نام پژوهشگر: سعید مهدوی فر
شیوا صفایی سعید مهدوی فر
در این پایان نامه اثر میدان مغناطیسی خارجی بر زنجیره ی اسپینی را بررسی خواهیم کرد. زنجیره ی اسپینی از موادی ساخته می-شود که در ترکیبشان عناصر cu و fe و فلزات گروه واسطه که اغلب تک ظرفیتی هستند وجود داشته باشد. این مواد عمدتا به نحوی پایدار می شوند که در ترکیب آن ها تک اسپین ها در کنار هم قرار گرفته و تشکیل یک زنجیره می دهند. اسپین ها میل به هم جهت کردن یکدیگر دارند و از آنجا که در یک شبکه زنجیره های زیادی در کنار هم قرار دارند جهت گیری اسپین ها به قدرت برهمکنش هر کدام از آن ها با سایر اسپین های شبکه وابسته خواهد بود. از این رو به دلیل این که هر کدام از اسپین ها تمام جهات ممکنه را می توانند داشته باشند از هامیلتونی هایزنبرگ برای توصیف مدل استفاده می کنیم. با اعمال یک میدان مغناطیسی خارجی بر سیستم در دمای صفر یک گذار فاز خواهیم داشت. در واقع گذار فاز کوانتومی یک نوع خاص از گذار فاز است که در دمای صفر مطلق با اعمال یک پارامتر غیر گرمایی رخ می دهد. در دمای غیر صفر نوسانات گرمایی به حدیست که نوسانات کوانتومی قابل اغماض می شوند، اما اگر دما را تا حد صفر مطلق پایین بیاوریم دیگر نوسان گرمایی نداشته و می توانیم با اعمال میدان نوسانات کوانتومی که ریشه در اصل عدم قطعییت دارد و اندازه گیری پارامتر نظم گذار فاز کوانتومی را بررسی کنیم. روش انجام شده در اینجا به این ترتیب است که ابتدا ماتریس هامیلتونی کل سیستم را که شامل برهمکنش اولین و دومین همسایه اسپین ها و میدان مغناطیسی در جهت x را نوشته سپس با روش عددی لنکشوز ماتریس را سه قطری کرده و در نهایت با روش qr گرام اشمیت قطری سازی نهایی می کنیم. عناصر روی قطر که همان ویژه مقادیر هستند را به ازای مقادیر مختلف قدرت میدان به دست آورده و از مقایسه بین حالت پایه و اولین حالت برانگیخته گاف انرژی را اندازه گیری می کنیم، این گاف انرژی نشان دهنده مرحله گذار است بدین معنی که انرژی قبل و بعد از گذار دستخوش تغییر ناگهانی شده و این به معنی وقوع گذار فاز برای این سیستم کوانتومی است.
امیر علیمحمدی سعید مهدوی فر
در این پایان نامه ابتدا تاریخچه ی فیزیک کلاسیک و جبرگرایی ی حاکم بر آن مطالعه شده و سپس با بر شمردن برخی نقاط ضعف فیزیک کلاسیک، اشاره می شود که مفاهیم عدم قطعیت و تعبیر احتمالاتی از طبیعت، جایگزین جبرگرایی ی حاصل از فیزیک کلاسیک شده است. با این تعبیر احتمالاتی مخالفت های زیادی شده است که اساس مخالفت ها با تعبیر احتمالاتی منطبق بر مفهومی به نام درهم تنیدگی کوانتومی است. درهم تنیدگی یک پدیده ی صرفا کوانتومی ی غیر موضعی است که نشان می دهد دو ذره ی غیر برهمکنشی در فواصل بسیار دور از هم نیز با هم در ارتباط هستند. در این پایان نامه سنجه های متفاوت و متنوع درهم تنیدگی، و همچنین برخی روش های مهم اندازه گیری ی درهم تنیدگی معرفی شده اند. در نهایت مدل زنجیره ی آیزینگ با اسپین شده یک دوم در نظر گرفته شده و اثر برهمکنش ژایالوشینسکی- موریا در درهم تنیدگی ی اسپین های مدل فوق مطالعه شده است. نشان داده شده که برهمکنش ژایالوشینسکی- موریا باعث درهم تنیده شدن ذرات می شود و میزان درهم تنیدگی، به قدرت برهمکنش ژایالوشینسکی- موریا بستگی دارد.
محمدرضا جانعلی پورشهرانی سعید مهدوی فر
در سال های اخیر گذارهای فاز کوانتومی در دیدگاه نظری و تجربی فیزیک بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. این گذار فازها که در دمای صفر مطلق توسط تغییر یک پارامتر غیرگرمایی اتفاق می افتد، می توانند رفتار سیستم ها را در گستره ی وسیعی از نمودار فاز مشخص کنند. در گذار فاز کوانتومی ، نظم فقط در اثر افت و خیزهای کوانتومی از بین می رود. یک زمینه مناسب برای مطالعه گذار های فاز کوانتومی دمای صفر، سیستم های اسپینی کوانتومی (کم – بعد) در حضور میدان های مغناطیسی خارجی می باشد. در سال های اخیر توجه تعداد زیادی از فیزیک دانان به خواص مغناطیسی موادی که به طور موثر یک بعدی رفتار می کنند معطوف شده است. اغلب مطالعات نظری در مورد سیستم هایی با اسپین-2/1 صورت می گیرد. اخیراً مدل زنجیره ی وامانده ی فرومغناطیس اسپین-2/1 مورد توجه قرار گرفته شده است. رفتار مواد مغناطیسی خاصی مانند می تواند توسط مدل فوق توصیف شود. از نقطه نظر تئوری مدل فوق به طور کامل شناخته نشده و تصویر واضح و شفافی از فازهای مختلف سیستم در دمای صفر مطلق در دست نمی باشد. به همین دلیل با اضافه کردن جمله ی برهمکنش با میدان مغناطیسی سعی می شود که تصویر بهتری از فاز های مختلف سیستم در دمای صفر مطلق به دست آورد. در این پایان نامه ما به بررسی اثر میدان مغناطیسی بر روی زنجیره ی وامانده ی اسپینی- 2/1 پرداختم و به گرافهایی که پیش بینی می شد دست پیدا کردیم. واژگان کلیدی در این پایان نامه وامانده - اسپین – میدان مغناطیسی – زنجیره می باشد.
