نام پژوهشگر: سمانه حسین زاده
محسن ایروانی نیکتا حاتمی زاده
از سال 1374 که اجرای برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه در کشور آغاز شد، برنامه آموزش کارکنان محلی توانبخشی به شیوه ای واحد اجرا شده است و با توجه به لزوم ارتقا شیوه های آموزشی برای اثربخش نمودن آموزش های ارایه شده، پژوهش حاضر به مقایسه اثر برنامه آموزشی جدید "آموزش در خانواده معلولان جسمی حرکتی برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه" ویژه توان یاران با برنامه آموزشی رایج بر کیفیت آموزش های ارایه شده به خانواده های افراد دچار معلولیت جسمی حرکتی در مناطق روستایی پرداخت. این پژوهش از نوع تجربی و کارآزمایی میدانی است که به روش پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آموزشی به شیوه جدید و رایج مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای وابسته شامل آگاهی، مهارت و نگرش مراقبان اصلی خانوادگی بوده و آموزش در خانواده به عنوان متغیر مستقل بود. جامعه آماری، مراقبان اصلی خانوادگی و معلولان جسمی حرکتی تحت پوشش خدمت آموزش در خانواده برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه در روستاهای شهرستان خرم آباد بودند. شیوه نمونه گیری مراقبان خانوادگی تحت پوشش توان یاران دو گروه، به صورت تصادفی بود. توان یاران مورد پژوهش 34 نفر (18 نفر در گروه آموزش دیده به شیوه جدید و 16 نفر در گروه آموزش دیده به شیوه رایج) و مراقبان 128 نفر بودند (64 نفر در هر گروه). یک گروه از توان یاران با استفاده از تکنیک های آموزش موثر و کتابچه های بازنگری شده 16-8 برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه به شیوه جدید و گروه دیگر با استفاده از کتابچه های فعلی و با روش روخوانی به شیوه رایج مورد آموزش قرار گرفتند. پرسش نامه های مربوط به آگاهی و مهارت مراقبان محقق ساخته بود و بر اساس محتوای کتابچه های شماره 9 تا 16 تهیه شد. همچنین پرسش نامه ای جهت بررسی نگرش مراقبان تهیه شد. روایی پرسش نامه ها از طریق روایی صوری با نظر متخصصین و ارزیابی بر روی خانواده های معلولان و پایایی آن ها از طریق آزمون- باز آزمون با ضریب همبستگی 0/92 در سوالات نگرش و 0/98 در سوالات آگاهی مورد تایید قرار گرفت. فرم های جمع آوری داده ها از طریق مشاهده مستقیم، معاینه و مصاحبه تکمیل شدند. این داده ها توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی، کای دو، من ویتنی، ویلکاکسون، ضریب همبستگی پیرسون و مدل های تعمیم یافته خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در مقیاس 100-0 ، در ارزیابی مراقبان خانوادگی افزایش نمرات آگاهی (33/48±95/72) و مهارت (21/98± 81/97) مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید نسبت به افزایش نمرات آگاهی(23/71± 26/75) و مهارت (25/27± 31/7) مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه رایج بیشتر بود (p <0/0001 ). نگرش مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید درباره اثربخشی اقدامات توانبخشی در منزل بطور معناداری مثبت تر از گروه دیگر بود ( p<0/0001 ). درصد بیشتری از مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید، با سپردن فرد معلول به مراکز نگهداری کاملا مخالف بودند(0/005 =p). یافته های جانبی حاصل از این پژوهش بدین شرح بود: درجه خستگی مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید به میزان معناداری کمتر از مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه رایج بود(p <0/0001 ). وضعیت روابط اجتماعی افراد معلول در دو گروه تفاوت معنا داری نداشت. درصد بیشتری از مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید، از تحت پوشش آموزش در خانواده بودن رضایت کامل داشتند(39% در برابر 20% ؛ 0/003=p). میزان همکاری مراقبان در انجام تمرین ها پس از آموزش در خانواده در مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید بیش از گروه دیگر بود (p<0/0001 ). از نظر مطالعه کتابچه و بکارگیری محتوای آن توسط مراقبان، دو گروه در شرایط یکسانی قرار داشته و تنها یک نفر که کتاب را نگرفته بود، آن را مطالعه نکرده بود و 10 نفر گزارش کردند که محتوای کتابچه را بکار نبسته بودند. استفاده از شیوه جدید آموزش توان یاران محلی، باعث بالا رفتن سطح آگاهی و مهارت توان یاران نسبت به شیوه رایج شد. همچنین آگاهی، مهارت، میزان همکاری، رضایت و نگرش در حیطه های اثربخشی اقدامات در منزل و سپردن معلول به مراکز نگهداری در مراقبان خانوادگی افراد معلول که تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید بودند، نیز افزایش داشت و خستگی ناشی از مراقبت از معلول در آن ها کاهش داشت. با توجه به عملی بودن اجرای آموزش به شیوه جدید برنامه ریزی برای جایگزینی شیوه جدید برای ارتقاء عملکرد توان یاران و کیفیت آموزش هایی که به مراقبان ارایه می دهند شایسته به نظر می رسد.
