نام پژوهشگر: سرور حدادی
سرور حدادی محبوبه فولادچنگ
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ابعاد دلبستگی به والدین، دلبستگی به خداوند و سازگاری دانش آموزان بی سرپرست- بدسرپرست و عادی در استان فارس بوده است. نمونه شامل 438 دانش آموز (208 دختر و 230 پسر) بودند که از این تعداد 335 نفر از دانش آموزان عادی مشغول به تحصیل در ناحیه 4 شیراز و 103 نفر از دانش آموزان بی سرپرست- بدسرپرست خوابگاههای استان فارس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. این افراد پرسشنامه های دلبستگی به والدین (آرمسدن و گرینبرگ، 1978)، دلبستگی به خداوند (بک و مک دونالد 2004) و سازگاری ( سین ها و سینگ، 1993 ) را تکمیل نمودند. نتایج حاصل از محاسبه پایایی و روایی ابزارها مطلوب بود. نتایج نشان داد که بین دلبستگی به والدین و سازگاری در دانش آموزان بی سرپرست- بدسرپرست رابطه معنی داری وجود ندارد ولی بین دلبستگی به خداوند (اجتناب از صمیمت نسبت به خداوند و اضطراب از طرد از سوی خداوند) و سازگاری و مولفه های آن (فردی- عاطفی، اجتماعی و آموزشی) در این دانش آموزان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین بعد اجتناب از صمیمت نسبت به خداوند قادر به پیش بینی سازگاری و مولفه های آن می باشد. بعد اضطراب از طرد از سوی خداوند سازگاری فردی- عاطفی و اجتماعی را پیش بینی می کند ولی سازگاری آموزشی را پیش بینی نمی کند. در مورد دانش آموزان عادی، نتایج نشان داد که بین دلبستگی به والدین و سازگاری در این دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد بدین صورت که بعد عدم بیگانگی قادر به پیش بینی همه مولفه های سازگاری است ولی بعد اطمینان هیچ کدام از مولفه های سازگاری را پیش بینی نمی کند. بعد ارتباط نیز سازگاری فردی- عاطفی و آموزشی را پیش بینی می نماید. در دلبستگی به خداوند، بعد اضطراب از طرد از خداوند قادر به پیش بینی سازگاری فردی- عاطفی و آموزشی است ولی سازگاری اجتماعی را پیش بینی نمی کند و بعد اجتناب از صمیمیت نسبت به خداوند سازگاری آموزشی را پیش بینی می کند اما قادر به پیش بینی سازگاری فردی- عاطفی و اجتماعی نیست. بین دانش آموزان بی سرپرست- بدسرپرست و عادی از نظر دلبستگی به والدین و خداوند و نیز ابعاد سازگاری فردی- عاطفی و اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد اما سازگاری آموزشی دانش آموزان عادی بیشتر از دانش آموزان بی سرپرست- بدسرپرست بود. بین دختران و پسران در دلبستگی به والدین هیچ تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی در دلبستگی به خداوند بعد اجتناب از صمیمیت در پسران بیشتر از دختران و بعد اضطراب از طرد در دختران بیشتر از پسران بود. نتایج همچنین نشان داد که بین دختران و پسران در سازگاری فردی-عاطفی و اجتماعی تفاوت معنی داری وجود ندارد اما سازگاری آموزشی دختران بیشتر از پسران است.