نام پژوهشگر: نسیم صادقی
نسیم صادقی کمال الذین نیکنامی
تحقیق پیش رو تلاش دارد تا آنچه از دوران اشکانی در کتاب های باستان شناسی به جا مانده است را بهبود بخشد و این دوران کم شناخته شده را به دوستداران عصر اشکانی بیشاز پیش بشناساند.این دوران سراسر هنر و پیشرفت در ایران بزرگ چنان تحولی ایجاد نمود که توانست طولانی ترین دوران تاریخی پادشاهی ایران را رقم بزند. اهمیت این عصر نه تنها از هنر و تعالی معماری در آن است که می توان نشانه های ایرانیت را پس از حکومت یونانی سلوکی در آن دید. در این تحقیق تلاش شده است تا جایگاه اشکانیان و اهمیت آن ها در محوطه های جنوبی ایران مورد مطالعه قرار گیرد و سعی شده است تا اطلاعات جدید و تازه ای از سفال های اشکانی در جنوب و جنوب شرق را برای باستانشناسان عرضه دارد. در راستای رسیدن به اهداف فوق از انجام مطالعات گونه شناسی مقایسه ای و آنالیز های سفالی یا به عبارت علمی تر (edxrf) سود جسته و تلاش شده است تا در حد امکان به سوالات مطرح شده در این پایان نامه پاسخ داده شود. منطقه ی جنوب و جنوب شرق ایران به دلیل همجواری با خلیج فارس اهمیت بسیاری داشته و وجود محوطه های بی شمار اشکانی در کنار آن می تواند بیانگر ارتباطات فرهنگی،سیاسی و تجاری با مناطق فراسوی خلیج باشد.چراکه عصر اشکانی یکی از دوره های طولانی و مقتدر در ایران است که اهمیت بسزایی در شناخت آن برای هر یک از باستانشناسان دارد. متاسفانه تلاش ها در راستای شناخت این دوران سراسر هنر بسیار ناچیز بوده و تحقیق حال حاضر تلاش کوچکی است در شناساندن این دوران مهم تاریخی در حوزه ی جنوب و جنوب شرق ایران. کلید واژه:باستان شناسی،اشکانی،خلیج فارس،آنالیز سفال
نسیم صادقی اطهر تجلی
کارل گوستاو یونگ از نظر تاثیر بر اندیشه¬ی قرن بیستم و یاری به شناخت وضعیت انسان، شخصیّتی بزرگ و قابل تقدیر و هم ردیف روان شناسان بزرگی چون زیگموند فروید است. مفاهیمی که او ابداع کرد از جمله کهن الگوهای باستانی مانند نقاب و سایه و نیز طبیعت هدفمند روان انسان که به سوی تفرّد پیش می رود، و تعریف هوشمندانه اش از ناخودآگاه جمعی ، جزیی از فرهنگ بشری معاصر است. در عصر حاضر، با پیوند هر چه بیشتر ادبیات و روان شناسی، مطالعه¬ی آثار ادبی با رهیافت نظریات یونگ رونق یافته است. یکی از نظریّاتی که در مطالعه¬ی این آثار کاربرد دارد، نظریه¬ی فرآیند فردیّت است. فرآیند فردیّت مراحل تکامل فرد را به صورت علمی مرور می¬کند و درصدد است تا راه دستیابی انسان به سوی کمال را ترسیم کند. پژوهش حاضر با این رهیافت سعی دارد با روش تحلیل کیفی محتوا و با ابزار مطالعه¬ی کتابخانه ای به تحلیل چند شخصیت از رمان کلیدر و شخصیّت قیس در رمان سلوک بپردازد.