معصومه ویسکرمی فرهاد طباطبایی قمشه
هدف: راکر ها یکی از رایج ترین اصلاحات خارجی تجویز شونده کفش های طبی می باشند و در درمان مشکلات مچ و مید فوت که نیاز به محدود کردن حرکات این مفاصل می باشند به کار می روند هدف از انجام این مطالعه مشخص کردن میزان دقیق محدودیت حرکتی می باشد که راکر پاشنه-تا- پنجه بر روی مفاصل پا و مچ ایجاد می کند. روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی و نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس و نمونه آماری 15 دانشجویان دختر دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، با شاخص توده بدنی نرمال و دارای الگوی راه رفتن طبیعی بودند. افراد مورد آزمون در گروه سنی 18 تا 24 سال بودند و افراد دارای دفورمیتی و سابقه جراحی در ناحیه پا و اندام تحتانی از مطالعه حذف می شدند. ابزار مورد استفاده در آزمون دستگاه آنالیز حرکت وایکان 470، با 6 دوربین مادون قرمز و فرکانس 60 هرتز و دو صفحه نیرو کیستلر بود. نتایج حاصل با استفاده از آزمون نانپارامتری ویلکاکسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت میانگین دامنه حرکتی مفصل مچ هنگام استفاده از کفش راکر در مقایسه با کفش معمولی در صفحه ساژیتال کاهش(005/0p=)و در صفحه فرونتال افزایش یافت(028/0p=)و این تفاوت از نظر آماری معنادار شد ولی در صفحه عرضی اختلاف میانگین(203/0p=)معنادار نشد. دامنه حرکتی مفصل میدفوت نیز در صفحه ساژیتال کاهش(047/0p=)و فرونتال(013/0p=)افزایش یافت و این اختلاف از نظر آماری معنادار شد در صفحه عرضی نیز هنگام استفاده از کفش اصلاح شده کاهش دامنه حرکتی از نظر آماری معنادار شد(015/0p=). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که کفش طبی با راکر پاشنه تا پنجه در ایجاد محدودیت حرکتی مفاصل پا و مچ در صفحه ساژیتال موثر می باشد ولی تا حدودی باعث افزایش دامنه حرکتی این مفاصل در صفحه فرونتال می شود. کلید واژه ها: راکر پاشنه تا پنجه/دامنه حرکتی/مفاصل پا/مفصل مچ.
مهدی محبوبی نیا اصغر دالوندی
چکیده مقدمه: الزایمر باعث تاثیر منفی بر کیفیت زندگی و وضعیت شناختی بیماران مبتلا می شودبا پیش فرض این که تحریک چند حسی بر وضعیت شناختی و کیفیت زندگی بیماران تاثیر گذار است و میتواند به بهبود انها کمک کند این مطالعه انجام پذیرفت . هدف:هدف از پژوهش تعیین اثر بخشی تحریک چند حسی بر وضعیت شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دمانس نوع الزایمر در سال 1388 بود. روش مطالعه : در این پژوهش از طرح نیمه تجربی استفاده شد این پژوهش از دو گروه آزمودنی تشکیل شده است. که هر دو گروه سه بار مورد اندازه گیری قرار گرفتند. اولین اندازه گیری با اجرای پیش آزمون و دومین اندازه گیری حین آزمون و سومین اندازه گیری با پس آزمون انجام گرفت. برای انتخاب بیماران از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. برای تشکیل گروه ها از روش تخصیص تصادفی استفاده شد. جامعه پژوهش شامل جامعه هدف شامل سالمندان مرد بستری مبتلا به دمانس نوع آلزایمر در مرکز نگهداری سالمندان نسیم شهر تهران بود. در این پژوهش از ابزار گرد آوری داده ها شامل پرونده های روانپزشکی، پرسشنامه محقق ساخته دموگرافیک، پرسشنامه معاینه مختصر وضعیت روانی(mmse)، وپرسشنامه کیفیت زندگی سالمندان لیپاد استفاده شد.. یافته های پژوهش: تحریک چند حسی بر تمام ابعاد پرسشنامه کیفیت زندگی سالمندان لیپاد در حین و پس از ازمون در مقایسه با قبل از ازمون و گروه کننرل تاثیر معنی داری در جهت ارتقاء کیفیت سالمندان داشته است (0.001p=)،تنها در بعد ذهنی در این مداخله تغییر معنی داری حاصل نشد که با یافته های حاصل از بررسی وضعیت شناختی هم خوانی دارد (0.058p=). بعد از مداخله تاثیر معنی داری بر وضعیت شناختی بیماران حاصل نشد. (0.596p=) نتیجه گیری : تحریک چند حسی می تواند شیوه موثری در بهبود وضعیت کلی و تثبیت علائم بیماران مبتلا به دمانس نوع الزایمر باشد. در حالیکه در مورد بهبود وضعیت شناختی بیماران پژوهش به نتایج مثبتی دست نیافت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی این پژوهش در جامعه های دیگر و با حجم نمونه بیشتر مورد سنجش قرار گیرد. کلید واژه ها: تحریک چند حسی- الزایمر- کیفیت زندگی- سالمندان-وضعیت شناختی
فاطمه جوام زهرا کاشانی نیا
