نام پژوهشگر: معصومه یابنده

تعیین رابطه نوع ورزش و فعالیت های فراغتی بانوان ورزشکار قهرمان استان گیلان و مقایسه آن با غیر ورزشکاران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  معصومه یابنده   فرزاد غفوری

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه نوع ورزش و فعالیت فراغتی بانوان ورزشکار استان گیلان و مقایسه آن با غیرورزشکاران می باشد.جامعه آماری پژوهش را زنان غیرورزشکار و ورزشکاران قهرمان هیئت های ورزشی استان گیلان که حداقل یک مدال کشوری کسب کرده بودند (2050 ورزشکار و 1027 قهرمان) تشکیل می دادند. نمونه های پژوهش را 286 نفر ورزشکاران قهرمان زن و 315 نفر زن غیرورزشکار تشکیل می دادند. پرسشنامه محقق ساخته اوقات فراغت شامل 25 سوال با چهار گروه فعالیت های جدی، تخصصی، خطرپذیر و زیبایی شناسانه می باشد که روایی آن توسط اساتید و خبرگان مورد تایید قرار گرفته بود.ثبات درونی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 65/0 به دست آمد. در تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمونهای کالموگراف اسمیرنوف، u من ویتنی و ضریب همبستگی eta برای آزمون فرضیه های پژوهش در سطح معنی داری کمتر از 05/0 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین نوع ورزش و انتخاب فعالیت فراغت جدی رابطه معنی داری وجود دارد. با بررسی میانگین چهار گروه در ارتباط با فعالیت فراغت جدی، مشخص گردید که به ترتیب ورزشکاران ورزش-های انفرادی- غیربرخوردی، انفرادی- برخوردی، گروهی- برخوردی، گروهی- غیر برخوردی بیشتر به فعالیت فراغت جدی می پردازند. این در حالی است که بین نوع ورزش و میزان انجام فعالیت های تخصصی، خطرپذیر و میزان فعالیت های زیبایی شناسانه رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که در ورزشکاران تمایل به انجام فعالیت های فراغتی به ترتیب شامل فعالیت های زیبایی شناسانه، فعالیت های خطرپذیر، فعالیتهای تخصصی، و فعالیت فراغت جدی می شود و در غیر ورزشکاران نیز به ترتیب شامل فعالیتهای تخصصی، فعالیتهای زیبایی شناسانه، فعالیت فراغت جدی و فعالیتهای خطرپذیر میشود. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان فعالیت های تخصصی، خطرپذیر و زیبایی شناسانه بانوان ورزشکار قهرمان و غیر ورزشکار استان گیلان تفاوت معنادار وجود دارد و در همه موارد بانوان ورزشکار این فعالیت ها را نسبت به بانوان غیرورزشکار بیشتر مورد استفاده قرار می دادند. همچنین در ارتباط با میزان فعالیت فراغت جدی بانوان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

بررسی مقایسه ای کاربرد علوم ادبی در جزء اول قرآن کریم در تفاسیر المیزان و الکشاف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  معصومه یابنده   صحبت اله حسنوند

علوم ادبی در میان علوم پیش نیاز تفسیر قرآن، جایگاه ویژه ای دارند و احاطه بر آن ها از شرایط ضروری مفسر قرآن است. این علوم از زمان تدوین تا به امروز همواره در اغلب کتاب های تفسیری مورد استفاده بوده اند. دو تفسیر المیزان و الکشاف از تفاسیر مهم و معتبری هستند که جهت گیری تفسیری نویسندگان آن ها در به کارگیری علوم ادبی اساساً با هم متفاوت است. تفسیر کشاف تفسیری با رویکرد بیشتر ادبی و تفسیر المیزان تفسیری با رنگ فلسفی و سرشار از مباحث اجتماعی و در عین حال دربردارنده ی مباحث ادبی است. در این پژوهش سعی شده با بررسی مباحث ادبی دو تفسیر المیزان و الکشاف در جزء اوّل قرآن کریم، روش های استفاده از علوم ادبی در آن ها مقایسه شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد هرچند استفاده از علوم ادبی در این دو اثر یکسان نیست اما کاربردهای این علوم در موارد متعددی مانند هم است. مقایسه ی نحوه ی طرح بحث های ادبی در این دو تفسیر نیز نشان می دهد استفاده ی نویسنده ی کشاف از علوم ادبی تنها به صورت استفاده ی ابزاری نیست بلکه این مفسر برای مباحث ادبی، موجودیتی در خور توجه و اعتباری ویژه قائل است در حالی که نگاه نویسنده ی المیزان به این علوم نگاه ابزاری و به منزله ی وسیله ای برای رسیدن به معنی آیات و اشاره به زیبایی های ادبی آن ها است.