نام پژوهشگر: عاطفه سبزعلی

بررشی تاثیر متمم و افزوده بر تعبیر نمودی نهایت پذیر و نهایت ناپذیر جمله در زبان فارسی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده زبانهای خارجی 1391
  عاطفه سبزعلی   کیوان زاهدی

کلین(1995) معتقد است یکی از اساسی ترین عناصر معنایی فعل، نمود می باشد که مانند زمان مقله ای است دستوری و بر این اساس او نمود را "نظام درونی یک موقعیت" می داند.نمود در زبان شناسی به دو حوزه مجزا ارجاع داده می شود، نمود درونی و نمود بیرونی. نمود درونی یک محمول متاثر از موضوع درونی می باشد در حالیکه نمود بیرونی این تاثیرپذیری را از موضوع درونی ندارد و نیز دارای ظهور واژگانی است. نمود درونی در محمول یک رویداد را نشان می دهد، محمولی که رویداد با نقطه پایانی را را نشان می دهد، نهایت پذیر است و محمولی که رویداد بدون نقطه پایان را نشان می دهد، نهایت ناپذیر. کامری(1976) بیان می کند تنها بر اساس افعال نمی توان موقعیتی را به نهایت پذیر و نهایت ناپذیر تقسیم کرد بلکه تشخیص این موقعیت ها به کمک افعال بهعلاوه وابسته های آنها انجام می شود و نقش وابسته ها در این تقسیم بندی بسیار پررنگ است. جاناتان مک دونالد(2008) دزر اثر خود با تحلیل برخی از وابسته های فعلی به بررسی تاثیر آنها بر نهایت پذیری پرداخته و در نتیجه حوزه تعبیر نمودی را در زبان انگلیسی ارائه کرده است. از این رو در پژوهش حاضر برآن شدیم تا با مروری بر بررسی های اخیر پیرامون تعبیر نمودی و نمود نهالیت (نا)پذیری بر اساس طرح ارائه شده توسط مک دونالد (2008) به بررسی تاثیر افزوده و متمم بر تعبیر نمودی نهایت (نا)پذیری در زبان فارسی بپردازیم. در جمع آوری داده ها از کار دبیر مقدم(1376) و طبیب زاده(1385) بهره بردیم و با جایگزینی انواع اسم و قید به ترتیب در جایگاه موضوع بیرونی و درونی و افزوده به بررسی متمم و افزوده بر تعبیر نمودی پرداختیم. در این پژوهش نشان داده می شود 1-وجود مفعول پذیرنده افزایشی در جایگاه متمم جملات با محمول نهایت ناپذیر را به نهایت پذیر تبدیل می کند. درنتیجه قائل به وجود گروه نمود در زبان فارسی می شویم. 2- وجود گروه هدف و ظرف زمان در جایاه افزوده بر تعبیر نمودی نهایت ناپذیر جمله تناثیر گذاشته و تعبیر نهایت پذیر ارائه می دهد. 3- موضوع بیرونی در جایگاه متمم و در نقش فاعل تاثیری بر تعبیر نمودی نهایت (نا)پذیری جمله ندارد.