هدف: هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر برنامه توانبخشی خانواده-محور برکیفیت آپگار و عملکرد خانواده کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضربه روش نیمه تجربی انجام گرفته است. نمونه ها 51 خانواده دارای پسر کم توان ذهنی دبستانی بودند که بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شده و به طور تصادفی، به دوگروه آزمایش(26 نفر) و شاهد(25 نفر) تقسیم شدند. ابزارها شامل پرسشنامه های دموگرافیک، آپگار و عملکردخانواده بود که پس ازسنجش روایی و پایایی به کارگرفته شد. پس ازجمع آوری داده های مرحله قبل از مداخله، جلسات توانبخشی خانواده-محور (6جلسه 2ساعته، آموزش روانی-اجتماعی مادران خانواده ها) درگروه آزمایش اجرا شده و پس از گذشت 6 هفته از اتمام مداخله، داده های مرحله دوم جمع آوری شدوتحلیل آماری توسط نرم افزار آماری spssتحت ویندوز صورت گرفت. یافته ها: آزمون کای اسکوئر تفاوت معناداری ازلحاظ ویژگیهای دموگرافیک بین دوگروه نشان نداد. (05/0< p) همچنین نشان داد قبل ازمداخله، بین دو گروه اختلاف معناداری درکیفیت آپگار وجودندارد. (05/0< p) اما بعداز مداخله، اختلاف معنادار است. ( 05/0< p) همچنین آزمون آماری مک نمار، نشان دادکیفیت آپگارقبل-بعد مداخله درگروه مداخله معنادار است(05/0>p) اما در گروه شاهد معنادار نیست.(05/0 < p ? همچنین آزمونهای آماری من ویتنی و تی مستقل نشان داد قبل از مداخله بین دو گروه اختلاف معناداری درکیفیت ابعاد عملکرد خانواده وجود ندارد (05/0< p) اما بعداز مداخله، اختلاف معنادار است. (05/0>p) همچنین آزمون های آماری ویلکاکسون و تی زوجی نشان دادند که کیفیت ابعاد عملکرد خانواده قبل-بعد مداخله در گروه مداخله معنادار است (05/0> p) اما در گروه شاهد، اختلاف معناداری وجود ندارد.( 05/0< p ) نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان دادکه توانبخشی خانواده-محور سبب ارتقاءکیفیت آپگار و عملکرد خانواده های دارای کودک کم توان ذهنی شده است.
نصرت عبداله پور محمد علی حسینی
زمینه و هدف : تجربه در سطح دنیا، تاثیر مثبت بکارگیری ارگونومی را در بخش های مختلف به شکل اصلاح شرایط کاری، بهبود کمی و کیفی تولید، کاهش شیوع آسیب های اسکلتی-عضلانی ناشی از کار، کاهش هزینه و در نتیجه افزایش بهره وری نشان داده است و این امر تنها در سایه تبعیت از سیستم اصلاح شرایط کاری مناسب و استفاده از رویکرد ارگونومی کلان خواهد بود. تفکر سیستمی و تمرین سیستمی یک رویکرد ارگونومی کلان، ما را درگذر از مرحله پیش مداخله و اجرای شیوه برنامه مداخله ارگونومی در کشورهای در حال توسعه صنعتی یاری می دهد. برنامه مداخله ارگونومی بمنظور ایجاد شرایط کاری مناسب و ایمن، بیشترین کارآیی نیروی کار را در کشورهای در حال توسعه صنعتی می تواند تضمین کند. روش کار : مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی می باشد که در یکی از شرکت های تولیدی از صنایع نیروگاهی ایران اجرا گردید. در ابتدا وضعیت برنامه بهبود شرایط کاری با استفاده از سه پرسشنامه، از دیدگاه مدیران (نمونه 29 نفری)، پرسنل واحد hse (نمونه 5 نفری) و کارکنان عملیاتی (نمونه 85 نفری) مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس در جهت رویکرد ارگونومی کلان و بعنوان یک پیش مداخله از ابزار ارگونومی کلان (ارگونومی مشارکتی) که در یک فرایند اولیه داوطلبانه از ابزار های ارگونومی شامل کارگاه آینده با معرفی ارگونومی کلان و بکارگیری چک لیست اصول بازبینی ارگونومی ilo استفاده گردید. نتایج : با توجه به نتایج پرسشنامه ها، سه گروه مدیران، پرسنل واحد hse و کارکنان در مورد اهداف برنامه بهبود شرایط کاری و روشهای ارتقاء آن نظرات یکسانی دارند که نتایج حاصل از آزمون های مربوطه تائید کننده آن می باشد. ولی در بعضی از موارد از جمله، مسئول تعیین اهداف برنامه بهبود شرایط کاری، مسئول شناسایی مشکلات شرایط کاری، مسئول پیشنهاد دهنده ی راهکارها برای بهبود شرایط کاری و دیگر موارد نظرات متفاوتی داشتند. از نتایج مهم حاصل از کارگاه آینده نبود سبک رهبری مشارکتی در شرکت مربوطه اعلام شد که نتایج حاصل از مصاحبه ها بر عدم وجود سیستم کاری مناسب تاکید داشتند. مهم ترین نتایج حاصل از بکارگیری چک لیست ilo عبارت بودند از: تعامل و مشارکت مناسب بین سطوح بالا و پایینی سازمان در اجرای چک لیست در واحد مربوطه برای شناسایی مشکلات مربوط به شرایط کاری بود. نتیجه گیری : بر طبق نتایج حاصله، تعامل نامناسب بین گروههای مورد بررسی، جهت اصلاح و بهبود شرایط کاری و تبعیت نکردن از روند مداخله ای مناسب، باعث روند کند مداخلات انجام شده و ناچیز و موردی راهکارها گشته است. با انجام کارگاه آینده در سطوح مدیران میانی و نیز بکارگیری داوطلبانه چک لیست اصول بازبینی ارگونومی ilo، باعث ایجاد حالت بیداری برای تغییر در سطوح میانی و پایینی سازمان جهت حل مشکلات مربوط به سیستم اصلاح شرایط کاری با استفاده از رویکرد ارگونومی کلان و ابزار آن ارگونومی مشارکتی شد. برای ادامه این روند و اجرای کامل فرایند شیوه برنامه مداخله ارگونومی نیاز به حمایت کامل مدیریت ارشد و کارکنان می باشد. در این صورت کل سازمان در جهت بهبود شرایط کاری در تعامل بهتر با یکدیگر، حالت هم افزایی پیدا کرده و مسائل و مشکلات مربوطه حل خواهد گردید.
