نام پژوهشگر: منا عابدی مقدم
منا عابدی مقدم کیان سهیل
فیلیپ راث همگام با آن دسته از منتقدین فرهنگی همچون استوارت هال خودیت را متاثر از عوامل فرهنگی تاریخی می داند. براین اساس آن ها دیدگاه سنتی به هویت را مردود می دانند. برطبق دیدگاه سنتی هویت ثابت و غیر قابل تغییر در نظر گرفته می شود? اما اینگونه به نظر می رسد که راث خودیت رایک روندجایگزینی می داند که در ان فرد موقعیت های گوناگونی را اشغال کرده و درهریک از این موقعیت ها خودیتی را که توسط جامعه ?فرهنگ و عوامل محیطی از پیش برای او تعریف شده است همچون هنرپیشه ای به بهترین وجه به نمایش می گذارد. زندگی های موازی روایت دو برادر یهودی است که به امید برآوردن آرمان هایشان در جهت ایجاد خودیتی اصیل در مهاجرت به سر می برند. یکی از این دو تحت تاثیر ایدئولوژی همگرا و تکسویه آرزوی ایجاد خودیتی اصیل را با آرمان های ایدئولوژیکی معاوضه می کندو دیگری به دلیل قومیتش نه تنها در خانواده ی همسر مسیحی اش بیگانه انگاشته می شود بلکه با برخوردهای نژادپرستانه در انگلستان مواجه می شود که به واکنش او به صورت بازگشتی واپس گرایانه به ریشه های قو میش می انجامد. راث بدین گونه جبر و اختیار رادر تقابل با یکدیگر نشان می دهد? از یک سو فرد در پی آرمان های خویش است و از سوی دیگر عوامل بازدارنده ی فرهنگی تاریخی او را از این هدف دور می سازند. این گونه به نظر می رسد که راث پیروزی را از آن عوامل بازدارنده می داند که همچون سدی فرد را پس می زنند. در این کشاکش فرد آرمانگرا محدودیت های خود را به عنوان یک حقیقت باز می شناسد و به تعریفی که جامعه برای او از پیش در نظر گرفته گردن می نهد. از دید راث ایدئولوژی نیز بخشی از این عوامل محیطی است که با مخاطب قرار دادن افراد آن ها را نه تنها به برده های عقیدتی و نوعی سخنگوی ایدئولوژیکی تبدیل می کند بلکه قدرت تمیز میان آرمان های فردی و آن چه ایدئولوژی به آن ها تحمیل کرده است را از آن ها می گیرد و گاها حتی آن ها را برای حذف خشونت آمیز افرادی با عقاید مغایر آماده می سازد.راث ازمیان عوامل بازدارنده بیش از هرچیز ایدئولوژی و نژادپرستی را به دلیل داشتن طبیعتی انحصارطلبانه مورد انتقاد قرار می دهد و آن ها را سد راه ایجاد خودیت اصیل می داند.