سعید مهدوی فر نصرالله امامی
افضل الدین بدیل خاقانی شروانی را باید تصویرپردازترین شاعر ادب پارسی دانست. اساساً شهرت ویژه ی خاقانی بازبسته به قصاید استوار و دشواری است که سرشار از تصاویر برجسته و بدیع است؛ تصاویر نوآیینی که بن مایه ی آن پشتوانه ی فرهنگی گسترده و گونه گون شاعر است. هرگونه پژوهش در باب سخن خاقانی بی-دستیابی به این پشتوانه ی فرهنگی سترگ نافرجام خواهد بود. هم از این روی تاکنون کسی یارای آن را نداشته-است که تحقیقی سازمانمند در باب تصاویر دیوان خاقانی انجام دهد. اهمیّت بیش از اندازه ی این موضوع سبب شد تا در پژوهشی شایسته ی سخن خاقانی به تحقیق در باب تصاویر بدیع قصاید او بپردازیم. برای این پژوهش تمهیدات خاصی را در نظر گرفتیم که اولین آن جمع آوری منابع معتبری بود که پشتوانه ی فرهنگی شاعر را دربرگیرد. شیوه ی تدوین فرهنگنامه ای نیز سبب شد تا به کلی گویی های بی سود نپردازیم و مستقیماً توجه خود را به تحلیل تصاویر معطوف سازیم. این فرهنگنامه براساس مشبّه بهٌ ها سامان یافته است، ابتدا مشبّه را مشخص کرده و سپس تحلیل مورد توجه را در قالب نکته هایی ذیل هر تصویر آورده ایم. در تحلیل خود را به مفاهیم عمومی علم بیان محدود نکرده ایم و برای تحلیل حقیقی تصاویر شاعر ساخت های تازه ای با نام های تازه مشخص کرده ایم. امید است این پژوهش با به دست دادن مفاهیم و نظرات نویافته ای در گستره ی خاقانی پژوهی و علم بیان تلاش موفقی بوده باشد.
مینا عزیزی ها سعید مهدوی فر
در سال های اخیر دسته ای از گذار فازها توجه فیزیکدانان را به خود جلب کرده است که گذار فازهای کوانتومی هستند. گذار فاز کوانتومی در فیزیک ماده چگال امروز جایگاه قابل توجهی دارد. ابتدا به نظر می رسد که از لحاظ تجربی و آزمایشگاهی مطالعه این گذارها امکان پذیر نیست چون برای بررسی این گذارها باید سیستم در دمای صفر مطلق باشد و به طور تجربی نمی توان به این دما دست یافت. با این وجود، مطالعات تجربی و نظری در دهه های اخیر نشان می دهند که وقوع گذارهای فاز کوانتومی در دمای صفر در واقع کلید حل بسیاری از مسائل مهم و حل نشده در سیستم های همبسته قوی می باشد. از جمله مسائلی که به وسیله گذارهای فاز کوانتومی پاسخ داده شده اند مواد مغناطیسی، ترکیبات فرمیونی، ابررساناهای دمای بالا و گازهای الکترونی دوبعدی هستند. کمیت های ترمودینامیکی در نزدیکی گذار فاز مرتبه دوم واگرا می شوند و رفتار تکینه توابع پاسخ با مجموعه ای از نماهای بحرانی {?، ?، ?، ?، ?، ?، ...} مشخص می شود. در ابتدا به نظر می رسد که این نماها باید زیاد مستقل از هم باشند. اما به این دلیل که کمیت های ترمودینامیک مختلف به هم مرتبط هستند، نماها نیز نمی توانند مستقل از هم باشند. با استفاده از رابطه همگنی انرژی آزاد می توان ارتباط بین نماهای بحرانی را بدست آورد که منجر به روابط مقیاسی و ابرمقیاسی می شوند. مطالعه این روابط نشان می دهد که برای محاسبه تمام نماهای بحرانی در نزدیکی نقطه گذار کافیست دو نمای بحرانی مستقل محاسبه شود. یکی از خصوصیات برجسته و مهم در گذار فازهای پیوسته، عامیت نماهای بحرانی در آنهاست، به این معنی که نماهای بحرانی برای تمام مجموعه گذار فازها که در یک گروه عامیت قرار دارند و برای سیستم های فیزیکی مختلف رخ می دهند، یکسان هستند. این گروههای عامیت به وسیله تقارن های پارامتر نظم و به وسیله بعد فضای سیستم مشخص می شوند. این موضوع دلالت بر این دارد که نماهای بحرانی گذار فازها که در طبیعت رخ می-دهند را می توان دقیقاً (حداقل از لحاظ اصولی) به وسیله تحقیق و مطالعه بر روی یک سیستم مدل شده ساده تر از همان گروه به دست آورد. از مدل های اسپینی مختلفی برای توضیح عایق های مغناطیسی استفاده می شود که در بین آن ها مدل جهت یاب کوانتومی (قطب نمای کوانتومی، در ادامه از واژه جهت یاب به جای قطب نما استفاده می شود.) به دلیل فضای فاز غنی که دارد اخیراً بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این مدل ویژگی های دسته ای از شبکه ها را که یون های یان-تلر با تبهگنی دوگاهه دورانی (برای مثال یون های که هشت همسایه اول دارند) را شامل می شوند را توصیف می کند. خصوصیات این ترکیبات در بسیاری جنبه ها از ترکیبات مشابه با حالت پایه غیرتبهگن دورانی متفاوت است. این مواد اغلب ساختار مغناطیسی پیچیده ای دارند، و چندین گذار با تغییر فازهای مختلف درانرژی حالت پایه آن ها مشاهده می شود. این مدل برای اولین بار توسط کوگل و خمسکی ارائه شد. نمای بحرانی گاف انرژی را برای مدل جهت یاب کوانتومی در نزدیکی نقطه چند-بحرانی با سه روش مقیاس بندی اندازه متناهی، روش اختلال و روش رومانی محاسبه کرده ایم. در فصل اول مفاهیم اساسی و مورد نیاز برای گذار فاز های کوانتومی را بیان کرده ایم و سپس روابط مقیاسی و ابرمقیاسی را مورد بررسی قرار داده ایم. در فصل دوم مدل های اسپینی را بررسی کرده و مدل جهت یاب کوانتومی و فضای فاز آن را مورد بررسی قرار داذه ایم. در فصل سوم نمای بحرانی گاف انرژی را در نزدیکی نقطه چند-بحرانی محاسبه کرده و سپس ارتباط نمای بحرانی گاف انرژی و نمای محاسبه شده از انرژی های حالت پایه و اولین حالت برانگیخته را بررسی کرده ایم. تبهگنی حالت پایه و اولین حالت برانگیخته را محاسبه کرده و ابهام موجود در تبهگنی حالت پایه را رفع کرده ایم. در فصل چهارم توابع همبستگی مدل جهت یاب کوانتومی را در نقطه چند-بحرانی محاسبه کرده ایم. در فصل پنجم نتایج محاسبات را به طور خلاصه بیان کرده و پیشنهاداتی برای ادامه کار ارائه شده است.
