نام پژوهشگر: محمد نقی -
محمد نقی - محمد حسنی
اولین حقی که انسانها در آغاز زندگی برای خود قائل بوده اند حفظ حیات و تمامیت جسمانی خویش بوده است, لذا قتل, ضرب و جرح را همه اقوام و ملل جرم دانسته برای پیشگیری از آن مجازات هایی را پیش بینی کرده اند که از جمله آنها مجازات قصاص می باشد, ادیان آسمانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و قصاص در دین یهود یک اصل پذیرفته شده و مورد تاکید قرار گرفته است, در دین مسیحیت اگرچه به مجازات های بسیار معدودی بر می خوریم اما نمی توان آن را فاقد قانون مجازات به ویژه قصاص دانست, دین مبین اسلام نیز این مجازات را مورد تائید قرار داده است, اما در عین حال بین آنچه در زمان گذشته بوده و قصاصی که اسلام مطرح نموده است بسیار تفاوت وجود دارد. مهمترین فلسفه قصاص از دیدگاه اسلام حفظ حیات انسانها, برقراری عدالت و امنیت اجتماعی است, قصاص یک نوع حق است نه حکم و این حق بنحو انحلالی وضع شده است, حق اولی و بالذات اولیای دم در قتل عمدی قصاص است, اذن گرفتن از ولی امر جهت انجام قصاص واجب نیست اما مقتضای احتیاط در امر دم این است که باید قصاص با اذن ولی امر انجام گیرد, اولیای دم بیش از قصاص حق دیگری نسبت به قاتل ندارند و نمی توانند به او آزار و اذیت برسانند, عفو از حق قصاص مورد تاکید و ترغیب شریعت اسلامی قرار گرفته است, اگر غیر بالغ مرتکب قتل عمد شود قصاص نمی شود اما اگر شخص بالغ غیر بالغ را بکشد درمقابل قصاص می شود البته برخی از فقها معتقد هستند که در صورت مذکور قاتل قصاص نمی شود, مجنون در قبال قتل دیگری قصاص نمی شود همچنین قاتل مجنون نیز در مقابل او قصاص نمی شود, اگر فرد مست در حالی خود را مست کند که می داند نوعاً در چنین حالی مرتکب قتل خواهد شد قصاص می شود و الا قصاص نمی شود, قتل فرد مهدورالدم موجب قصاص نیست, کفر, ارتداد, دشنام دادن به پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام مهمترین اسباب مهدوریت دم هستند, پدر و جد پدری در قبال قتل فرزند خود قصاص نمی شوند, این شبهه که اسلام فرزند کشی را جایز شمرده است درست نیست زیرا اسلام به قدری به جان انسانها اهمیت داده است که قتل یک نفر را به منزله قتل همه انسانها و زنده نمودن یک نفر را به منزله زنده کردن همه انسانها قرار داده است, مسلمان در مقابل کافر قصاص نمی شود ولی اگر مقتول کافر ذمی باشد قاتل ملزم به پرداخت دیه می شود و در صورت عادت به قتل کافر ذمی مسلمان در مقابل او کشته می شود, ولی برخی از دانشمندان اهل سنت معتقد به جواز قصاص مسلمان در مقابل کافر ذمی هستند, این شبهه نیز که در آن گفته شده است دین نباید در کیفر و مجازات افراد تاثیر داشته باشد درست نیست, زیرا هویت حقیقی انسان اعتقاد, اعمال و اخلاق است و کسی که فاقد هویت حقیقی انسان باشد نمی تواند با کسی که دارای چنین گوهری است برابری کند, انسان آزاد درمقابل عبد قصاص نمی شود, قصاص مرد در مقابل زن مشروط به پرداخت نصف دیه به قاتل است, در قصاص عضو تساوی از حیث اصلی و زاید بودن, سالم بودن, محل و تساوی در مقدار جراحات معتبر است و در صورتی که قصاص جراحات احتمال هلاکت نفس یا فاسد شدن عضو دیگر جانی را در پی داشته باشد قصاص ساقط و تبدیل به دیه می شود, اگر مجنی علیه بخواهد می تواند از بی حس کردن عضو جانی هنگام اجرای قصاص جلوگیری کند همچنین اگر جانی یا مجنی علیه بعد از قصاص عضو خود را پیوند دهند طرف مقابل می تواند آن را دوباره جدا کند. و پیوند عضو مجنی علیه قبل از استیفای حق قصاص موجب سقوط حق قصاص نمی شود.