لیلا انگوتی اشناری سید علی حسینی
مقدمه: ادم لنفاوی اندام فوقانی یکی از شایع ترین عوارض درمان سرطان پستان می باشد که معمولاً با درد، ناراحتی های جسمی، روانی- اجتماعی و اختلال در انجام فعالیت های روزانه زندگی و در نتیجه، نقصان کیفیت زندگی همراه است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر برنام? درمان احتقان زدایی مختلط (complete decongestive therapy) اندام فوقانی بر میزان ادم لنفاوی، درد و کیفیت زندگی، در زنان بعد از جراحی سرطان پستان ((mastectomy انجام شد. مواد و روش ها: تحقیق حاضر یک مطالعه نیمه تجربی تک گروهی از نوع قبل و بعد می باشد که بر روی 36 نفر از 52 زن مبتلا به ادم لنفاوی متوسط (ادم بیشتر از 200 سی سی و کمتر از 400 سی سی)، ناشی از ماستکتومی انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها شامل؛ اندازه گیری حجم ادم لنفاوی اندام از طریق تانک حجم سنج، میزان درد با مقیاس بررسی دیداری درد(visual analogue scale) ، کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنام?sf-36 health survey ، قبل، 2 و 4 هفته بعد از انجام مداخله بود. مداخله به مدت یک ماه مستمر، در دو فاز غیر تهاجمی انجام شد. فاز اول (فاز درمانی)، به مدت 2 هفته (6 روز در هفته) و هر جلسه به مدت 60 دقیقه در کلینیک کاردرمانی توسط محقق شامل؛ ماساژ دستی تخلی? لنف (manual lymphatic drainage)، بانداژ چند لایه ای کم کش، ورزش به همراه بانداژ، آموزش مراقبت از پوست و ناخن و پیگیری فاز دوم (فاز نگهدارنده)، بعد از 2 هفته درمان در منزل توسط بیمار شامل؛ خود ماساژی (self lymphatic drainage)، استفاده از آستین فشاری روزانه و بانداژ در شب، ادام? ورزش و مراقبت انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با برنام? spss نسخ? 18 و استفاده از آزمون تی زوجی، روش جی ای ای و نیز آزمون آنالیز برای داده های تکراری محاسبه گردید. یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد، انجام درمان احتقان زدایی مختلط، منجر به افزایش میانگین درصد کاهش حجم ادم لنفاوی در 2 و 4 هفته بعد از مداخله (0001/0>p)، کاهش میانگین درد (0001/0>p)، افزایش میانگین کیفیت زندگی کلی (0001/0>p)، افزایش میانگین سلامت عمومی (002/0>p)، افزایش میانگین وضعیت جسمانی (0001/0>p)، بهبود میانگین وضعیت روانی (001/0>p) و بهبود میانگین عملکرد اجتماعی کیفیت زندگی (006/0>p) طی یک ماه برنام? درمانی شده است. بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد، برنام? احتقان زدایی مختلط، درکاهش ادم لنفاوی و درد و بهبود میزان کیفیت زندگی کلی و اجزاء آن، در زنان مبتلا به ادم لنفاوی متوسط بعد از جراحی پستان موثر است و با توجه به شیوع ابتلا به سرطان پستان و عدم آگاهی زنان از عوارض درمان آن از جمله ادم لنفاوی، نتایج آن می تواند توسط محققان و دست اندرکاران برنامه های بهداشت عمومی مورد استفاده قرار گیرد.
محمدرضا اسدی مجید میرخانی
این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده و به شیوه مقطعی انجام پذیرفت. جامعه آماری در این پژوهش معلولین اشتغال یافته روستاهای تحت پوشش cbr استان هرمزگان بوده که از طریق برنامه آموزش به شیوه استاد شاگردی مشغول به کار گردیدند. نمونه آماری 150 نفر بوده و نمونه گیری به روش تمام شماری انجام گرفت. ابزار پژوهش در این تحقیق از فرم جمع آوری اطلاعات محقق ساخته استفاده گردید که روایی محتوای آن مورد تایید 10نفر از افراد صاحب نظر داده شده و مورد تایید قرار گرفت. از بین 5 متغیر زمینه ای(جنسیت، تاهل، سن، علولیت و میزان تحصیلات) فقط تحصیلات با میزان درآمد افراد معلول اشتغال یافته به شیوه استاد شاگردی رابطه معنی داری دارد. از بین 5 متغیر زمینه ای جنسیت، تاهل، سن، تحصیلات و نوع معلولیت، متغیر های جنسیت و تاهل با وضعیت نیاز آنان به حمایت های اجتماعی رابطه معنی داری داشته و سه متغیر زمینه ای سن، نوع معلولیت و تحصیلات اثری با وضعیت نیاز آنان رابطه ندارد. همچنین از بین 5 متغیر زمینه ای،جنسیت، تاهل، سن، با مدت زمان اشتغال رابطه معنی داری دارد ، و میزان تحصیلات و نوع معلولیت با مدت زمان اشتغال رابطه ندارد.