هانیه مرادمرد سوقه سعید مهدوی فر
یکی از نتایج شگفت انگیز برهم کنش ذرات وجود فازهای متفاوت در یک سیستم است. هر کدام از این فازها رفتارهای ماکروسکوپی متفاوتی از خود نشان می دهند. به طور کلی منظور از فاز قسمتی همگن از یک سیستم است که از قسمت های دیگر به وسیله ی مرزی کاملاً مشخص جدا شده باشد و از نظر فیزیکی با آن قسمت ها تفاوت داشته باشد. مطالعات نشان داده است که با تغییر شرایط خارجی (مانند دما، فشار، ...)، خواص ماکروسکوپی سیستم ها ممکن است به طور ناگهانی و غیر منتظره تغییر کنند. به نقاطی که در آن ها این اتفاق روی می دهد، نقاط بحرانی گفته می شود که در این نقاط گذار فاز روی می دهد. به پدیده هایی که در آن ها گذار فاز اتفاق می افتد پدیده های بحرانی گفته می شود. نکته ی جالب توجه در پدیده های بجرانی مفهوم عامیت است. به عبارت دیگر اگر دو سیستم که ساختار میکروسکوپی کاملاً متفاوتی دارند دارای رفتار بحرانی مشابه باشند، در یک کلاس عامیت قرار می گیرند. همان طور که ذکر شد با تغییر پارامترهای خارجی قابل کنترل در یک سیستم گذار فاز روی می دهد که مشخصه ی آن تغییر کیفی در خواص سیستم است. به طور معمول گذارهای فاز به دو نوع گذار فاز مرتبه ی اول و گذار فاز مرتبه ی دوم تقسیم می شوند. گذارهای فاز مرتبه ی اول دارای گرمای نهان هستند [1]. در طی چنین گذارهایی سیستم یک مقدار ثابت (معمولاً بزرگ) انرژی را جذب یا آزاد می کند. در طی این فرآیند دمای سیستم با افزایش گرما ثابت باقی می ماند. در این نوع از گذار فاز، دو فاز در نقطه ی گذار همزیستی دارند، مثل آب و یخ در دمای یا بخار و آب در دمای . دسته ی دوم، گذارهای فاز پیوسته یا مرتبه ی دوم نامیده می شوند [2]. در این گذارها تابع حالت (ناپیوستگی در مشتق دوم و بالاتر تابع گیبس) تغییرات پیوسته ای خواهد داشت. در این دسته از گذار فازها هیچ گرمای نهانی وجود ندارد و دو فاز در نقطه-ی گذار همزیستی ندارند. یک مثال مهم، گذار فاز فرومغناطیسیِ آهن در دمای است. در سال های اخیر، گذار فازهای کوانتومی توجه هر دو گروه از فیزیکدانان تجربی و نظری حوزه ی فیزیک ماده چگال را به خود جلب کرده است. این گذارها که در دمای صفر روی می دهند با تغییر دادن یک پارامتر کنترلی غیر حرارتی حاصل می گردند و تأثیرات بسیاری زیادی بر روی نمودار فاز سیستم های الکترونی می گذارد. گذار فازهای کوانتومی ناشی از رقابتهای موجود در فازهای حالت پایه ی سیستم می باشد. در گذار فاز کوانتومی، نظم فقط در اثر افت و خیزهای کوانتومی که منشأ همه ی آن ها اصل عدم قطعیت هایزنبرگ است از بین می رود [2]. سیستم های اسپینی کوانتومی در حضور میدان-های مغناطیسی خارجی یک زمینه ی مناسب برای مطالعه ی گذار فازهای کوانتومی را فراهم می کند. خواص فیزیکی و به ویژه رفتار دمای پایین مواد مغناطیسی کم-بُعد، در سال های اخیر توجه بسیاری را در زمینه ی فیزیک ماده چگال به خود جلب کرده است. تاریخچه ی مطالعه در شاخه ی مغناطیس کم- بُعد تقریباً به 90 سال پیش بر می گردد. در سال 1925 ارنست آیزینگ برای توجیه میکروسکوپی نظریه ی میدان مولکولیِ وایس ، مدلی را ارائه کرد که اکنون نیز به نام وی شناخته می شود. او نسخه ی یک بُعدیِ مدلش را توانست حل کند. پس از او در سال 1931، هَنس بته مقاله ی معروفش، که شامل روش حدس بته برای پیدا کردن حالت پایه ی کوانتومی مُدل هایزنبرگ پادفرومغناطیس اسپین- 2/1 در یک بُعد است را منتشر کرد. در ابتدا تمام کارهای انجام شده در دیدگاه نظری قرار داشتند. در حدود سال 1970 مشخص شد که مدل های یک بعدی و دو بعدی که در دیدگاه فیزیک نظری بسیار جذاب بودند ممکن است مربوط به مواد واقعی شوند که می توانند در طبیعت یافت شوند. در سال های اخیر توجه بسیاری از فیزیکدانان به خواص مغناطیسیِ موادی که به طور موثر یک بُعدی رفتار می کنند معطوف شده است. اکثر مطالعات نظری در مورد سیستم های اسپین- 2/1 توسط روش های متنوعی مانند نظریه ی میدان، روش بته و یا مونت کارلوی کوانتومی صورت گرفته است. در بین مطالعات انجام شده، بررسی اثر میدان مغناطیسی روی زنجیره ی پادفرومغناطیس جذابیت های ویژه ای داشته است. ساده ترین مدل پادفرومغناطیس ناهمسانگرد یک بُعدی، مدل اسپین- 2/1 است. زنجیره ی ، یک مدل مهم برای توصیف نظری رفتار مغناطیسی در مواد مغناطیسی شبه یک بُعدی می باشد. همچنین این مدل نقش اساسی در توسعه ی حل های یک بُعدی به ویژه روش حدس بته داشته است. هامیلتونی زنجیره ی ناهمسانگرد به صورت زیر نوشته می شود 0 معرف برهم کنش پادفرومغناطیس، معرف پارامتر ناهمسانگردی و عملگر اسپینی روی سایتi ام شبکه است. این هامیلتونی با استفاده از روش تحلیلی حدس بته به طور دقیق حل می شود. به ازای مقادیر مختلف ناهمسانگردی ، هامیلتونی فوق در فازهای متفاوتی قرار می گیرد. هدف این پایان نامه، مطالعه ی اثرات همزمان میدان های مغناطیسی یکنواخت و متناوب طولی و عرضی به طور جداگانه می باشد. برای این کار از روش عددی