نام پژوهشگر: شعبان داداشی
محمد حسین مخلصی شعبان داداشی
امامت یکی از مهمترین مسائل کلامی است که پیشینه آن در اسلام به نیمه اول قرن اول هجری بر می گردد. صدها کتاب و مقاله در این زمینه نوشته شده است. در این رساله به صورت تطبیقی امامت از دیدگاه سلفیه و امامیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. فصل اول به کلیات پرداخته است. فصل دوم از امامت عامه و تطبیق از دیدگاه سلفیه و امامیه بحث شده است. فصل سوم امامت خاصه و ادله امامت حضرت علی (ع)از آیات ولایت و روایات مورد بحث قرار داده شده است. فصل چهارم آیات و روایتی که اهل سنت و مخصوصا سلفیه به عنوان دلائل خلافت ابی بکر ذکر نموده اند و آنها را از دیدگاه امامیه و سلفیه مورد بررسی قرار داده ایم. سلفیه بر خلافت ابوبکر به آیه غار و آیه 17-19 سوره لیل استدلال کرده اند که ثابت کرده ایم آیات مزبور هیچ دلالتی بر مدعای سلفیه ندارد واما از احادیث مهمترین دلیل آن حدیث (( اقتدوا بالذین ابی ابکر وعمر)) می باشد که سند ودلالت این حدیث را بررسی کردیم و جعلی بودن آن را ثابت نمودیم به همین سان حدیث استخلاف ابوبکر برای نماز و اجماع را بررسی کرده و ضعف این حدیث و عدم اجماع را ثابت نموده ایم.
المان حسن اف شعبان داداشی
مولف گرانقدر در این کتاب ارزشمند شبهات وهابیت در طول تاریخ را با پاسخهای علمی، مستدل، متین و قانع کننده رد کرده است. استاد اعظم در این اثر گران مایه بیش از هشتاد و شش معتبر که بیشتر آنها منابع اهل سنت می باشد استفاده نموده است. این کتاب حاوی سرفصلهای زیر می باشد: 1- اتحاد رمز پیروزی. 2- ابن نینیه، زمان، زندگی و اندیشه.3- وهابیت پیشینه فکری و کارنامه عملی. 4- مرزهای توحید و شرک در عبادت. 5- بدعت در دین. 6- زیارت قبور پاکان رسم انسانی، سنت رحمانی. 7- سفر برای زیارت مرقد پاک پیامبر (ص). 8- بزرگداشت قبور پاکان. 9- زندگی پس از مرگ یا حیات برزخی. 10- توسل به پیامبر و اولیای الهی. 11-شفاعت یا تطهیر و پالایش گناهکاران. 12-درخواست شفاعت از شافعان راستین. 13- مقامات و قدرت نمایی های اولیای الهی. 14- تبرک به پیامبر و آثار بازمانده از وی. 15-بزرگداشت موالید الهی. 16- نام گزاری فرزندان با پیشوند عبد و غلام. 17- عمل نیک و اهدای پاداش آن. 18- سوگند دادن خدا به حق بندگان برگزیده او. 19-سوگند به غیر خدا. 20- گریه بر فراق عزیزان
عارف حنیفه اف احمد فقیهی
این پایان نامه مشتمل بر مقدمه، پنج فصل و خاتمه است: در مقدمه، مطالبی در مورد اهمیت موضوع بیان شده است. فصل اول به تعریف موضوع، بیان سوال اصلی، سابقه و ضرورت تحقیق اختصاص دارد. فصل دوّم به مفهوم شناسی مرگ، اندیشه و عوامل شکل دهنده شخصیت انسان، موقعیت قرآن کریم و سنّت در معارف اسلامی و... اختصاص دارد. فصل سوّم به بررسی مرگ اندیشی و انواع آن، مراد از آن در این تحقیق، اهمیت مرگ اندیشی، استعداد برای مرگ و ارتباط مرگ اندیشی با فطرت و لقاءالله پرداخته است. فصل چهارم به عوامل مرگ اندیشی و موانع آن اختصاص دارد. فصل پنجم، آثار دنیوی و اخروی مرگ اندیشی را در قرآن و سنت مورد بررسی قرار داده است. اثار بر دو قسم تقسیم شده است : دنیوی و اخروی . دنیوی نیز به سه قسم فردی، خانوادگی و اجتماعی. اجتماعی نیز به چهار قسم : سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی. آثار مستفاد از قرآن کریم و سنت عترت طاهرین بر اساس این تقسیمات بیان شده است. در خاتمه ، نتیجه گیری و بعضی از پیشنهادات ارائه شده است.
