نام پژوهشگر: حبیب الله کاشفی
حبیب الله کاشفی نجف جوکار
بررسیِ تحلیلیِ اندیشه هایِ عرفانیِ شیخ سعدالدین احمد انصاری و بیان ادبیِ او با تکیه بر دیوانِ شورِ عشق، بحث محوری و کلیدی این پایان نامه می باشد که در هشت فصل آراسته شده است. شیخ سعدالدین احمد انصاریِ کابلی، شاعر ناآشنای زبان فارسی است که تا حال درباره ی زندگی، آثار و اندیشه های او هیچ پژوهش علمی در افغانستان و ایران نشده است؛ دراین رساله، ابتدا به زندگی، شخصیت و آثار او پرداخته شده و بعد از ستایش ایزدتعالی و درود برروان پیامبرخاتم، ص، و چهاریار فداکارش، اندیشه هایِ عرفانیِ شیخ سعدالدین با توجه به آثار عارفان بلند آوازه ای چون محمد غزالی، مولوی جلال الدین، ابن عربی، عزیزالدین نسفی و بیشتر عرفای دیگر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نگاهِ شیخ سعدالدین، به حوزه ی عرفان محققانه بوده و هم چنین دراین مکتب شیوه ی ویژه ای داشته که یکی از آن ها، کنارهم گذاشتن اندیشه های وحدت وجود و وحدت شهود است. در این پژوهش اندیشه های محوری او مورد بررسیِ تحلیلی قرار گرفته که مثلث آن ها عشق و هستی و نیستی و وحدت است؛ و در نهایت جز یک اندیشه ی وحدت بیش نیست. شیوه های تازه ی شیخ سعدالدین، تنها در بخش عرفان تمام نمی شود، بلکه او در حوزه ی ادب فارسی نیز یکی از چهره های شاخصِ زبانِ فارسی است. وی تشبیهات، استعارات، تکرارها و پارادوکس های گوناگون و بدیعی را در آثار خود آفریده است. تنوعِ آرایه های ادبی، در آثار وی سبب آفرینش گونه های ادبیِ تازه شده که دراین پژوهش نام های تازه ای برای آن های نهاده که یکی از دست آوردهای این پژوهش به شمار می آید؛ از جمله لف و نشرگسترده، تکرار صدر و عروضِ بر عجزهم سان و انواع دیگر ادبی را نیز شامل می باشد. نوآوری او در قافیه و ردیف شعر فارسی، به حدّی است که حتی گاهی از سرقافله سالار مبتکر این فن، مولوی جلال الدین، نیز گامی پیش گرفته است. از دیگرسو این پژوهش بیشترین قالب های شعرِ کلاسیکِ فارسی را دربردارد. و هم چنین قالب شکنی ها و نوآوری های شیخ سعدالدین، و ارزش شکلِ شعر او و پیوند آن با شعر دیگر گویندگان از جمله، عارف قزوینی، ملک الشعرابهار، نیمایوشیج، پژمان بختیاری و... را نیز شامل می شود. از میانِ شاعرانِ کلاسیک ادب فارسی شیخ سعدالدین، بیشتر به ساختارشکنی و نوآوری در حوزه ی قالب های شعرِ کلاسیک فارسی دست زده است. او شاعری است که قالب های شعر کلاسیک فارسی را درهم شکسته و با اضافه کردن عناصرِ تازه قالب هایی ایجاد کرده که در شعر فارسی سابقه ندارد؛ نگارنده نام های تازه ای بر آن ها گذاشته شده است: از قبیل مثنوی ترجیع بند، مثنوی دوبیتی، ترکیب ترجیع بند، مسمّط مستزاد، مستزادترکیب ترجیع، مستزاد متوازن ترجیع و... .