لنکشوز استفاده می شود. هامیلتونی زنجیره ی پادفرومغناطیس هایزنبرگ اسپین-2/1 در حضور همزمان میدان های مغناطیسی یکنواخت و متناوب به صورت زیر نوشته می شود جمله ی دوم در هامیلتونی فوق نشان دهنده ی برهمکنش میدان مغناطیسی خارجی با اسپین های زنجیره است. معرف میدان مغناطیسی یکنواخت و نشان دهنده ی میدان مغناطیسی متناوب است. برای میدان طولی و میدان عرضی، به ترتیب و می باشد. مدل فوق به ازای مقادیر متفاوتی از پارامتر ناهمسانگردی و میدان مغناطیسی یکنواخت در فازهای متنوعی قرار می گیرد که از جمله ی این فازها می توان فاز فرومغناطیس، پادفرومغناطیس و سیال- اسپینی را نام برد. این پایان نامه شامل هفت فصل می باشد. در فصل اول گذارهای فاز کوانتومی را معرفی کرده و مفاهیم اساسی گذارهای فاز را بیان می کنیم. در فصل دوم روش عددی لنکشوز را معرفی می نماییم. در فصل سوم به بررسی انواع مواد مغناطیسی و سیستم های اسپینی می پردازیم. در فصل چهارم زنجیره ی پادفرومغناطیس هایزنبرگ اسپین-2/1 را معرفی کرده و سپس به بررسی این مدل در حضور میدان های مغناطیسی متفاوت مانند میدان مغناطیسی یکنواخت طولی و عرضی و میدان مغناطیسی متناوب می پردازیم. در فصل پنجم به بررسی زنجیره ی هایزنبرگ در حضور همزمان میدان های مغناطیسی یکنواخت و متناوب طولی می پردازیم. به این منظور از روش عددی لنکشوز استفاده کرده و فازهای ایجاد شده در سیستم را معرفی می نماییم. در فصل ششم بار دیگر به مطالعه ی زنجیره ی هایزنبرگ می پردازیم اما این بار این مدل را در حضور همزمان میدان های مغناطیسی یکنواخت و متناوب عرضی مطالعه می کنیم. در نهایت در فصل هفتم به جمع بندی مطالب و نتیجه گیری محاسبات انجام شده می پردازیم.
محبوبه شهری ناصری سعید مهدوی فر
در این تحقیق، اثر میدان مغناطیسی روی زنجیره هایزنبرگ اسپین 2/1 با برهمکنش تبادلی متناوب و مدولاسیون افزوده روی پیوندهای فرد با دوره تناوب سه مورد توجه قرار می گیرد. نمودار فاز مغناطیسی حالت پایه این زنجیره اسپینی شش تایی در حد قوی بودن برهمکنش تبادلی پادفرومغناطیس روی پیوندهای فرد به کمک روش عددی لنکشوز مورد مطالعه قرار گرفته است. در غیاب مدولاسیون شش تایی افزوده و با افزایش میدان مغناطیسی، مدل از فاز دارای گاف به فاز مایع لاتینجر بدون گاف گذار فاز کوانتومی انجام می دهد. در حضور مدولاسیون شش تایی، دو فاز دارای گاف جدید در حالت پایه در مغناطش 3/1 و 3/2 اشباع شناسایی می شود. هم چنین نمودار فاز مغناطیسی زنجیره شش تایی، هفت فاز کوانتومی مختلف را نشان می دهد چهار فاز دارای گاف و سه فاز بدون گاف و سیستم با شش میدان بحرانی مشخص می شود که گذار های فاز کوانتومی بین فازهای دارای گاف منظّم و بدون گافll را نشان می دهند. در حد میدان مغناطیسی قوی با برهمکنش پادفرومغناطیس غالب، مدل به زنجیره هایزنبرگ xxz موثّر در حضور میدان های مدول شده فضایی و یکنواخت تبدیل می شود که با تقریب بوزونیزه شدن حد پیوسته قابل بررسی است. نتایج عددی ما در توافق خوبی با تخمین های بوجود آمده از تقریب بوزونیزه شدن می باشند. علاوه بر این، در دمای صفر نمودار فاز مغناطیسی نردبان دو پای اسپین 2/1 با پاهای دایمر شده متناوب و ستونی و پله های مدول شده سه تایی، به کمک روش عددی لنکشوز مورد مطالعه قرار می گیرد. تصویر شفافی از اثر دایمر شدگی های مختلف در پیدایش سکوهای مغناطش شکل می گیرد به طوری که، منحنی مغناطش نردبان های متناوب دو سکو در مقادیر و ظاهر می کنند در حالی که، نردبان های ستونی دارای یک سکوی افزوده نیز می باشند. در نردبان های متناوب، پهنای سکوهای و مستقل از پارامتر دایمر شدگی روی پاهاست در حالی که با افزایش پارامتر دایمر شدگی روی پاها در نردبان های اسپینی ستونی، پهنای این سکوها کاهش می یابد اما پهنای سکوی میانی به شدت افزایش می یابد. اثرات پارامتر دایمر شدگی روی سایر توابع مثل گاف انرژی، همبستگی اسپینی روی پله ها و پارامتر نظم دایمر شدگی نیز مورد مطالعه قرار می گیرد.
طیبه ندایی سعید مهدوی فر
در این پایان نامه، زنجیره ی هایزنبرگ همسانگرد پادفرومغناطیس اسپین -2/1 وامانده ی دایمر، مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مدل پارامتر دایمر برای تبادل نزدیکترین همسایه ها و پارامتر واماندگی برای تبادل دومین نزدیکترین همسایه هاست. ما نمودار فاز حالت پایه ی سیستم هایزنبرگ اسپین -2/1 پادفرومغناطیس وامانده ی دایمر را در دو زیرفضای مورد بررسی قرار دادیم. در این مطالعات از روش لنکشوز برای قطری سازی عددی زنجیره ی محدود استفاده کردیم و با استفاده از نتایج قطری سازی، توابع پاسخ سیستم را برحسب تابعی از پارامتر واماندگی محاسبه کردیم. براساس نتایج قطری سازی دقیق، همچنین با محاسبه ی پارامترهای نظم برای سیستم مورد نظر مشخص شد که اثر دایمرشدگی در مدل زنجیره ی وامانده ی اسپین-2/1 منجر به یک گذار فاز مرتبه ی دوم بین دو نوع فاز دایمر، در نقطه ی واماندگی بحرانی می شود.