منیره احمدی بنی سید محمد ابراهیم موسوی
چکیده: هدف: هدف از انجام این مطالعه مقایسه تاثیر ارتز نئوپرنی پیش ساخته با ارتز سفارشی ساخت انگشت شست بر درد، عملکرد،قدرت گرفتن و پینچ بیماران مبتلا به آرتروز مفصل بازیلار می باشد. مواد و روش:24 بیمار به روش نمونه گیری دردسترس جهت شرکت در مطالعه انتخاب شدند که دارای شرایط ورود به مطالعه بودند. بیماران بطور تصادفی به دو گروه اول و دوم تقسیم شدند. طراحی مطالعه در گروه درمانی بصورت متقاطع با دوره درمان 4 هفته و دوره پاکسازی 2 هفته بود. در دوره اول درمان (4 هفته ی اول)، درمان "اسپلینت پیش ساخته" برروی بیماران گروه اول و درمان "اسپلینت سفارشی ساخت" بر روی بیماران گروه دوم انجام شد. پس از دوره ی پاکسازی (به مدت 2 هفته)، دوره دوم درمان همراه با جابجایی اسپلنت ها(4 هفته ی دوم) آغاز گردید. اندازه گیری های درد، عملکرد، قدرت گرفتن و فشردن جانبی در هفته-های 0، 4، 6 و 10 از هر دو گروه بیمار بصورت اتفاقی گرفته شد. در این مطالعه درد توسط مقیاس بصری درد ، عملکرد توسط نسخه فارسی پرسشنامه ی dash ،آزمون های مربوط به قدرت گرفتن و فشردن با استفاده از داینامومتر جامار و پینچ گیج انجام شد. یافته ها: دوگروه در ابتدا در همه متغییرها در وضعیت بدون استفاده از اسپلینت مشابه بودند.در دو گروه مورد مطالعه در مقایسه با وضعیت بدون اسپلینت اختلاف معنی دارآماری در قدرت گرفتن پیدا نشد.اما در هر دو گروه درد کاهش یافت، عملکرد و قدرت پینچ افزایش داشت. در مقایسه بین دو اسپلینت، در پارامتر عملکرد ، قدرت گرفتن و پینچ تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد.اما در متغیر درد اختلاف معنی دار آماری مشاهده شد .در این رابطه اسپلینت سفارشی ساخت عملکرد بهتری داشته است. نتیجه گیری: به طورکلی هر دو اسپلینت دردرا کاهش داده وقدرت پینچ و عملکرد بیماران را نسبت به وضعیت بدون استفاده از اسپلینت افزایش داده است. هیچکدام از اسپلینت ها نسبت به وضعیت بدون استفاده از اسپلینت از لحاظ آماری در پارامتر قدرت گرفتن تاثیر نداشت. اختلاف معنی داری در متغییرهای عملکرد و پینچ در مقایسه بین اسپلینت ها مشاهده نشد.تنها در متغییر درد اختلاف معنی دار از لحاظ آماری مشاهده شد، که در این باره اسپلینت سفارشی ساخت نتایج بهتری نشان داد.
افسانه رضایی محمد علی حسینی
زمینه: این پژوهش با هدف تعیین وضعیت استفاده از شواهد در توانبخشی و موانع و تسهیل کننده های آن از دیدگاه کارشناسان توانبخشی بیمارستان های آموزشی شهر تهران انجام شده است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی بوده و به شیوه مقطعی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارشناسان شش رشته توانبخشی شاغل در بیمارستان های آموزشی تحت پوشش دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و علوم بهزیستی و توانبخشی (مجموعا 485 نفر) بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل برگه ثبت اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه های "بررسی وضعیت استفاده از شواهد پژوهشی استبروکس و بخش محقق ساخته" و "تعیین موانع و تسهیل کننده های استفاده از شواهد پژوهشی فانک" بود که روایی آن ها با استفاده از نظر 14 نفر از خبرگان به روش لاوشه و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرومباخ ( 723/0، 943/0 و 765/0)، مورد تایید قرار گرفت. پس از انتخاب نمونه محاسبه شده به روش تصادفی خوشه ای، 165 نفر از کارشناسان توانبخشی انتخاب شده و پرسشنامه های مذکور بین آن ها توزیع گردید و در نهایت 129 پرسشنامه ، جمع آوری و تحلیل شد. از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 16، آزمون های توصیفی و آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف، تی مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: 5/70% شرکت کنندگان در پژوهش، زنان با میانگین سنی 38 و میانگین سابقه کاری 12 سال بوده اند. 3/78% دارای مدرک لیسانس، 3/16% فوق لیسانس و 4/5% دکترا بوده و اغلب آنان (38%) فیزیوتراپیست بودند. وضعیت استفاده از شواهد پژوهشی با ( 05/0p< و 13/3= میانگین)، به طور معناداری در حد متوسط بدست آمد. همچنین "دراختیار نداشتن تسهیلات کافی به منظور بکارگیری یافته های تحقیق و به عمل در آوردن آن" با ( 05/0p < و 04/3= میانگین) و "افزایش میزان علاقمندی و انگیزه فردی در بکارگیری نتایج تحقیقات" با ( 05/0p < و 36/3= میانگین)، به ترتیب به عنوان مهم ترین موانع و تسهیل کننده های عملکرد مبتنی بر شواهد ذکر شدند. بحث و نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که میزان استفاده از شواهد پژوهشی در جامعه مورد مطالعه، در حد متوسط بوده است. علیرغم آن که بسیاری از افراد شرکت کننده در پژوهش، در کل نگرش مثبتی نسبت به تحقیق و بکارگیری نتایج آن در عملکرد بالینی داشته و معتقد بودند که انجام تحقیق به ساخت پایه علمی در فعالیت توانبخشی کمک می کند، ولی میزان استفاده آنان از نتایج تحقیق در عملکردشان در حد متوسط بود. همچنین شرکت کنندگان نداشتن تسهیلات کافی برای بکارگیری نتایج تحقیق را به عنوان مهم ترین مانع و افزایش علاقمندی و انگیزه فردی در به عمل آوردن شواهد را به عنوان مهم ترین تسهیل کننده استفاده از شواهد برشمردند. کلمات کلیدی: شواهد پژوهشی، توانبخشی مبتنی بر شواهد، موانع وتسهیل کننده های عملکرد مبتنی بر شواهد.
