نام پژوهشگر: خالد بهرامی
خالد بهرامی احمد بخارایی
چکیده : . هدف پژوهش حاضر این است که میزان باور دانشجویان ( علوم انسانی و علوم پایه ) دانشگاه های شهرستان سقز به صورت تطبیقی به شاخص های روشنفکری سنجیده شود . سنجش میزان باور آنان به شاخص های : خود – انتقادی ، انتقاد گرایی ، توجه به ارزش های نهایی ، توجه به مشکلات دیگران ؛ کار فکری مداوم ومستمر ؛ تولید وپالایش فرهنگ ، اعراض از جزم اندیشی و دگم شدن ، ثبات رای ، استفاده از تحصص خود برای حل مسای دیگران و عدم گرایش به دستگاه سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است . این پژوهش عمدتا براساس دید گاه : ژان پل سارتر ، ادوارد سعید ع میشل فوکو و یورگن هابرماس صورت گرفته است . اگر چه از افراد دیگری هم جهت تاکید بر آن شاخص ها مطالبی آورده شده است . روش به کار گرفته شده در این تحقیق ترکیبی ( پیماشی ، اسنادی و ....) بوده است. از ابزار پرسشنامه برای گر آوری اطلاعات نمونه آماری که به صورت نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند ، استفاده گردید . برای بررسی نتایج از آمار توصیفی و استباطی استفاده شده است که آزمون های مورد استفاده شامل t مستقل و آزمون آنالیز وارایانس میباشد. نتایج بیانگر آن است که دانشجویان ( علوم پایه و علوم انسانی ) در 50 درصد یعنی در 5 شاخص باهم تفاوت معنادار داشتند . در مور باور به این شاخص ها بین جنسیت ، مدرک تحصلی والدین و میزان درآمد ]خانواده نیزای نتایج بدست آمد . جنسیت بر میزان باور به یک شاخص ( خود انتقادی ) ومدرک تحصیلی پدر دانشجویان بر سه شاخص( انتقاد گرایی ، توجه به مشکلات دیگران و تولید وپالایش فرهنگ ) و مدرک تحصیلی مادر دانشجویان بر یک شاخص( تولید و پالایش ) تفاوت معنی داری دیده شد . تنهاجایی که تفاوت معنی داری مشاهده نگردید بین میزان درآمد و میزان باوربه این شاخص ها بود. کلمات کلیدی : روشنفکر ، روشنفکر واقعی ، روشنفکر قلابی ، خود انتقادی ، انتقادگرایی ؛ ارزش های نهایی ، پالایش فرهنگ ؛ دگم شدن ،شاخه تحصیلی