نام پژوهشگر: آتوسا افسر
آتوسا افسر اصغر عسگری خانقاه
موضوع این پژوهش ،لالایی ها در فرهنگ مردم خراسان جنوبی در حوزه مطالعاتی بافت قدیم شهرستان بیرجند می باشد. بافت قدیم این استان، شامل خیابان های مطهری و منتظری است که از لحاظ مساحت 26/432709 متر از سطح شهر را در بر گرفته و بالغ بر 4962 نفر جمعیت دارد. از این تعداد جمعیت حدود 1654 نفر را زنان و دختران تشکیل می دهد. دلیل انتخاب بافت قدیم این است که لالایی بخشی از ترانه های میانه و ماندگار و کهن ایرانی می باشد که ریشه در گذشته های دور دارد. مادران امروزه کمتر از این آواز جهت خوابانیدن کودکان خویش استفاده می کنند ، در نتیجه برای جمع آوری، ثبت و ضبط این لالایی ها باید به سراغ مادران و مادربزرگانی می رفتیم که نسبت به ترانه های فولکلور قدیم این استان آشنایی بیشتری داشتند. این قشر از جامعه نیز اغلب در بافت قدیم بیرجند ساکن می باشند. لالایی ها افزون بر اینکه نوای آرام بخشی برای خواب کودک هستند راهی برای بیان دردها و رنج های مادران نیز به حساب می آیند و این خود پیوندی میان ادبیات زنان و ادبیات کودکان برقرار کرده است. مادر ، کودک را هم راز خود دانسته و از نگفته های خود با او سخن می گوید. این سخنان شنیدنی هرچند که ساده بیان شده اند اما در خود ساختاری دارند که در این پژوهش درون مایه ی آنها بررسی می شود.لالایی ها دارای مضامین و درون مایه های متفاوتی می باشند که با بررسی هر کدام از آنها می توان به نمونه های فرهنگی خاصی پی برد.جهت ارائه چهارچوب نظری مناسب برای این پژوهش از دو مکتب ساختارگرایی با نظریه پردازی به نام ولادیمیر پراپ و فرهنگ و شخصیت با نظریه پرداز معروف آن روت بندکیت استفاده شده است. در پایان تحلیل لالایی ها به این نتیجه می رسیم که لالایی ها مانند سایر ترانه ها و قصه های کودکان با برخورداری از ظرفیت های فرهنگی ویژه نهفته و تعبیه شده در آنها نقش بسزایی در اجتماعی کردن افراد جامعه بر عهده دارند. در لالایی ها الگوها و ارزش های مادران ساکن در بیرجند ، مادری که بزرگ شده کویر است به وضوح دیده می شود. در واقع می توان گفت که این مادران روایت کننده تمامی سنت ها ، آیین ها و هویت فرهنگی وقومی خویش هستند و با خواندن لالایی ها و انتقال آن به نسل های بعدی حافظ این فرهنگ بومی خواهند بود. واژگان کلیدی: فرهنگ، ادبیات شفاهی، لالایی، گاهواره، ننو