نام پژوهشگر: صمصام الدین قوامی
محمد علی ناصری صمصام الدین قوامی
تحقیق حاضر که بعنوان «نفوذ اسرایئلیات » انجام شده است دارای یک مقدمه و پنج فصل می باشد. در مقدمه به تبیین موضوع، پیشینه تحقیق، ضرورت تحقیق، روش تحقیق، و سئوالهای اصلی و فرعی تحقیق را مورد بحث قرار داده ایم . در فصل اول مفهوم لغوی و اصطلاحی و بیان واژه های معانی اسرائیل و اسرائیلیات و جمع بندی معنای اسرائیل و معنی اصطلاحی اسرائیلیات پرداخته شده است و نیز اقسام اسرائیلیات و ضرورت جایگاه بحث اسرائیلیات و بحث پیشینه تاریخی شیوع اسرائیلیات در ضمن تبیین عوامل چهارگانه آن مطرح شده است و زیر ذیل این انجام گرفته است : 1- حضور اهل کتاب در جزیره العرب قبل از اسلام 2- ضعف بودن فرهنگ عرب 3- کینه یهود نسبت به اسلام 4- حکومت اموی و نقش آن در اشاعه ی اسرائیلیات، سخن به میان آمده است در فصل دوم به بحث و بررسی عوامل و زمینه های پیدایش ورود اسرائیلیات پرداخته شده است اما ابتداء سه عامل مهم بیان شده است در ضمن زمینه ها و منشأ ورود اسرائیلیات در تفاسیر و در آخر پیامدهای نفوذ اسرائیلیات در تفاسیر مطرح شده است. در فصل سوم درباره گستره اسرائیلیات سخن به میان آمده است و از دیدگاه تفاسیر بحث و بررسی شده است در ضمن آن راویان سرشناس اسرائیلی و بررسی میزان ورود اسرائیلیات انجام پذیرفته است. در فصل چهارم بحث و بررسی در ارتباط به با برخورد با اسرائلیات در زیر مجموعه های ذیل انجام گرفته است: 1- برخورد پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) با اسرائیلیات الف- موضع گیری پیامبراکرم (ص) در برابر دلباختگان فرهنگ اهل کتاب ب- اقدام عملی پیامبراکرم (ص) برای از بین بردن آثار خرافاتی اهل کتاب ج- سفارش خصوصی پیامبر (ص) به تمسک و مودت با اهلبیت اطهار (ص) د- پیامبراکرم(ص) برای سدّ چنین بابی مسلمانان را دعوت به عرضه روایات بر قرآن کرد. 2- برخورد ائمه اهلبیت (ع) و اصحاب با اسرائیلیات در ذیل مجموعه های انجام گرفته است : 1- واکنش امام علی (ع) امام رضا (ع)و امام حسن العسکری(ع)2- واکنش عبد الله بن عباس و عبد الله بن مسعود و اباذر غفاری و حذیفه یمانی 3- موضع گیری علماء فریقین در برابر اسرائیلیات ، علامه طباطبایی و فخررازی و علماء دیگر اهل سنت بیان شده است. در فصل پنجم نمونه ها و شیوه نقد روایات اسرائیلی و بررسی نمونه های روایات اسرائیلی و زیر مجموعه هایی را به عنوان مثال بیان بیان می کنم که عبارتند از : 1. مقاتل بن سلیمان 2. عبد الله ابن عمرو بن عاص 3. تمیم داری 4. کعب الاحبار 5. ابن جریح و در آخر خلاصه و جمع بندی مطالب مهم پایان نامه و فهرست منابع و نتیجه تحقیق و منابع و مآخذ انجام داده ایم.
