نام پژوهشگر: اعظم فرخ
اعظم فرخ سید مرتضی بابامیر
با افزایش روزافزون حجم اطلاعات مورد مبادله میان سیستم های نرم افزاری و گسترش میزان پیچیدگی چنین نرم افزارهایی، تقاضا برای سیستم هایی که عمر طولانی و قابلیت دسترسی بالا داشته باشند، رو به افزایش است. دست یابی به چنین سیستم هایی نیازمند خصوصیات ویژه ای است که از جمله مهم ترین آن ها قابلیت تطبیق این سیستم ها با تغییرات پیش آمده در شرایط زمان اجرا است. این امر باعث مطرح شدن موضوع تحقیقاتی سیستم های تطبیق پذیر شده است. سیستم خودتطبیق سیستمی است که رفتار خود را برای پاسخ به تغییرات محیط اصلاح می کند. یکی از انواع سیستم های خودتطبیق، سیستم های خودترمیم می باشند که باید بدون از دست دادن داده ها یا ایجاد تاخیر قابل توجه در پردازش، قادر به بازیابی از حوادث غیرمنتظره ای که ممکن است برخی از قطعات سیستم را دچار اختلال کنند، باشند. یکی از مهم ترین مسائل در طراحی این سیستم ها، قابلیت نگهداری است. قابلیت نگهداری یک سیستم رابطه معکوس با اتصال و رابطه مستقیم با چسبندگی دارد. یک سطح مناسب برای تطبیق پذیری می تواند سطح معماری نرم افزار باشد. معماری نرم افزار از طریق مولفه ها و اتصال دهنده ها و ارتباطات میان آن ها تعریف می شود. معماری های تطبیق پذیر از آن دسته معماری ها هستند که پویایی در حین اجرا را پشتیبانی می کنند، لذا می توانند معماری خود را تغییر داده و تغییرات را در زمان اجرای سیستم عملیاتی گردانند. این پایان نامه به مقایسه کمی سبک های مختلف معماری خودترمیم می پردازد و ویژگی قابلیت نگهداری را در سبک های خودترمیم مورد بررسی قرار می دهد. در این پایان نامه، معیارهایی برای اندازه گیری اتصال و چسبندگی به منظور ارزیابی سبک های معماری سیستم های خودترمیم ارائه کرده ایم. بطور کلی نتایج نشان می دهند که سبک معماری زنجیره ای از پیکربندها، کم ترین میزان اتصال و بیشترین میزان چسبندگی را دارد؛ در نتیجه در مقایسه با سایر سبک های خودترمیم، بهترین سبک از نظر قابلیت نگهداری می باشد.