نام پژوهشگر: عبدالله عراقی
عبدالله عراقی رضا جلالی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی وجود کشور انقلابی با محوریت اسلام، برای بسیاری از دولت های جهان غیرقابل تحمل بود . چرا که انقلاب اسلامی ایران افق های جدیدی از امید به پیروزی را به ملت های مستضعف داد. ایالات متحده امریکا بزرگترین بازنده تحولات داخلی ایران بود و به همین جهت برای اعاده نفوذ خود در ایران به هر کاری که می توانست، دست زد و از ایجاد هر نوع محدودیتی علیه ایران کوتاهی نکرد. بعد از استقرار جمهوری اسلامی، امریکا به طرق گوناگون برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی ایران دست به تلاش زد. هر چند صدام حسین نیز با انگیزه فرصت طلبی برای دستیابی به شمال خلیج فارس و گسترش سواحل جنوبی عراق از طریق اضافه کردن بخشهایی از خوزستان و تسلط یکجانبه بر اروندرود با تحریک امریکا به ایران حمله کرد، و کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس برای جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی ، ممانعت از تضعیف دولتهای خود و مجبور کردن ایران به دست کشیدن از شعارهای جهان شمول خویش در مقابل ایران صف آرایی سیاسی کردند، لیکن همسویی منافع ابرقدرت ها (کشورهای آمریکا و اتحاد شوروی) در جنگ ایران و عراق در مراحل مختلف جنگ (در سال های 1979- 1983) از بالاترین سطح منافع در ادامه جنگ برخوردار بوده و این روند در سال های پایانی جنگ نیز تکرار شد. از سال 1979 تا زمان پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران، شاهد منافع متقارن دو ابرقدرت بودیم. تلاش آنها در طول جنگ تحمیلی برای مهار ایران و ایجاد توازن قدرت در منطقه برای حفظ منافع، بعنوان دلیل اصلی جنگ مورد بررسی قرارگرفته است. این تحقیق در راستای کشف روابط معناداری از لابلای مواضع، عملکرد و سیاست های ابرقدرت ها بوده و برای اثبات فرضیه اصلی تحقیق یعنی سیاست ها و منافع امریکا و اتحاد شوروی در منطقه عامل اصلی جنگ عراق علیه ایران، گام بر می داریم. آنچه از بررسی مواضع و عملکرد ابرقدرت ها در ساختار نظام دوقطبی طی جنگ تحمیلی 8 ساله علیه ملت ایران می توان بعنوان دستاوردهای این تحقیق برشماری کرد، عباتنداز : منافع همسو در رفتار ساختاری قدرت های بزرگ در جنگ عراق علیه ایران 1- مقابله با سیاست خارجی ایران مبتنی بر «راهبرد نه شرقی – نه غربی»؛ 2- مقابله با اصولگرایی اسلامی در منطقه؛ 3- ایجاد موازنه قدرت در بحرانهای منطقه ای (مورد خاورمیانه)؛ 4- کاهش قدرت ایران بعنوان مدافع اسلام سیاسی.