مراد الگون علی حسینی زاده
در حوزه تعلیم و تربیت بحث از روشهای تربیتی جایگاه ویژه ای دارد، زیرا روشها ضامن تحقق اهداف تربیتی هستند و مربی می تواند با شناخت و انتخاب صحیح و کاربرد درست آنها متربی را از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برساند.در این میان مقایسه روشهای تربیت کودک از منظر قرآن و حدیث با روشهای تربیت کودک از منظر علوم تربیتی باعث می شود که این دو منظر از یکدیگر کمک بگیرند و نقاط ضعف بر طرف شود. همچنین از این طریق شباهتها، تفاوتها، امتیازات و کاستیهای هر دو منظر آشکار می شود. بطور کلی در پرتو این تحقیق روشن می شود که نسبت روشهای تربیت کودک از دو منظر، نسبت عموم و خصوص من وجه است به این معنی که بعضی از روشها ابتکار اسلام است و در روشهای علوم تربیتی وجود ندارد و بعضی از روشهای کاربردی و عینی هم در علوم تربیتی مطرح است ولی دراسلام به این صورت مطرح نیست و بعضی از روشها هم در هر دو منظر وجود دارد ولی از نظر محتوی اختلافاتی دارند. همچنین بعضی از روشهای علوم تربتی مورد تأیید اسلام است و بعضی از آنها مورد تأیید نیست. تحقیق حاضر دارای یک مقدمه و 5 فصل است . فصل اول مربوط به طرح تحقیق است. فصل دوم در بردارنده کلیات و مباحث مفهوم شناسی است از جمله تعریف لغوی و اصطلاحی تربیت و روش . در نتیجه یکی از تعریفهای مذکور انتخاب شده است. در فصل سوم به روشهای تربیت کودک از منظر قرآن و حدیث پرداخته و مهمترین روشهای تربیت کودک را از منظر قرآن وحدیث و علمای اسلام بیان می کند.فصل چهارم هم مربوط است به روشهای تربیت کودک از منظر علوم تربیتی. فصل پنجم مقایسه روشهای تربیت کودک از منظر قرآن و حدیث با روشهای تربیت کودک از منظر علوم تربیتی است. در این فصل به بعضی شباهتها و تفاوتهای روشهای تربیت کودک از دومنظر اشاره شده است و همچنین امتیازات و کاستی های روشها از دو منظر بیان شده و با جمع بندی و نتیجه گیری و ارائه چند پیشنهاد تحقیق پیان یافته است.
بشیراحمد بوتو صمصام الدین قوامی
شیوه، سیره، سنت، تربیت از وازه های کلیدی این پژوهش است که معانی متعددی و متفاوتی برای آنها ذکر شده است. بدون شک اگر انسان بر اساس تربیت دینی تربیت شود زندگی شیرین و با آرامش همراه خواهد داشت. سیره پیامبر اکرم (ص) الگوی کامل برای انسان است وجامعه ای که در سایه پیروی از الگو هم چون پیامبر اکرم رشد وتربیت یابد جامعه ایده آل خواهد بود پیامبر اکرم در تربیت انسان ها به ابعاد آن توجه می کرد وافراد را برای پرورش همه جنبه آن سفارش می کردند آن حضرت در تربیت جامعه از شیوهای وحیانی استفاده می کرد. در امر تربیت شیوهای مثبت و منفعی وجود دارد و قرآن به هر دو قسم آن اشاره می کنند، شیوه های تربیتی پیامبر اکرم? از نظر قرآن وسنت محدود به زمان خاص نیست بلکه قابل گسترش به هر زمان است پیامبر اکرم? دارای شیوهای تربیتی عملی اعم از شیوهای شناختی. عاطفی. ومهارتی است. در بعد شناختی از شیوهای. تفکر. تقویت باورهای دینی. تذکر. داستان. تمثیل وتشبیه و در بعد عاطفی از شیوهای توبه. محبت. احترام. موعظه. بشارت وانذار. تشویق وتنبه و هم چنان در بعد مهارتی از شیوهای مانند. الگو دهی. خود مدیریتی. بازی. رفق ومدارا. عمل صالح. استفاده می کردند. قرآن پیامبر اکرم را الگوی کامل در هر زمان برای انسان معرفی کرده است و رفتار پیامبر اکرم? نسبت جامعه ستوده است و او را بعنوان مربی نمونه و دل سوز نسبت به جامعه بشری معرفی کرده است. از دید قرآن وسنت تربیت انسان بر مبنای قرآن و سنت بهترین تربیت است و در تشکیل جامعه نمونه مانند جامعه نبوی و مدینه فاضله موثر است.