سعید مهدوی فر جمیل جعفری
موضوع زهد از دیرباز از جمله حوزه های مورد توجه عرفا و ادبای اسلامی و از جمله مفاهیم و مضامین مشترک میان آنها بوده است. از دوره هایی که زهد در ادبیات عرب و به ویژه شعر به صورت موضوع مستقلی گسترش یافت، دوره ی اندلس است. ابو اسحاق البیری، شاعر و فقیه مالکی اواخر عصر امویان و دوره ی ملوک الطوائف در اندلس، یکی از بزرگترین شاعران زهدیه سرا در ادب عربی است که مضامین و معانی زهد را در قصایدی بلند و با اسلوبی ساده و روان بیان کرد و آن را وسیله ای برای نقد اجتماعی قرار داد. وی دیوانی دارد در حدود 800 بیت که موضوع بیشتر اشعار آن زهد و مذمت دنیا پرستی همراه با بکار گیری انواع صنایع بیانی و بدیعی خصوصاً جناس و طباق در آن است. در این راستا پژوهش حاضر، به بررسی سبک زهدیات ابواسحاق پرداخته است و انتظار می رود نتیجه ی آن بتواند برای پژوهشگران این عرصه موثر واقع شود. بررسی سبک شناختی این زهدیات در سه سطح صورت گرفته است. سطح زبانی- آوایی که شامل: موسیقی بیرونی و درونی، سطح لغوی و سطح نحوی است. در این سطح، اوزان شعری، میزان بکار گیری بدیع لفظی و بسامد واژه های به کار رفته در زهد همراه با نوع اسالیب نحوی موجود در دیوان، مورد توجه قرار گرفته است. در سطح فکری، به مضامین و شاخصه های فکری زهدیات پرداخته ایم و در سطح ادبی، میزان به کارگیری صنایع بیانی و بدیع معنوی در زهدیات ابواسحاق مورد بررسی قرار گرفته است.
رقیه کامران محبوبه شهری ناصری
در این پایان نامه سکوی مغناطیسی به عنوان نمودی از یک اثر کوانتومی محض در زنجیره ی زیگزاگی اسپین? پادفرومغناطیس وامانده ی همسانگرد به ازای حضور میدان مغناطیسی خارجی مورد مطالعه قرار می گیرد. در این راستا با توجه به اهمیت محاسبات لازم از جمله گاف انرژی و مغناطش، روش لنکشوز را به عنوان یک روش محاسباتی بسیار کارآمد برای به دست آوردن اطلاعات لازم در سیستم های کوانتومی با ابعاد پایین که بر مبنای قطری سازی دقیق هامیلتونی استوار است، مورد استفاده قرار داده ایم. مطالعات ما بر روی چند زنجیره با آرایش قدرت های برهم کنشی متفاوت صورت پذیرفته است. در مدل اول شاهد حضور سکوی مغناطش هستیم که در توافق کامل با نتایج حاصل از روش dmrg می باشد. سپس مدل فوق را تعمیم داده و در حضور پارامتر دایمر شدگی مدل را در دو حالت متفاوت بررسی نموده ایم و شاهد از بین رفتن سکوی مشاهده شده در مدل اول می باشیم. هم چنین در این راستا هامیلتونی دیگری که معرف مدلی متفاوت تر از زنجیره ی فوق، به لحاظ در نظر گرفتن قدرت برهم کنشی دومین نزدیک ترین همسایه ها با حضور پارامتر دایمرشدگی می باشد را در دو حالت، زنجیره ی زیگزاگی وامانده ی تناوبی و زنجیره ی زیگزاگی وامانده ی ستونی نیز مورد مطالعه قرار داده ایم و در هر دو مدل شاهد حضور سکوی مغناطش صفر و اشباع می باشیم.
الهام مهران سعید مهدوی فر
اسپین های اولین نزدیکترین همسایه در یک زنجیره یک بعدی متشکل از اسپین های 2/1 با مدل بر هم کنشی xx در حضور بر هم کنش ژایالوشینسکی – موریا در دمای صفر زمانی که هیچگونه میدان خارجی وجود ندارد در هم تنیده هستند. در حالی که در حضور یک میدان مغناطیسی عرضی، این اسپین ها تا یک میدان مغناطیسی کوانتومی بحرانی در هم تنیده می مانند. با استفاده از روش فرمی یونیزه کردن ما اثر گرما را روی در هم تنیدگی بین اسپین های اولین نزدیکترین همسایه مورد مطالعه قرار دادیم. نتایج حاصله نشان می دهند که در هم تنیدگی بین اسپین های همسایه اول در نواحی که h_c> h با افزلیش دما در اثر افت وخیز های گرمایی کاهش می یابد تا اینکه در یک دمای بحرانی به مقدار صفر می رسد. از سویی این دمای بحرانی با افزایش بر هم کنش اسپین- مدار افزایش می یابد. نتایج حاکی از آن است که در عدم حضور میدان مغناطیسی عرضی، با وجود اینکه برهم کنش اسپین – مداردر دمای صفر هیچ اثری در میزان در هم تنیدگی بین اسپین ها ندارد اما در دماهای متناهی می تواند آن را به طور قابل ملاحظه ای دستخوش تغییر کند. بررسی ها نشان می دهند که برای مقادیری از میدان مغناطیسی عرضی که از میدان مغناطیسی بحرانی بزرگتر هستند میزان در هم تنیدگی بین اسپین ها در دماهای پایین می تواند با افزایش دما افزایش پیدا کند و بازه دمایی که در آن میزان در هم تنیدگی بین اسپین ها احیا می شود با افزایش میدان کوچکتر می شود.
زهرا فیض نژاد سعید مهدوی فر
در این پایان نامه، زنجیره ی آیزینگ اسپین-2/1 در حضور میدان مغناطیسی و برهمکنش ژیالوشینسکی- موریا در نظر گرفته شده است. ابتدا با استفاده از عملگر دوران، همیلتونی فوق به همیلتونی زنجیره ی xxz در حضور میدان طولی تبدیل شده و توسط تبدیلات جوردن- ویگنر نمایش فرمیونی آن تعیین می شود. نمایش فرمیونی دارای جمله ی برهمکنش فرمیونی است که حل دقیق را غیر ممکن می سازد. در این شرایط باید به طور تقریبی مسئله را حل کرد. بدین منظور با استفاده از قضیه ی ویک، همیلتونی مورد نظر به طور تقریبی قطری و طیف انرژی سیستم بدست آمده است. سپس گرمای ویژه ی سیستم فوق محاسبه و رفتار گرمایی آن برای دو وضعیت محاسباتی مرسوم، یک با اعمال تقریب میدان متوسط و دیگری در غیاب جمله ی برهمکنش فرمیونی مورد مطالعه قرار گرفته است.
