نام پژوهشگر: زینب مهدوی
زینب مهدوی ابوالقاسم رحیمی
آثار ادبی همان گونه که بر جامعه ی پیرامونی خود تأثیر می گذارند، از فضای حاکم بر جامعه ی خود نیز تأثیر پذیر ند؛ بدین ترتیب می توان گفت که این آثار از زاویه ی دانش جامعه شناسی نیز قابل بررسی هستند. یکی از مفاهیم این دانش، طبقات اجتماعی و نابرابری های برخاسته از آن است. طبقات اجتماعی به گروه هایی اطلاق می شوند که به جهت وجود برخی شباهت ها و هم گونی ها در حوزه های گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و .. می توانند در یک طبقه جای گرفته، دارای ویژگی ها و سبک زندگی مشابهی نیز باشند؛ هر طبقه از لایه های گوناگونی تشکیل می شوند که به آن قشر اطلاق می شود. زمانی که امکانات و برخورداری های موجود درجامعه ای به صورتی نا برابر و نا عدالانه در میان طبقات و قشر های گوناگون تقسیم شود، نا برابری ها پدید می آیند. افراد در درون طبقات می توانند از پایگاه های اجتماعی گوناگونی نیز بر خوردار باشند. افراد طبقات مختلف هم چنین می توانند با بهره گیری از استعداد های خود به تحرّک اجتماعی دست زده، موقعیّت طبقهای خود را تغییر دهند. تاریخ بیهقی، اثر برجسته ی قرن پنجم هجری، از جمله آثاری است که به خوبی و روشنی توانسته است، طبقات اجتماعی، نابرابری ها و مفاهیمی دیگر در این حوزه را، ویژگی طبقات، تأثیر طبقه ی اجتماعی بر سبک زندگی، پایگاه، منزلت و تحرّک اجتماعی دوره ی غزنوی را بازتاب دهد.این ویژگی ِ بازتاب دهندگی، البتّه بر آمده از نگاه دقیق و بیان نکته گوی بیهقی و نیز موضوع این تاریخ است.