر برقرار و پایدار مانده است .