ملیحه زمانپور محمد علی حسینی
مقدمه و هدف: خودارزیابی فرایندی است منظم، سیستماتیک و جامع در خصوص مقایسه فعالیت ها و فرایندهای سازمان و نتایج حاصله بر اساس معیارهای مدل های تعالی سازمانی. خودارزیابی برای سازمان این امکان را فراهم می آورد تا بتواند در مسیر تعالی و در مقایسه با مدل های تعالی سازمانی وضعیت خود را شناسایی و براساس یافته های حاصله، نسبت به بهبود وضعیت سازمان اقدام نماید. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع ترکیبی(mixmetod) بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان و مدیران شاغل در مراکز توانبخشی بهزیستی شهرستان ری بوده که مجموعا 106 نفر با روش تمام شماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد خودارزیابی براساس مدل تعالیefqm بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها با روش لاواشه از طریق نظر خواهی از متخصصین و خبرگان تایید گردید. پایایی ابزار با محاسبه همسانی درونی پرسشنامه ها تایید گردید. (آلفای کرونباخ 0.95 ). از مجموع 106 پرسشنامه توزیع شده 100 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss 17 تحلیل شد. وزن هر یک از عوامل نه گانه (رهبری، خط مشی و استراتژی، کارکنان، شرکاء و منابع، فرایندها، نتایج مشتری، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد ) مدل تعالی سازمانی تعیین و برای تحلیل داده ها از آزمون های شاپیرو، کروسکال والیس،آزمون من_ویتنی، استفاده گردید. در بخش دوم از مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان، جهت کسب راهبردها و پیشنهادات مطلوب به منظور ارتقای سیستم استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش ارتباط معناداری بین متغییر های دموگرافیک و دو معیار توانمند سازها و نتایج نشان نداد (05/0 < p). امتیاز کل خودارزیابی در مراکز توانبخشی در کل از امتیاز500 در حوزه توانمندسازها 190و در حوزه نتایج 165.1 بوده است. همچنین در هر کدام از عوامل نه گانه امتیاز عوامل از 100 عبارت بود از: رهبری71/38%، خط مشی و استراتژی74/38%، کارکنان57/39% ، شرکا و منابع2/37%، ، فرایندها 8/35% ، نتایج مشتری65/38% ، نتایج کارکنان 8/30% ، نتایج جامعه2/30% ، نتایج کلیدی عملکرد 13/31%. یافته های بخش کیفی، بیانگر 111 پیشنهاد و راهکارارائه شده جهت ارتقای عملکرد سیستم بود که بر اساس معیار های نه گانه الگوی تعالی سازمانی جمع آوری و در جداول ارائه شد. بحث و نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد در مراکز مورد مطالعه بر اساس معیار های نه گانه الگوی تعالی سازمانی سطح مدیریت کیفی کمتر از حد انتظار بوده است. مهمترین پیشنهاد ارائه شده بر آموزش جهت ارتقای سطح آگاهی پرسنل نسبت به مفاهیم سازمانی تاکید داشت.