صفرمراد حسین اف صمصام الدین قوامی
این پایان نامه به عنوان «اصول مدیریت از دیدگاه قرآن کریم» و شامل پنج فصل به ترتیب زیر می باشد: فصل اول: کلیات در این کلیات گفته می شود که مدیریت ارکان چهارگانه ای دارد که هر کدام اصولی دارد و رکن اول آن به طور اخص به وظایف مدیر می پردازد که اصطلاحاً اصول مدیریت به شمار می آید. ما در این تحقیق به این اصول می پردازیم و از هر اصل، اصول متعدد با کمک قرآن کریم استخراج می کنیم. ارکان سه گانه دیگر را به تحقیقات مستقل دیگر وا می گذاریم. در ضمن در باره موضوعات مدیریتی به صورت کلی (تعریف مدیریت، تاریخچه و مکاتب آن)، سازمان و انواع آن، سطوح مدیریت (انواع مدیران)، همچنین تعریف مدیریت اسلامی، منابع مدیریت اسلامی و گستره بحث مدیریت در قرآن کریم، به طور خلاصه بحث نموده و عرضه خواهیم نمود. فصل دوم: برنامه ریزی برنامه ریزی به عنوان اساسی ترین وظیفه از وظایف مدیران در سازمان بوده و به معنای فرآیند هدف گذاری و تعیین آنچه که برای تحقق آنها باید انجام شود، می باشد. در این اصل از اصول مدیریت به چهار اصل: هدف گذاری، آینده نگری، تصمیم گیری و مدیریت زمان پرداخته شده است که هر کدام از این اصول، دارای اصول ریزتری می باشند که در مجموع این فصل دارای بیست و چهار اصل می باشد. فصل سوم: سازماندهی سازماندهی به عنوان سخت افزار کار مدیران در سازمان بوده و به معنای فرآیند تنظیم و تقسیم کارها، اختیارات و منابع سازمانی بین اعضا، و ایجاد هماهنگی میان آنها جهت رسیدن به اهداف سازمان می باشد. در این اصل از اصول مدیریت، به شش اصل به عنوان وظایف مدیران به ترتیب: اصل تقسیم کار، اصل شرح وظایف، اصل وحدت فرماندهی، اصل تفویض اختیار، اصل ارتباطات و اصل سلسله مراتب پرداخته شده است که در مجموع شامل نوزده اصل می باشد. فصل چهارم: رهبری رهبری به عنوان نیروی محرک کارکرد کارکنان در سازمان بوده و به معنای فرآیند نفوذ بر افراد سازمانی و ترغیب و هدایت آنها در جهت اهداف سازمان می باشد. در این اصل که به عنوان رهبری نامیده شده است، منظور از رهبری، رهبری به معنای خاص آن در سازمان می باشد نه رهبری به معنای عام آن. در این اصل پس از بررسی مقدمات به دو اصل: قدرت رهبری و اصل انگیزش پرداخته شده است که در مجموع شامل هشت اصل مدیریتی می باشد. فصل پنجم: کنترل و نظارت کنترل و نظارت به عنوان آخرین وظیفه از وظایف مدیریت در سازمان بوده و به معنای فرآیند بررسی انطباق عملیات با برنامه و هد ف ها، با موازینی که قبلاً در تدوین عملیات پیش بینی شده است، می باشد. در این اصل به پنج اصل از اصول کنترل و نظارت: استفاده از شیوه های گوناگون کنترل و نظارت، مراجع نظارت کننده، عمومیت کنترل و نظارت، دقت در کنترل و نظارت و اصل پیگیری گزارشات پرداخته شده است که در مجموع شامل یازده اصل می باشد. در این پایان نامه مجموعاًَ به شصت و دو (62) اصل از اصول مدیریتی با استفاده از آیات قرآن کریم و شاهد آوردن احادیث معصومین? بر آنها، پرداخته و بررسی شده است.
