نام پژوهشگر: آناهید بصیری
آناهید بصیری محمد رضا ملک
امروزه استفاده از خدمات همراه برای بسیاری از مردم، به یکی از مهمترین و اساسی ترین نیازها تبدیل شده است. یکی از انواع خدمات همراهی که به کاربران ارائه می شود، خدمات محدوده مبنا به دلیل ماهیت مکانی آن مورد توجه این رساله دکتری قرار گرفته است. خدمات محدوده مبنا به آن دسته از خدماتی گفته می شود که مرتبط با محیط فیزیکی اطراف کاربر بوده و بر اساس مرز جغرافیایی محیط اطراف کاربر، خدمات مناسب به او ارائه می گردد. آنچه در این رساله پرداخته می شود، استفاده از نایقینی مکانی به عنوان بافت در ارائه خدمات محدوده مبنا می باشد. به عبارتی دیگر رفع تزاحمات بین سرویسهای اطلاعاتی مختلف مبتنی بر بافت نایقینی انجام می پذیرد. خدمات محدوده مبنا از جنبه های مختلف دارای نایقینی می باشد. نایقینی ناشی از خطا در تعیین موقعیت و نایقینی ناشی از ابهام در تعریف محدوده فیزیکی که در آن خدمات ارایه می شود از جمله مهمترین جنبه های نایقینی مکانی در خدمات محدوده مبنا هستند. برای مدلسازی، پیاده سازی و ارایه خدمات محدوده مبنا با استفاده از نایقینی مکانی در این رساله از دو نظریه مجموعه های راف و فازی استفاده شده است. پس از پیاده سازی خدمات محدوده مبنا با استفاده از نایقینی مکانی، که با استفاده از این دو نظریه ارایه شده بودند، ارزیابی و مقایسه کرده ایم. نتایج ارزیابی و مقایسه نشان از برتری 9/20% کارآیی خدمات محدوده مبنا بر اساس نظریه مجموعه های راف دارد در حالی که خدمات محدوده مبنایی که بر اساس نظریه مجموعه های فازی ارایه شده اند، دریک کاربرد مشخص، تعداد بیشتری را واجد شرایط دریافت خدمات تشخیص می دهند. در نهایت رضایتمندی بیش از 80% کاربران نشانه ای از موفقیت در نظر گرفتن نایقینی مکانی در خدمات محدوده مبنا می باشد.
مهری داوطلب فرزین ناصری
امروزه با توسعه ی شبکه های بی سیم و افزونی شمار دستگاه های همراه در سراسر دنیا شاهد استقبال گسترده ی کاربران از خدمات همراه می باشیم. یکی از خدمات همراهی که به کاربران ارائه می شود خدمات محدوده مبنا است که در آن بر اساس محیط جغرافیایی پیرامون کاربر، اطلاعات مناسب به وی ارسال می گردد. استقبال کاربران از خدمات محدوده مبنا سبب افزایش روزافزون این دسته از خدمات همراه شده که این امر احتمال هم پوشانی محدوده های هوشمند خدماتی را به دنبال دارد. هم پوشانی محدوده های سرویس دهنده موجب می-شود تا هر روز بر شمار کاربرانی که به طور هم زمان داخل چند محدوده واقع شده اند، افزوده شود. آنچه مسلم است ارائه هم زمان تمامی خدمات محدوده های مرتبط، به چنین کاربرانی امر چندان خوشایندی نبوده، لذا ارائه بهترین ترکیب سرویس به این گروه از کاربران، بیش از پیش نیازمند توجه و تحقیقات فعال می باشد. از آنجا که اطلاعات محدوده های مختلف اغلب با الگوهای سیاستی مختلفی ارائه می شوند، لذا ارسال سرویس به کاربران واقع در بخش مشترک چند محدوده ی خدماتی به طور ضمنی با رفع سیاست های درگیر همراه می-باشد. آنچه در این پایان نامه پیشنهاد می شود، لحاظ نمودن بافت های زمانی و مکانی، جهت رفع این درگیری ها می باشد. موقعیت کاربر، جهت حرکت و سرعت به عنوان موثرترین بافت های مکانی در مساله معرفی شده اند. در فرایند پیشنهادی رفع سیاست های درگیر از تحلیل های مکانی همچون بررسی ارتباط مکانی کاربران با مناطق خدماتی استفاده گردیده و برای مدلسازی بافت توپولوژی از روابط توپولوژی مکانی-زمانی و همچنین رابطه ی تاثیرپذیری بهره جسته شده است. پس از پیاده سازی فرایند پیشنهادی برای سه محدوده ی خدماتی در شهرستان رودسر واقع در استان گیلان، به منظور ارزیابی نتایج، از کاربران شرکت کننده در تحقیق نظر سنجی به عمل آمد که 75 درصد کاربران از سرویس های پیشنهادی و 80 درصد آنها از زمان به-هنگام سازی خدمات رضایت داشته اند. نتایج بدست آمده حاکی از عملکرد موفقیت آمیز روش پیشنهادی در به کارگیری بافت ها و تحلیل های مکانی می باشد.