سمانه حسین زاده سقراط فقیه زاده
زمینه: در داده های حوادث بازگشتی که در آن یک حادثه برای فردی چندین بار تکرار می شود، همبستگی به وجود می آید. بررسی اثر عوامل خطر بر فاصله زمانی بین حوادث در این داده ها بیشتر مورد توجه است. برای تحقق این هدف استفاده از مدل خطرات متناسب کاکس به خاطر پیش فرض استقلال داده ها مناسب نیست. با مدل شکنندگی که وابستگی حوادث را در مدل لحاظ می کند، استنباط های کاراتری بدست می آید. یکی از مفروضات این مدل ثابت بودن شکنندگی در طول مدت پیگیری است که می تواند ناکافی باشد. این امکان وجود دارد که هر چه فاصله بین حوادث بیشتر شود، وابستگی آنها نیز کمتر شود یا شکنندگی بعد از شکست اول کاهش یا افزایش یابد. لذا مدل هایی با شکنندگی وابسته به زمان، واقعی تر هستند. هدف این مطالعه بررسی و برازش مدل شکنندگی وابسته به زمان بر فاصله زمانی بین حوادث بازگشتی است. مواد و روشها: حوادث بازگشتی مورد مطالعه ظهور علامت دیسشارژ ied در نوار مغزی 56 بیمار مبتلا به صرع بود. دو مدل شکنندگی وابسته به زمان بر فاصله زمانی بین حوادث با روش برآورد مربع بندی گاوسی برازش شد. شبیه سازی جهت بررسی برآورد مدل ها انجام شد. نتیجه: دو عامل سن و وضعیت جانبازی از عوامل تاثیر گذار بر فاصله زمانی بین دیسشارژها هستند. معنی دار بودن واریانس شکنندگی نشان می دهد که وجود اثر تصادفی در این داده ها ضروری است. مدل اول شکنندگی وابسته به زمان مدل مناسبی نبود ولی مدل دوم شکنندگی وابسته به زمان نشان داد که عامل تصادفی با اثر جمعی یک عامل اثر گذار بر فاصله زمانی بین حوادث است ولی شکنندگی با اثر ضربی معنی دار نبود. شبیه سازی اریبی کمتری را برای مدل دوم شکنندگی وابسته به زمان نشان داد. بحث: مدل شکنندگی وابسته به زمان بهتر از مدل شکنندگی برازش شد. روش برآورد کوادراتور گاوسی یک تکنیک مناسب و کاربردی برای برازش مدل های شکنندگی وابسته به زمان است. کلمات کلیدی: شکنندگی وابسته به زمان، حوادث بازگشتی، کوادراتور گاوسی، صرع
کورش قاضی مهشید فروغان
مقدمه و هدف: طی دو دهه اخیر شاهد گسترش کمی آسایشگاههای سالمندی کشور بوده ایم. در این میان یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت خدمات، سنجش رضایت سالمندان از خدمات ارائه شده می باشد. از طرفی دیگر قریب به یک دهه است که آسایشگاههای سالمندی توسط کارشناسان ناظر و طبق فرم ارزشیابی آسایشگاهها به سه درجه تقسیم شده و به تناسب هر درجه میزان یارانه ارائه شده تعیین می گردد. حال هدف از این مطالعه "بررسی رابطه رضایت سالمندان مقیم آسایشگاههای غیردولتی از خدمات ارائه شده به آنها با درجه ارزشیابی این مراکز در استانهای گلستان، مازندران، سمنان و خراسان شمالی در سال 1391" بوده است. روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی کاربردی، اطلاعات به روش مقطعی جمع آوری گردید، از میان 554 نفر سالمند مقیم (جامعه پژوهش) 14 آسایشگاه 4 استان مورد مطالعه (محیط پژوهش)، 89 نفر واجد معیارهای سن 60 سال یا بالاتر، توانایی برقراری ارتباط، نمره 6 و بالاتر در آزمون کوتاه شناختی، و حداقل 6 ماه اقامت در آسایشگاه، و رضایت آگاهانه برای مشارکت در پژوهش، به روش تمام شماری وارد مطالعه شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و رضایتمندی سالمند از خدمات ارائه شده در آسایشگاه و به روش مصاحبه جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله از آزمون های آماری پارامتری تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، من ویتنی، کروسکال والیس و نرم افزار spss نسخه 17 استفاده شد. بررسی یافته ها: میانگین سنی سالمندان مشارکت کننده، 39/74 سال با انحراف معیار 09/9 بود و 4/40% آنها از جنس مذکر بودند. اکثر سالمندان مورد مطالعه، همسر خود را از دست داده بودند (4/58%) و تنها 25% آنها پذیرش خودخواسته داشتند. میزان میانگین رضایت سالمندان از محبط فیزیکی (55/3) و مراقبت فیزیکی (77/3) بیشتر از مراقبت روانی (00/3) و مراقبت اجتماعی (26/3) بود. بین میزان رضایت کلی با درجه ارزشیابی آسایشگاه (409/0 p =) و استان مورد بررسی (130/0 p =) رابطه معناداری مشاهده نگردید. رضایت سالمندان از مراقبت های ارائه شده و محیط فیزیکی آسایشگاه تنها با نحوه پذیرش آنها رابطه معنی دار داشت (002/0 p =)، به طوری که میزان رضایت از خدمات در صورت خود خواسته بودن پذیرش بالاتر بود (034/0 p =). بحث و نتیجه گیری: توجه بیشتر به بعد مراقبت های اجتماعی و روانی در آسایشگاه ها و تجدید نظر در دستورالعملهای مرتبط با درجه بندی و نحوه پیاده سازی آن توصیه می شود. آماده سازی سالمند در جهت خود انگیختگی وی برای قبول زندگی در آسایشگاه از طریق مشاوره و راهنمایی سالمند و خانواده می تواند نقش مهمی در میزان رضایت او از خدمات آسایشگاهی و به تبع آن رضایت از زندگی ایفا کند.
سمانه حسین زاده مهران غیاثی
یکی از مهم ترین مسائل که در بعضی صنایع بخصوص صنعت نساجی وجود دارد، حذف آلاینده های رنگی از فاضلاب است. تخریب این رنگ ها در طبیعت به آسانی صورت نمی گیرد. یکی از روش هایی که برای حذف این آلاینده ها استفاده می شود، تخریب آن ها در یک واکنش فتوکاتالیتیکی و در حضور نیمه رساناهای جامد است. در پروژه اول فتوکاتالیست های pcac/cds و pcac/cds/cu(ii) سنتز و توسط روش های مختلف شناسایی شدند. سپس فتوکاتالیست سنتز شده به منظور حذف رنگ اسید اورانژ(ii) مورد استفاده قرار گرفتند. در انجام واکنش پارامترهای مختلف از جمله مقدار کاتالیست، غلظت اولیه رنگ، درصد وزنی cu(ii) و ph مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته شد. فتوکاتالیست های سنتز شده کارایی بالایی را برای حذف رنگ های آزو از خود نشان دادند. در پروژه دوم کاتالیست fecl3/hap سنتز و شناسایی شد و برای تولید بنزوفنون مورد استفاده قرار گرفت که به عنوان جاذب نور فرابنفش در بسته بندی و پوشش ها استفاده می شود. در این پروژه نیز پارامترهای موثر از جمله مقدار کاتالیست، زمان، دما و درصد وزنی fecl3 مورد بررسی قرار گرفت.
