نام پژوهشگر: مینا محسنی

علل خودنگاری در نقاشان اکسپرسیونیست آلمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنرهای تجسمی و کاربردی 1390
  مینا محسنی   اصغر جوانی

تبدیل شدن «خودنگاره» به یکی از اساسی ترین و پرطرفدارترین موضوعات نقاشی در میانه ی سده ی بیستم، دلایل متفاوتی می تواند داشته باشد.تأثیر متقابل هنرمند،بر جامعه و جامعه بر هنرمند را می توان به وضوح در این دوره،مشاهده کرد.در جمع آوری این مطالب،از روش تاریخی و تحلیلی استفاده شده است.برای پیدا کردن زمینه و پیشینه ی پیدایش خودنگاره در آلمان قرن بیستم،لازم است نیم نگاهی نیز به آغاز به تصویر در آمدن پیکره ی انسان و سپس اولین خودنگاره های تاریخی داشته باشیم.این رساله در تلاش برای پاسخ گویی به برخی سوالات از قبیل،سوالات زیر می باشد: 1.در چه دوره های هنری و تاریخی نگاه فردگرایانه به هنر و هنرمند اهمیت بیشتری پیدا کرده است؟ 2.عوامل اجتماعی تأثیر گذار بر نقاشان اکسپرسیونیست چه بوده است که آنها را به سمت موضوعی شخصی،همانند خودنگاره سوق داده است؟ یکی از مهم ترین این دلایل می تواند فردی تر و شخصی تر شدن نقاشی در آن دوره از هنر آلمان باشد. دلایل این گرایش بیشتر به فردگرایی را می توان در لایه های تاریخی و سیاسی آن دوره بررسی نمود. تأثیراتی را که اتفاقات خاص تاریخی در آن برهه ی زمانی بر روی جامعه و نقاشان، به عنوان بخش حساس جامعه، که واکنش های سریع تری را به اتفاقات روی داده در جامعه می دهند، گذاشته است، مورد توجه این رساله بوده است. کلید واژه:نقاشی،آلمان،خود، هویت، خودنگاره، اکسپرسونیسم