علی رضا نوبری عباس علی رستگار
معنویت در سازمان موضوعی است که در سال های اخیر در ادبیات مدیریت، سطحی جهانی یافته است. معنویت محصول فرهنگ سازمانی است که دارای ابعاد رفتاری، گفتاری و اعتقادی است به گونه ای که به یک تلقی مشترک بین کارکنان سازمان تبدیل شود. پژوهش حاضر تلاش برای تبیین معنویت با ساختار قدسی و وحیانی آن است که با هدف تبیین چیستی، کارکرد و ارایه مدل تعالی بخش معنویت قدسی در سازمان سامان یافته است. در این پژوهش با ارایه ی نظریه امر جامع در معرفی سازمان الاهی نشان داده ایم که معنویت باید در همه عرصه های سازمان اعم از برنامه ریزی، رهبری و اعضای آن در شکل های فردی و جمعی جریان داشته باشد. بی تردید فضای قدسی سازمان در تعالی و تکامل اعضا و آرمانهای آن به نفع جامعه بشری در مسیر تحصیل سعادت دنیوی و اخروی (که محوری ترین هدف سازمان از نگاه قرآن است) بسیار موثر است. این رویکرد اندیشه و رفتار فرد را در چهار ارتباط فرافردی، درون فردی، میان فردی و برون فردی(ارتباط فرد با طبیعت) متعالی و متناسب با ساختار واقعی انسان و نظام هستی می گرداند. همچنین از نتایج آن شکل گیری انسانی توحیدمدار، آشنا به داشته ها و استعدادهای خود و نوع دوست است که از روی محبت و اخلاص برای ارتقای کیفیت و ماندگاری سازمان به فعالیت سازمانی خود اقدام می کند. در این پژوهش ضمن اثبات ناکارآمدی رویکردهای غیر قدسی معنویت، به ارایه مبانی، ارکان و آثار معنویت قدسی و در پایان مدل متناسب با این رویکرد معنوی اقدام شده است. این فرایند با محوریت قرآن کریم بوده و در گردآوری اطلاعات نیز از روش کتابخانه ای و در پژوهش با روش میان رشته ای به بررسی تفاسیر مهم و دیدگاه های دانشمندان پرداخته، همچنین در تحلیل داده ها از روش تفسیری قرآن به قرآن بهره جسته است تا پاسخی مناسب به سوال اصلی پژوهش؛ نقش و جایگاه معنویت قدسی در مدیریت سازمانی از نگاه قرآن چیست؟؛ ارایه گردد.
احمد عربشاهی کریزی صمصام الدین قوامی
یکی از مهمترین اهداف بشر دستیابی به کمال و تعالی است و در جوامع مختلف انسانی به روشها و سبک و سیاق های مختلف در این جهت تلاشهایی صورت می گیرد. به گونه ای که حتی اندیشمندان و پژوهشگران مختلف سعی کرده اند تا در این زمینه مدلهایی را طراحی و تبیین نمایند. یکی از مهمترین جنبه هایی که مطمح نظر نظریه پردازان قرار گرفته است تعالی سازمانی است و در این زمینه شاهد مدلهای مختلفی در مناطق مختلف جهان می باشیم. مدل هایی چون: جایزه دمینگ در ژاپن، طرح جایزه کیفیت و سرآمدی کانادا، مدل کسب و کارجایزه ملی کیفیت مالکوم بالدریج در آمریکا، جایزه کیفیت استرالیا، مدل جایزه کیفیت اروپا ارائه شده توسط بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت ، جایزه کیفیت راجیو گاندی هند و ... از آن جمله اند. اما نکته ای که باید بدان دقت داشت این است که تا جایی که می توان و تا سر حد امکان باید الگویی جامع و کامل و دقیق تدوین شود و از آنجایی که ما بر این اعتقاد هستیم که اسلام کامل و جامع ترین دین است و نظر به اینکه خداوند چون آفریننده انسان است بهتر می تواند مسیر تعالی و کمال را به انسان بنماید، بنابراین در ایران و کشورهای اسلامی باید رجوع به اسلام و منابع مختلف اسلامی در جهت تدوین الگویی جامع در این زمینه اقدام شود. در این پژوهش قصد داریم با رجوع به منابع اسلامی و بهره گیری از آیات شریفه قرآن کریم و خطبه ها، نامه ها و حکمتهای نهج البلاغه در حد بضاعت و توان به ارائه مدل سازمان متعالی با رویکرد اسلامی بپردازیم.