کوثر مقدم پور نرگس ادیب سرشکی
هدف از پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی بر مشکلات رفتاری پسران با اختلال رفتاری برونی شده در مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری بود و کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم تا پنجم مدارس ابتدایی شهر تهران جامعه مورد نظر را تشکیل داده که از میان آنها مدرسه سید رضی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. تعداد40 نفر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) از دانش آموزانی که درهر دو فرم گزارش معلم (trf) و فرم سیاهه رفتاری کودک (cbcl) نمره مورد نظر را کسب کرده بودند در پژوهش شرکت کردند. افراد گروه آزمایش برنامه آموزش هوش هیجانی در 17 جلسه (2 جلسه در هفته، هر جلسه 60 دقیقه ) را دریافت نموده اند و گروه کنترل در این مدت زمانی آموزش های عادی مدرسه را دریافت کردند. سپس بعد از مدت دو ماه، به منظور بررسی پایداری اثر آموزش، آزمون پیگیری اجرا گردیده و در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری معادلاتبرآوردتعمیمیافته تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تجزیه وتحلیل معادلات برآوردتعمیم یافته نشان دادکه اعمال روش مداخلهای،تفاوت معنی داری (001/0 >p) بین نمرات مشکلات رفتاری برونی شده در دو گروه ایجادشده است ودرگروه آزمایش این مشکلات رفتاری (پرخاشگری و قانونشکنی) کاهش یافته است. این تغییرات درآزمون پیگیری نیز باقیمانده است. نتیجه این مطالعات نشان داد که برنامه آموزش هوش هیجانی سبب کاهش مشکلات رفتاری پسران دارای اختلال رفتاری برونی شده می شود. بنابراین،استفاده ازبرنامه آموزش هوش هیجانی برای کاهش مشکلات رفتاری این گروه ازکودکان وپیشگیری از بروز بسیاری از مشکلات مشابه پیشنهاد می شود.
حافظ فتح سعید فطوره چی
استفاده همزمان از اقدامات رایج و مناسب کاردرمانی در کنار ارتز مفصل هیپ از قراری مفصل هپ در وضعیت های ناهنجار ومخرب جلوگیری می کند و با وضعیت دهی مناسب به مفصل هیپ باعث بهبود عملکرد های تعادلی و کاهش مدت زمان درمان در کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک می شودو باعث ارتقائ الگوهای خودمراقبتی و عدم وابستگی زیاد به اطرافیان در این ککودکان می شود.
اکرم عابدینی پور سمانه حسین زاده
چکیده ندارد.
حمیدرضا سلیمانی مقدم علی حسینی
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مشاوره کاردرمانی بر عوارض ناشی از بی حرکتی بعد از ثابت سازی با پین در شکستگی کالیس انجام گردید. روش بررسی: مطالعه تجربی حاضر یک کارآزمایی بالینی است که بر روی بیماران با شکستگی کالیس مراجعه کننده به بیمارستان اختر در محدوده سنی 30 تا 60 سال انجام گرفت. جامعه هدف بیمارانی بودند که با پین گذاری و گچ گیری درمان شدند. 32 بیمار که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، با در نظر گرفتن شرایط همگنی (سن و جنس و....) به صورت ساده و هدفمند انتخاب و به روش تصادفی طبقه ای در دو گروه 16 نفره مداخله و کنترل قرار گرفتند. مشاوره کاردرمانی در منزل در دوره بی حرکتی به گروه مداخله ارائه شد، ولی گروه کنترل هیچگونه مشاوره ای دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره، دو گروه از نظر دامنه حرکتی مفاصل، درد، قدرت گریپ، تورم و مهارت های حرکتی ظریف دست مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های حاصل نیز با استفاده از آزمون مستقل تی، کای- دو، آنالیز واریانس و من- ویتنی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه از نظر دامنه حرکتی انگشتان (0/0001>p )، فلکسیون مچ دست (0/005= p)، اکستنسیون مچ دست ( 0/026= p)، دامنه حرکتی آرنج ( 0/004= p)و شانه (0/0001> p)، میزان درد دست (0/004= p)، ادم دست (0/003= p) و سرعت انجام تست purdue pegboard (0/019= p ) بدست آمد. اما قدرت گریپ دست (0/552= p) و اولنار دویشن و رادیال دویشن مچ دست (0/158= p،0/262= p) از نظر آماری در دو گروه اختلاف معنی داری نشان نداد. نتیجه گیری: مشاوره کاردرمانی زودهنگام در دوره بی حرکتی با پین و گچ موجب حفظ دامنه حرکتی طبیعی مفاصل، کاهش درد و تورم و افزایش مهارت های حرکتی ظریف می شود، اما بر قدرت گریپ و دامنه حرکتی طرفی مچ دست تاثیری ندارد.