صدیقه وحدت حنیف هادی پور
در پروژه پیش رو، به بررسی ساختاری، خواص الکترونی، مغناطیسی هماتیت، ?-fe2o3 ، با استفاده از محاسبات اصول اولیه در چارچوب تئوری تابعی چگالی به کمک کد محاسباتی کوانتوم اسپرسو پرداخته شده است. در این بررسی ابتدا به کمک محاسبات واهلش و برازش داده ها با معادله ی حالت مورناگون، پایدارترین حالت سیستم و بهینه ترین موقعیت اتم ها در سلول واحد رومبوهدرال به دست آمده است. تغییرات انرژی برحسب حجم حول حجم تجربی برای فازهای مغناطیسی مختلف مقایسه شده است. فاز آنتی فرومغناطیس به عنوان پایدارترین حالت به دست آمده است. از آنجا که اتم های آهن در هماتیت دارای اوربیتال 3d نیمه پر هستند و همبستگی الکترون ها در این اوربیتال ها نقش کلیدی در خاصیت عایق بودن سیستم دارند، نتایج محاسبات مربوط به چگالی حالت اسپین قطبیده برای هماتیت به دو روش gga و gga+u با هم مقایسه شده اند. محاسبات مربوط به روش تصحیح گرادیانی تعمیم یافته ی انرژی تبادلی همبستگی ، gga ، اگرچه خواص حالت پایه مثل حجم تعادلی و موقعیت اتم ها را موافق با تجربه به دست می دهد، اما خواص الکترونی و اندازه ی ممان مغناطیسی اختلاف چشمگیری با تجربه دارند. وقتی رانش کولنی درون جایگاهی به کمک پارامتر هاباردگونه ی u وارد محاسبات تابعی چگالی می شود، روش gga+u ، پیش بینی های بهتری از انرژی گاف، ترازهای انرژی و ممان های مغناطیسی به دست می دهد. و هماتیت را یک عایق رسانای باری پیش بینی می کند که یک همپوشانی قوی بین اوربیتال های 3d آهن و 2p اکسیژن وجود دارد. درحالیکه بدون در نظر گرفتن همبستگی الکترون های اوربیتال 3d ، در روش gga ، هماتیت با خاصیت فلزی پیش بینی می شود.
مصطفی معتمدی فر سعید مهدوی فر
هدف این رساله، مطالعه و بررسی ویژگی های رفتار دمای پایین مدل قطب نمای کوانتومی بوده است. در حوز? برخی مواد مغناطیسی به ویژه عایق های مات، مدل قطب نمای کوانتومی یکی از مدل های بسیار موفق بوده و در تشریح پدیده های مربوط به این مواد بسیار سودمند است. در این مواد مغناطیسی ویژه، نظم های مداری، جهت مندی های فضایی خاص اتخاذ می نمایند که زمینه مطالعه و بررسی بسیاری از تحقیقات را فراهم آورده و در ده? اخیر مورد توجه بسیاری از محققان در حوز? فیزیک و شیمی قرار گرفته است. نسخ? یک بُعدی آن بر پایه تحقیقات صورت گرفته بر روی برخی مواد است که برهم کنش های قوی تری در راستای خاصی دارند. تحقیقات انجام گرفته در این رساله هم بر روی نسخ? یک بُعدی و هم روی نسخ? دو بعدی آن انجام گرفته است. روش های به کار رفته در این رساله شامل روش تحلیلی مبتنی بر خواص تبدیلات عملگرهای فرمیونی بوده و روش های عددی شامل روش قطری سازی دقیق، روش گروه بازبهنجارش ماتریس چگالی و روش کوانتوم مونته کارلو می باشد. با بهره وری از روش های مذکور به مطالع? گذارهای فاز کوانتومی در مدل قطب نمای کوانتومی در حضور یک میدان مغناطیسی عرضی پرداخته شده است. میدان های بحرانی تعیین شده از طریق روش های تحلیلی با دقت بسیار بالایی منطبق با میدان های بحرانی منتج از نتایج آزمایشات عددی هستند. در بررسی و مطالعه نظم های مغناطیسی مدل قطب نمای کوانتومی، به نقش میدان مغناطیسی به عنوان خالق یک نظم مغناطیسی و در عین حال نابود کنند? نظمی دیگر پرداخته می شود. بخشی از رساله به تأثیر حضور گرما در قالب رفتار دمای پایین مدل قطب نمای کوانتومی پرداخته و رفتار جدید و غیر معمول مغناطش در دمای متناهی نشانه از رفتار غیرمعمول آنتروپی این مدل دارد. همچنین دسته ای دیگر از مطالعات به مطالعه و بررسی همبستگی های کوانتومی در چارچوب درهم تنیدگی ابراز گردیده است. بی تفاوتی برخی همبستگی های کوانتومی بین ذرات نسبت به فاصله از یکدیگر در یک زنجیره نمون? جالبی از رفتار کوانتومی ذرات در این مدل می باشد.
زهرا رضایی میرقاید امیرعلی مسعودی
رشد تومورها یکی از جالبترین موضوعات مورد مطالعه در زمینه ی سیستمهای رشد تصادفی است که بخاطر فراوانی کاربرد های مهم آن در علم پزشکی، تحقیقات و آزمایش های دقیق و مهمی روی رشد آنها انجام شده و در حال انجام است. دید اولیه در مورد رشد تومور بر پایه رشد نمایی سلول های سرطانی استوار بود]13[. این رفتار، رشد نامحدود سلولهای سرطانی در خارج از بدن موجود زنده را توجیه می کند که تفاوت بسزایی با نتایج به دست آمده برای رشد این سلولها در داخل بدن موجود زنده از خود نشان می دهد]7[. به عبارتی مشخص شده است که زمان دو برابر شدن یک تومور به شدت بیشتر از زمان تقسیم سلولی است. این حقیقت بیانگر این است که سلول های رشد کننده کمتری فعال هستند و این سلول های فعال به طور تصادفی در تومور پراکنده نشده اند بلکه به صورت همسانگرد به سطح تومور محدود می شوند]14[. در تحقیقی بورو و همکارانش نشان دادند این کولنی ها در 2بعد دارای رفتار فرکتالی بوده و در کلاس جهانی mbe قرار می گیرند]7[. آنها تومورهای مختلفی را بررسی کردند و دینامیک یکسانی برای این کولنی های مختلف گزارش کردند. به این معنی که پیچیدگی تومورها بیشتر به فرایند رشد بستگی دارد تا به مشخصات سلول های تشکیل دهنده آنها. همچنین نشان داده شده است بعد فرکتالی در طول فرایند رشد ثابت می ماند و مقدار آن برای تومورهای رشد یافته در بدن موجود زنده بیشتر از تومورهای رشد یافته در محیط آزمایشگاهی است. بلاک و همکارانش با شبیه سازی رشد تومورها با شبکه voronoi و در نظر گرفتن عملکردهای مختلف برای رشد (تقسیم سلولی، هل دادن و مهاجرت سلولی)، تومورها را در کلاس جهانی kpz قرار دادند (برخلاف نظر بورو و همکارانش)]15[. پس از آن هورگو و همکارانش با استفاده از داده های تجربی نتایج به دست آمده از شبیه سازیهای بلاک و همکارانش را تائید کردند. در این پایان نامه ما به بررسی نتایج کارهای هورگو و همکارانش می پردازیم.