مختار حسین رحیمی شعبان داداشی
موضوع تحقیق حاضر بررسی نسبت توحید افعالی با اختیار و مسئولیت انسان است اساسی ترین هدف مااز این تحقیق از مختار بودن انسان و مسئولیت پذیری با طرح و تحقیق این بحث دو مطلب مهم و اساسی را بدست می آوریم: 1-تبیین صحیح مفاهیم مورد بحث در این مسئله 2-ارائه پاسخ های خودپذیر و به روز برخی از شبهات مهم در این زمینه. یکی از مسایل اساسی توحید افعالی مسئله جبر و اختیار است که از دیر زمان بوده و در حال حاضر نیز با شیوه های نوین و شکل های جدید مطرح است که ضرورت دارد مسایل توحیدی که از اساسی ترین اعتقادات مسلمانان است بازگو و تبیین شود. جبریون خالص که اهل حدیث می باشند کلیه عقاید خویش را از ظواهر قرآن و روایات اسلامی می گیرند و برای عقل و خرد ارزشی قابل نیستند و معتقداند علم پیشین الهی به حوادث و کارهایی که انسان مبدا آن است یک نوع ضرورت به فعل انسان بخشیده و او را مملو الاختیار نموده است. عقیده اشاعره که بنابر گفته برخی ها جبریون معتدل اند براین است که هر کردار و گفتاری که از انسان سر می زند به قدرت و اراده الهی است قدرت و اراده انسان در آن هیچ نقشی ندارد بلکه انسان مانند ابزار و وسیله فعل است اشاعره در عین تحفظ بر اصول و مبانی خویش جهت گریز از جبر مطلق نظریه کسب را ابداع نمودند. تفویض یعنی خدا هر نوع قید و بند را از افعال برداشته و بشر را به حال خود واگذاشته و به آن اجازه داده است که هرچه بخواهند انجام دهند. شیعه طبق فرمایشات ائمه اطهار نه قایل به جبراند و نه تفویض بلکه به امر بین الامرین اعتقاد دارند یعنی به عقیده آنان انسان در افعال خویش نه چنان مجبور محض است که مانند ابزار و وسیله فعل باشد نه چنان که انسان در کردار خود مختار محض و مستقل باشد و خداوند هیچگونه دخالتی در آن نداشته باشد بلکه افعال به هر دو طرف ربط و بستگی دارد هم به خدا و هم به خود او.
ناصر مهدی خان شعبان داداشی
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم پسر عموی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و از شاگردان امام علی(علیه السلام) و از بزرگان هاشمی و صحابه بزگواری است. تولد او در شعب ابی طالب در محاصره بودند سه سال قبل از هجرت در مکه بوده است، مادرش ام فضل و پدرش عباس بن عبدالمطلب است، ایشان تا سال فتح مکه در آنجا بود و بعد از هجرت از محضر پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) استفاده کرد تا جایی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در حق ایشان دعا فرمود، از او در عهد خلافت ابوبکر اقدام مهم و نقش بارزی نقل شده است و به همراه خاندان بنی هاشم مدافع امیرالمومنین علی(علیه السلام) بوده اما در عهد عمر هیچ منصبی نداشت اگرچه عمر از او در مجالس عمومی و خصوصی تجلیل می کرد و با او مشورت می کرد. و در مسافرت ها همراه خود می برد و ظاهراً ارتباط وی با عمر قوی بوده است. ابن عباس در عهد عثمان از اهمیت وافر برخوردار بوده اما عثمان نیز وی را هیچ منصبی نداد در بعضی از سال ها امر حج از طرف او بوده است. و در مقابل شورشیان از عثمان دفاع نکرده است و ابن عباس با عثمان نیز مناظرات و گفتگوها داشت که دال بر دفاع حق امیرالمومنین علی(علیه السلام) است، در دوره امام علی(علیه السلام) شخصیت عبدالله بن عباس بیشتر تجلی کرد و وی در امور مهمی حکومتی آن حضرت مشاور بوده و فعالانه در امور حکومتی همراه آن حضرت بوده و در سه جنگ جمل و صفین و نهروان همراه و هم رکاب آن حضرت بوده و از میمنه یا میسره از طرف آن حضرت در جنگ بوده و در جنگ جمل قبل از جنگ به رهبران ناکثین گفتگو داشت و بعد از جنگ جمل نیز به عایشه حکم امیرالمومنین علی(علیه السلام) را رساند که آماده حرکت به سوی مدینه شوید، همچنین بعد از جنگ جمل به طرف آن حضرت به والی بصره منصوب شد، همچنین وی در جنگ صفین فعالانه شرکت کرد، نزدیک بوده که لشکر امیرالمومنین غلبه کرد که شامیان کوفیان را فریب دادند و مسأله تحکیم پیش آمده و بنابر پیشنهاد امیرالمومنین علی(علیه السلام) وی از طرف آن حضرت باشند اما خود کوفیان قبول نکردند، و ابوموسی فریب عمروعاص خورده و لشکر به کوفه برگشت و خوارج پیدا شدند و در جنگ خوارج نیز ابن عباس شریک بوده و به خوارج گفتگوی نیز داشت و مدام در دفاع امیرالمومنین علی(علیه السلام)کوشا بوده است. عبدالله بن عباس در بیعت با امام حسن(علیه السلام) نقش ارزنده ای داشته و در تثبیت حکومت آن حضرت فعالیت کرده است. او در حاثه کربلا حضور نداشته است به خاطر عمر طولانی در ترویج حدیث و تفسیر نقش بسیار موثر داشته است و در همه این سال ها مدافع سرسخت امام علی(علیه السلام) بوده است. اهدافی که در این رساله دنبال می شود: الف ـ آشنایی با شخصیت عبدالله بن عباس. ب ـ عملکرد او در سال های خلافت خلفاء. ج ـ موقعیت او در دفاع از امام علی(علیه السلام). د ـ نقش او در ترویج حدیث و تفسیر.