نام پژوهشگر: علیرضا چیت سازیان
علیرضا چیت سازیان فریبرز رحیم نیا
کانون توجه پژوهش حاضر، قرارداد روان شناختی است. قرارداد روان شناختی که معمولا در مقابل قرارداد رسمی مطرح می گردد، به مجموعه تعهدات نانوشته مورد انتظار افراد و سازمان در قبال یکدیگر اطلاق می گردد. این قراردادها بیان کننده ی رابطه ی واقعی افراد با سازمان متبوعشان می باشد. شناخت محتوای این قراردادها و در پی آن اقدامات سازمانی در راستای بهبود چارچوب تعامل فرد و سازمان، نقش کلیدی در بهره گیری صحیح از سرمایه های انسانی آنها دارد. در این راستا هدف پژوهش، کشف محتوای قراردادهای روان شناختی اعضای هیأت علمی در دانشگاه فردوسی مشهد و تعیین میزان اثر این قراردادها بر ابعاد نگرشی و رفتاری آنها شامل تعهد سازمانی، رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و آرامش روانی بود. بر این اساس در بخش نخست برای شناسایی محتوای قراردادها، از راهبرد آمیخته با تقدم مرحله ی کیفی بر کمی استفاده شد. در مرحله کیفی با استفاده از نمونه گیری نظری با چهل نفر از اعضای هیأت علمی، مصاحبه های نیمه ساختار یافته صورت گرفت و برای تحلیل آنها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج حاکی از تعداد یازده تعهد برای دانشگاه و هفت تعهد برای اعضای هیأت علمی ذیل قراردادهای روان شناختی بود. در مرحله کمی، برای سنجش صحت یافته های مرحله کیفی، با استفاده از مضامین قراردادهای روان شناختی، پرسشنامه ای طراحی گردید. پرسشنامه در اختیار نمونه ای 305 نفری از اعضای هیأت علمی قرار گرفت و اعتبار نتایج مرحله کیفی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که رعایت عدالت در برخوردها، ایجاد امنیت شغلی و حمایت و پشتیبانی از اعضای هیئت علمی به عنوان مهمترین تعهدات دانشگاه و اعتلای نام دانشگاه، حضور و فعالیت فراتر از تکالیف موظف اداری و بهبود و ارتقاء سطح آموزش در دانشگاه به عنوان مهمترین تعهدات اعضای هیأت علمی در قبال دانشگاه می باشند. در بخش دوم اثر رضایت از قرارداد روان شناختی بر نگرش ها و رفتارهای اعضای هیأت علمی در قالب معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون مدل نشان داد که رضایت از قراردادهای روان شناختی در بین اعضای هیأت علمی بر متغیرهای مورد مطالعه اثر مثبت دارد و این تأثیر در همه موارد یکسان نیست. قرارداد روان شناختی بر متغیر رضایت شغلی از بیشترین اثر برخوردار بوده است و سپس به ترتیب بر متغیرهای تعهد سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی و آرامش روانی اثر مثبت داشته است.