نام پژوهشگر: ابوالفضل خدامرادی
ابوالفضل خدامرادی حسن ایروانی
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر استفاده از حمایت معلم و گفتمان مشارکتی همسالان بر اکتساب زمان و نمود در زبان آموزان زبان انگلیسی با سطوح متفاوت دانش زبانی بود. برای تحقق این هدف، 142 دانشجوی دانشگاه به عنوان نمونه دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه حمایت معلم (74) و گفتمان مشارکتی همسالان (68) تقسیم شدند. پس از اینکه سطح اولیه دانش گرامری آنها به وسیله یک پیش آزمون سنجیده شد، آزمودنی های هر دو گروه آموزش مختص به خود را دریافت کردند و عملکرد آنها از طریق یک سری از پس آزمون های هفتگی و یک پس آزمون نهایی سنجیده شد. نتایج حاصل از آزمون آماریancova نشان داد که تفاوت معنی داری بین عملکرد آزمودنی های دو گروه وجود ندارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون آماری anova که زیر گروهای خاصی را مورد مقایسه قرار داد نشان داد که تفاوت معنی داری بین زیر گروهای آزمودنی های قوی وجود ندارد. اما نتایج حاصل از مقایسه آزمودنی های ضعیف نشان داد که آزمودنی های ضعیفی که از حمایت معلم برخوردار بودند یا با آزمودنی های قوی در تعامل بودند عملکرد بهتری نسبت به آزمودنی های ضعیفی داشتند که با آزمودنی های ضعیف در تعامل بودند. بر اساس این نتایج می توان نتیجه گرفت که دانش و تخصص مورد نیاز برای سوق دادن زبان آموزان در منطقه همجوار رشد می تواند در گروه های دو نفری تحقق یابد که حداقل یکی از آنها از آستانه دانشی خاصی عبور کرده باشد. همچنین نگرش آزمودنی ها در مورد انواع تعاملات موجود و تعامل کنندها به وسیله یک پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از دادها نشان داد که از نظر آزمودنی ها تعامل با معلم مطلوب ترین تعامل و تعامل با خود نامطلوب ترین نوع تعامل می باشد. همچنین از نظر این آزمودنی ها رتبه بندی تعامل کنند گان از مطلوب ترین به نامطلوب ترین عبارت بود از: معلم، همگروهی بالا تر از خود، همگروهی همسطح خود، خود آزمودنی، و همگروهی پایین تر از خود. زمانی که داده های جمع آوری شده برای مقایسه دو گروه تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت مشخص شد که آزمودنی های گروه حمایت معلم و گروه گفتمان مشارکتی همسالان نگرش های معنی دارمتفاوتی به تعامل معلم-دانش آموز و دانش آموز-دانش آموز پیدا کرده بودند. همچنین این دو گروه در خصوص تعامل کنندگان معلم، همگروهی همسطح خود، و همگروهی بالاتر از سطح خود نگرش های متفاوتی را کسب کرده بودند. بر اساس این نتایج می توان نتیجه گرفت که نگرش زبان آموزان در خصوص گفتمان مشارکتی همسالان به اندازه کافی مثبت نیست تا بتواند کاربست این نوع تعامل را در بافت فرهنگی-اجتماعی دانشگاه های ایران را تسهیل کنند.