سرکار محمد محمدجواد اسکندرلو
در زندگی انسان، بحث کمال و عوامل کمال انسان جایگاه ویژه ای دارد، این موضوع هم یکی از موضوعات تعلیم و تربیت و اخلاق به شمار می رود، این موضوع برای تربیت انسان و رسیدن به کمال نهایی برای هر انسان لازم دارد – و چون درباره این موضوع چندان کاری انجام نگرفته است لذا بنده سعی کردم حتی المقدور درباره این موضوع یک پایان نامه تدوین کنم. این پایان نامه از یک مقدمه، کلیات و پنج فصل و بیش از یکصد منبع معتبر تشکیل شده است. قبل از فصل اول کلیات نوشته شده است که مشتمل بر بیان مسئله، اهمیت و تبیین موضوع، فرضیه، اهداف، پیشینه تاریخ، سوالات اصلی و فرعی، و روش تحقیق مورد بحث واقع شده. فصل اول درباره مفهوم شناسی است، در این فصل واژه های کلیدی مثل انسان، کمال، سعادت، خیر، فرق کمال و تمام، فرق کمال و سعادت، کمال در لغت و کمال در اصطلاح و ... تبیین شده است. فصل دوم مربوط به دیدگاههای مکاتب مختلف درباره کمال انسان است، در این فصل نظرات مختلف دانشمدان درباره کمال مورد بحث قرار گرفته از باب، رابطه عقل و کمال، رابطه عشق و کمال، رابطه قدرت و کمال، رابطه لذت و کمال و ... تبیین شده است. فصل سوم درباره کمال انسان از منظر قرآن است، نگارنده در این فصل سعی کرده که آیا علم و عقل، مال ثروت، طاقت و قدرت، جاه و مقام، و لذات مادی دنیوی از نظر قرآن کمال انسان به شمار می آید یا نه؟ در فصل چهارم با توجه به فصل سوم درباره معیار کمال انسان از منظر قرآن به نگارش درآمده و تبیین شده که معیار کمال انسان، مال و ثروت، طاقت و قدرت، جاه و مقام، و ... نیستند، بلکه اینها می توانند برای کمال وسیله ای باشند نه کمال مستقل. بلکه شناختن کمال انسان منوط بر شناختن حقیقت انسان است و حقیقت انسان روح است نه جسم، پس کمال انسان مربوط به روح او است و کمال روح فقط در قرب خداوند یافته می شود، پس معیار کمال نهایی انسان قرب خداوند است. فصل پنجم مربوط به عوامل کمال انسان است، از نظر قرآن مهم ترین عوامل کمال، ایمان و عمل صالح، اخلاص، علم و معرفت، اراده و تفکر و تعقل است، که در این فصل مورد بررسی قرار گرفته و در مرحله نتیجه گفتیم که برای رسیدن به کمال نهایی انسان تزکیه نفس، مثل محاسبه، مراقبه، معاتبه و ... – لازم است که نتیجه آن رضا و تسلیم خداوند است و سپس فنا در قرب خداوند خواهد شد.