نام پژوهشگر: مهشید تجربه کار
مهشید تجربه کار منصورعلی حمیدی
از دیدگاه سازایی گری گروهی، دانش هر فرد یک سامانه از ساختارهای شناختی است که فرد با یاری دیگران در بافت گروهی، با به کارگیری بن مایه(ماده)ها و ابزارها، و در تعامل با دیگر بخش های محیط خود می سازد. از این روی، دانش فرد همواره در دست ساخته شدن است و در موقعیت های گوناگون تغییر می کند. این ساختن و بازساختن فرایندی دارد که فرد درگیر آن می شود. فریند آموختن فرایندی چندسویه و پیچیده است و نظریه ای که به درگیرشدن در این فرایند پرداخته و به زمینه های فرهنگی و اجتماعی هم توجه کرده است، نظریه ی درگیری آموزشی کُو است که درگیرشدن در فرایند آموختن را دارای جنبه های فردی و گروهی، و کیفیت گذراندن دوره های آموزشی و بازده آنان را تابع برخی ویژگی های فردی و گروهی و میزان درگیری آموزشی آموزندگان می بیند. به سخنی دیگر، نبود یا کم بود درگیری آموزشی مساله ساز خواهد بود. با توجه به نشانه هایی از پایین بودن کیفیت آموزش دانشگاهی در ایران، هدف پژوهش کنونی یافتن راهکاری برای بهبود آن با پرداختن به موضوع درگیری آموزشی در میان دانشجویان ایرانی بوده است. در این پژوهش پیمایشی از گروهی از دانشجویان، استادان و مدیران دانشگاه های شهر تهران، و از راه پرسش و نگرش(مشاهده) درباره ی چون و چند درگیری آموزشی در دو مرحله داده گیری شد. در مرحله ی نخست 40 نشست آموزشی دوره ی کارشناسی در سه دانشگاه، نگرش و 820 دانشجو در همان دانشگاه ها پرسش دورادور (با به کارگیری پرسش نامه) شدند. در مرحله ی دوم، با 28 تن از همین دانشجویان، 17 استاد، و 2 مدیر دانشگاه پرسش رویاروی (مصاحبه) شد. ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی بسنده ای برخوردار بودند. یافته های پژوهش گویای آنند که روی هم رفته درگیری آموزشی در میان دانشجویانی که پرسش و نگرش شدند چندان چشم گیر نیست. هر چند که خود دانشجویان ارزیابی مثبتی از درگیری آموزشی خود داشتند، ولی به پندار استادان و مدیرانی که با پژوهش هم کاری داشتند درگیری آموزشی دانشجویانشان در همه ی جنبه ها و سویه هایش کاستی مند است. داده ها گویای آنند که این کاستی مندی در هر دو جنبه ی فردی و بافتی دیده می شود. در میان سویه های جنبه ی فردی، بعد شناختی کاستی مندی کمتری نشان می دهد. در میان سویه های جنبه ی بافتی چالش آموزشی کاستی مندی بیشتری از خود نشان داد. هر چند که میان مردان و زنان دانشجو از نظر میزان درگیری آموزشی ناهمانندی ای آمار شناختی معنادار بود. هم چنین در زمینه ی یادگیری مشارکتی میان زنان و مردان تفاوت دیده شد. در زمینه ی رفتارهای آموزشی هم میان گروه های دانشجویی در دانشگاه های یاد شده تفاوت هایی دیده شد. بر پایه ی این یافته ها می توان گفت که چون دانشجویان آگاهی چندانی از چند و چون درگیری آموزشی ندارند و برخی عامل های بافتی هم در این کم آگاهی دست دارند، بهبود بافت آموزشی دانشگاه ها و رفتارهای آموزشی دانشجویان می تواند به بهبود کیفیت دستاورد آموزشی کمک کند. واژه های مهم: آموزش دانشگاهی، درگیرشدن آموزشی، بافت آموزشی