هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه هوش سازمانی و مدیریت دانش با بهره وری بود. این پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را تمامی کارمندان بانک ملی شهرستان شیراز به تعداد500 نفر تشکیل داده است. روش نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی ساده بوده و حجم نمونه مورد پژوهش براساس جدول مورگان217 نفر انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهره وری هرسی و بلانچارد وگلد، مدیریت دانش جوزف حداد و پرسشنامه ی هوش سازمانی که توسط آلبرخت بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از روش های آماری میانگین و انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مدیریت دانش و هوش سازمانی با بهره وری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین تمامی ابعاد هوش سازمانی(چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و عملکرد) و مدیریت دانش(خلق دانش، استقرار دانش، ثبت دانش و تسهیم دانش) با بهره وری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. تمامی ابعاد هوش سازمانی بجز (میل به تغییر، اتحاد و توافق، و عملکرد) بطور معناداری قادر به پیش بینی بهره وری می باشند. تمامی ابعاد مدیریت دانش بجز(خلق دانش و تسهیم دانش) بطور معناداری قادر به پیش بینی بهره وری می باشند.