زینب بخشی پور امشی سعید مهدوی فر
یک حالت کوانتومی دو بخشی شامل هر دوی همبستگی های کلاسیکی و کوانتومی است. مجموع این همبستگی ها با اطلاعات متقابل کوانتومی شان محاسبه می شوند. مقدار کل همبستگی های کوانتومی توسط عدم توافق کوانتومی اندازه گیری می شود. عدم توافق کوانتومی به صورت اختلاف بین اطلاعات متقابل کوانتومی و همبستگی کلاسیکی در یک سیستم دو بخشی تعریف می شود. در کل، این همبستگی متفاوت از درهم تنیدگی است و پدیده ی عدم توافق غیر صفر برای حالتهای جداپذیر خاص، متجلّی این واقعیت است. ما همبستگی کوانتومی (عدم توافق کوانتومی) را بین کیوبیت های نزدیکترین همسایه (اسپین-1/2) در یک زنجیره ی نامتناهی که بوسیله ی مدل هایزنبرگ xx توصیف شده است، در دمای متناهی محاسبه می کنیم. مطالعات انجام شده، به کلاس بزرگتری از حالتهای دو کیوبیتی، یعنی، یک خانواده ی هفت پارامتری به نام حالتهای- x، مربوط می شود. به علاوه ما تأثیر برهم کنش ژایالوشینسکی- موریا (dm) و میدان مغناطیسی عرضی (tmf) را بر عدم توافق کوانتومی در دمای متناهی بررسی می کنیم. مشاهده ها نشان می دهند که در یک دمای متناهی، افزایش برهم کنش ژایالوشینسکی- موریا، منجر به افزایش عدم توافق خواهد شد و حضور میدان مغناطیسی در حالت پایه (t=0) ، و در دمای متناهی، پدیده ی بحرانی کوانتومی را به دنبال دارد و عدم توافق کوانتومی با افزایش tmf ، کاهش می یابد. نتایج کسب شده نشان می دهند که برای مقادیر tmf کوچکتر از میدان بحرانی hc، عدم توافق کوانتومی بین اسپین های نزدیکترین همسایه، با افزایش دما به مقتضی افت و خیزهای گرمایی، کاهش می یابد. ازطرف دیگر، برای h>hc، همبستگی های کوانتومی بین جفت اسپین نزدیکترین همسایه، با افزایش دما در بازه ی دمایی کوچک، دوباره احیا می شوند و سپس کاهش می یابند.
زهرا ثقفی ویشکائی نادر رسولی
این پایان نامه دارای پنج فصل است. در فصل اول در مورد سیستم¬های اسپینی بحث شده است و توضیحاتی در مورد انواع مواد مغناطیسی، برهمکنش تبادلی و مغناطیس در یک بعد ارائه شده است. فصل دوم در ارتباط با فرمیونی کردن است و در آن توضیحاتی درباره فرمیونی کردن اسپین2/1 و روابط جابه¬جایی کانونیک برای فرمیون¬ها ارائه شده است. در فصل سوم ابتدا به بیان مفاهیم ترمودینامیکی پرداخته سپس با بدست طیف انرژی سیستم، به محاسبه آنتروپی و گرمای ویژه پرداخنه شده است. در فصل چهارم بررسی رفتار ترمودینامیکی مدلxxz در حضور برهمکنش ژایالوشینسکی- موریا و میدان مغناطیسی طولی برای ماده cuse2o5 با استفاده از داده¬های تجربی هدف نهایی است. در آن ابتدا به بررسی رفتار ترمودینامیکی مدل xxz در حضور برهمکنش ژایالوشینسکی- موریا و میدان مغناطیسی طولی با استفاده از داده¬های فرضی می¬پردازیم. پس از آن بررسی رفتار ترمودینامیکی مدل مورد نظر با استفاده از داده¬های تجربی مدنظر است که در آن رفتار مغناطش، گرمای ویژه، آنتروپی و پذیرفتاری مغناطیسی نسبت به افزایش میدان مغناطیسی و افزایش دما بررسی شده است. همچنین در این فصل، نمودار مغناطش نسبت به افزایش میدان مغناطیسی و پذیرفتاری مغناطیسی نسبت به افزایش دما با نتایج تجربی مقایسه شده است. در نهایت در فصل پنجم جمع بندی مطالب و نتیجه گیری محاسبات انجام شده ارائه شده است.
شراره میرزائی سعید مهدوی فر
فریت کبالت یک ماده فری مغناطیس با ساختار اسپینلی است که به دلیل خواص منحصر به فردی مانند وادارندگی بالا، مغناطش متوسط و پایداری شیمیایی به صورت گسترده در بسیاری زمینه ها از قبیل حافظه های مغناطیسی، جذب میکروموج و گرمادرمانی مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به کاربردهای ذکر شده، بیشتر پژوهش های انجام گرفته در سالهای اخیر بر تولید نانوذرات فریت کبالت در محیط هایی آلی و زیست سازگار متمرکز شده است. از این رو با توجه به مطالعات انجام شده در این زمینه، در این پایان نامه نانوذرات مذکور به روش شیمیایی مرطوب در ماتریس های پلیمری مانند پلی وینیل الکل و پلی ویدون فراوری و بهینه سازی گردیده و خواص ساختاری و مغناطیسی آن نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. در نانوکامپوزیت های فراوری شده، خواص ساختاری و مغناطیسی شدیدا به اندازه ذرات وابسته است، بنا بر این تغییر غلظت واکنش دهنده ها، ph، دما و غلظت پلیمرها موجب گردید تا نانوذراتی با اندازه های متفاوت به دست آید. خواص مغناطیسی و ساختار بلوری نمونه ها به ترتیب با استفاده از دستگاه مغناطش سنج نمونه مرتعش و پراش اشعه ایکس بررسی شده است. نتایج به دست آمده از xrd نشان می دهد که ساختار نانودرات اسپینل مکعبی است. همچنین خواص مغناطیسی نمونه ها کاملا به شرایط فراوری وابسته است. علاوه بر این به منظور بررسی بیشتر ، خواص مغناطیسی محصولات مانند حلقه پسماند با استفاده از روش مونت کارلو شبیه سازی شده است. مقایسه نتایج تجربی و نتایج حاصل از شبیه سازی نشان می دهد که نانوذرات فراوری شده تک حوزه می باشند و ماتریس های پلیمری به عنوان عاملی تاثیر گذار، باعث کاهش ثابت ناهمسانگردی محصولات می شوند در حالی که با استفاده از برهمکنش بین پلیمر و کاتیون های فلزی می توان وادارندگی نانوذرات را کنترل نمود.
