نام پژوهشگر: شهره کیانفر
شهره کیانفر احمد محب
توسعه تکنولوژی و مصارف صنعتی از فلزات و نمکهای آنان موجب تشدید روز افزون آلودگی محیط زیست از طریق فلزات سنگین میباشد که لازم میباشد با اعمال روشهای مناسب این فلزات را قبل از ورود پسابها به محیط زیست آنها جدا نمود. از جمله روشهای معمول برای جداسازی این فلزات روش اسمز معکوس و تبخیر، ته نشینی، شفاف سازی تکنیک کربن فعال و رزینهای تبادل یونی میباشد. در سالهای اخیر نیز روش جذب بیولوژیکی به عنوان یکی از موثرترین روشهای جذب فلزات سنگین از محلولهای آبی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه قدرت جذب و تاثیر پارامترهای مختلف مانند غلظت اولیه ph ، مقدار جاذب، دما و زمان تماس بر روی راندمان جذب دو فلز سنگین سرب و کادمیم توسط بیوپلیمر تولید شده از باکتری mgl 75 1390 در سیستم جذب ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش ph و غلظت اولیه سبب زیاد شدن میزان جذب میگردد. افزایش دما در ابتدا همانطور که پیش بینی میشد موجب کاهش تدریجی میزان جذب گردید. و در بالاتر از دمای 50 درجه یک کاهش شدید مشاهده شد که میتواند ناشی از تخریب ساختار بیومس و کاهش قدرت جذبی آن باشد. همچنین با افزوده شدن مقدار جاذب درصد جذب در ابتدا رشد سریع داشته و سپس در محدوده مورد آزمایش تغییرات آن کند گردید. این اثر میتواند ناشی از تجمع ذرات بیومس و کاهش سطح آن بوده است. همچنین نتایج مطالعات زمان جذب حاکی از آن بود که جذب حدود 85% از فلزات به صورت خیلی سریع در 5 دقیقه اول به وقوع پیوسته و پس از حدود یک ساعت سیستم تقریبا به حالت تعادلی میرسد. مطالعه اثر نوع قند بکار رفته در محیط کشت باکتری مدلد بیومس مورد نظر نشان داد علی رغم تغییر در مقدار بیومس تولیدی، میزان جذب تغییر نیافته و به عبارت دیگر نوع قند در این مورد بی تاثیر بود. داده های جذب تجربی نیز با هر دو مدل فروندلیچ و لانگمیر بخوبی تطابق یافته ولی در مجموع مدل فروندلیچ بهتر میتوانست رفتار جذبی مربوطه را بیان کند.همچنین ماکزیمیم میزان جذب بدست آمده از معادله لانگمیر برای فلز کادمیم برابر با 74/91 و برای فلز سرب برابر با 73/158 بر حسب میلی گرم بر گرم جاذب خشک بدست آمد. نهایتا اینکه نتایج دلالت بر آن داشت که بیوپلیمر تولید شده از باکتری (1390) 75 mgl میتواند به عنوان یک جاذب موثر برای جذب فلزات کادمیم و سرب از پسابنهای آبی مورد استفاده قرار گیرد.