عظیم شمسیان سعید مهدوی فر
در این پایان نامه، رفتار ترمودینامیکی سیستم نردبان دو-پای اسپین-2/1 در حضور میدان مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفته است. برهمکنش تبادلی بین اسپین ها در راستای پاها، فرومغناطیسی و در راستای پله ها، پاد فرومغناطیس انتخاب شده است. دلیل این انتخاب، مشاهده ی اخیر ساختار نردبان مغناطیسی 3-cl-4-f-v است. این ترکیب اولین نمونه ی تجربی نردبان دو-پای اسپین-2/1 با پاهای فرومغناطیس و پله های پادفرومغناطیس است. یک روش مناسب برای بررسی رفتار سیستم ها انجام محاسبات تحلیلی تقریبی است. یک روش قدرتمند برای انجام محاسبات تحلیلی تقریبی، روش تقریب موج اسپینی است. این روش با تبدیل عملگرهای اسپینی به عملگرهای بوزونی توسط تبدیلات هولشتین-پریماکوف شروع می¬شود. سپس با به کار بردن قضیه ویک و تبدیل فوریه و همچنین به کار گرفتن تبدیلات بوگولیوبوف، هامیلتونی قطری می¬شود. در نهایت به منظور بررسی رفتار ترمودینامیک سیستم، با استفاده از طیف کامل انرژی، توابع آنتروپی، گرمای ویژه، مغناطش و پذیرفتاری مغناطیسی محاسبه و مورد بررسی قرار گرفته اند.
سلیمه مهدوی فر سعید مهدوی فر
در این رساله به بررسی موضوع درهمتنیدگی گرمایی در فیزیک ماده چگال می پردازیم. درهمتنیدگی به عنوان منبعی در مباحث اطلاعات کوانتومی از قبیل فرابرد کوانتومی ، کدگذاری چگال و ... استفاده می شود. ایجاد حالت های کوانتومی درهمتنیده موضوع مهمی است. از دید فیزیک ماده چگال، در یک سیستم بس ذره ای برهمکنشی، انتظار می رود که نوع برهمکنش ها ی داخلی بین ذرات و همچنین قدرت نسبی آنها در شکل گیری حالت های درهمتنیده نقشی اساسی داشته باشند. از طرفی عوامل خارجی قابل کنترل در آزمایشگاه نیز بر میزان درهمتنیدگی موثرند. مطالعات انجام یافته در دهه اخیر نشان می دهند که سیستم های اسپینی به عنوان منابعی جهت ایجاد درهمتنیدگی بین، ذرات کاندیدهای بسیار خوبی می باشند. در این میان، زنجیره های اسپینی به طور ویژه مد نظر قرار گرفته اند. یکی از دلایل توجه ویژه به زنجیره های اسپینی، پیدایش موادی است که در طبیعت به طور موثر به صورت شبه یک بعدی رفتار می کنند. از طرفی گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهند زنجیره های اسپینی در شبکه های اپتیکی نیز، پایه برخی از آزمایش ها و تحقیقات مرتبط با درهمتنیدگی را شامل می شوند. در نهایت باید متذکر شویم که بیشترین آثار کوانتومی در این سیستم ها نمود پیدا کرده است.
حمید باتر علیرضا ولی زاده
علومِ اعصاب نظری یکی از رهیافت های علومِ شناختی است. تحلیل نظری و مدلسازی محاسباتی ابزار-هایی مهم برای توصیف و سردر آوردن از عملکرد دستگاه های عصبی، نحو? فعالیتشان و توضیح چرایی رفتار آن ها است. در دنیای واقعی هر نورون بخشی از یک شبک? نورونی بزرگ است. اگرچه نورون های سازند? این شبکه ها در یک محیط نویزی زندگی می کنند و در سطح تک سلول رفتاری تصادفی از خود نشان می-دهند اما شبکه های عصبی قادرند حتی در چنین شرایطی پیام های عصبی را با دقت بالا منتقل کرده یا ریتم های شبانه روزی منظم ایجاد کنند. همچنین می دانیم که جفت شدگی (وجود ارتباط سیناپسی) در سلول های بتای لوزالمعده و سلول های تولید کنند? ضربان قلب منجر به فعالیت های جمعیِ دوره ای می گردد. به هر روی در بیشتر مطالعات صورت گرفته این رفتارِ منظم در سطحِ شبکه بررسی شده و نظم ایجاد شده در رفتارِ انفرادیِ سلول ها (بر اثر جفت شدگی) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مورد اخیر از آنجا جالب توجه می باشد که دستگاه های زیستی متفاوتی مشاهده شده اند که در آن ها رفتارِ جمعیِ شبکه تحت تاثیر کسر کوچکی از اعضای شبکه است. ما تلاش کرده ایم تا با مطالعه فعالیت و نظم پذیری نورون ها به فهم بهتری از رفتار آن ها در شبکه های عصبی دست یابیم.
فیروزه دانشفر سعید مهدوی فر
در این پایان نامه، نانوذرات مغناطیسی فریت مس با روش همرسوبی سنتز شدند و اثر دمای بازپخت و نسبت های مختلف آهن به مس بر روی اندازه بلوری و خواص مغناطیسی نانوذرات تهیه شده مورد بررسی قرار گرفت.
جلال جهانگیری صابر فرجامی شایسته
هدف از این رساله مطالعه ی خواص ترمودینامیکی و مغناطیسی ترکیبات با ساختارهای پروسکایت نردبان گونه با استفاده از رهیافت مونته کارلو و نظریه تابعی چگالی می باشد. رهیافت مونته کارلو برای بررسی ترکیبات فوق مونته کارلوی کوانتومی بسط سری تصادفی می باشد که از آن به عنوان یکی از موثرترین روش ها در مطالعه ی نظری حالت پایه و رفتار دمایی سیستم های اسپینی یاد می شود.
امیر پیروزی سیامک خادمی
چکیده ندارد.