نام پژوهشگر: سید علی واعظ
محسن رشیدی باغی سید علی واعظ
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر حق الزحمه ی حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. معیارهای کیفیت حسابرسی در این پژوهش اندازه ی موسسه ی حسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت و تداوم انتخاب حسابرس در نظر گرفته شده است. به همین منظور سه فرضیه تدوین و داده های مربوط به 72 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی بین سال های 1386 تا 1390 مورد استفاده قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک رگرسیون چند متغیره به روش داده های تابلویی استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد بین تخصص موسسات حسابرسی و حق الزحمه ی حسابرسی رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج این پژوهش مبین این است که عوامل تداوم انتخاب حسابرس و اندازه ی موسسه ی حسابرسی رابطه ی مثبت و معناداری با حق الزحمه ی حسابرسی دارند.
فاطمه شاکری سید علی واعظ
هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل موثر بر مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. عوامل موثر در این پژوهش سودآوری، اهرم، مخارج سرمایه ای و تولید ناخالص داخلی در نظر گرفته شده است. به همین منظور چهار فرضیه تدوین و داده های مربوط به 120 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی بین سال های 1385 تا 1390 مورد استفاده قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک رگرسیون چند متغیره به روش داده های تابلویی استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد بین سودآوری، اهرم و مخارج سرمایه ای با چرخه ی تبدیل وجه نقد رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد و بین تولید ناخالص داخلی و چرخه ی تبدیل وجه نقد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
وحید خواجویی سید علی واعظ
هدف این پژوهش، بررسی حق الزحمه ی حسابرسی و اندازه ی موسسه ی حسابرسی در شرکت های خانوادگی و غیرخانوادگی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. دوره ی زمانی مورد بررسی سال های 1384 تا 1390 و نمونه ی انتخابی شامل 35 شرکت خانوادگی و 64 شرکت غیرخانوادگی است. برای آزمون فرضیه های این پژوهش از روش های پنل معمولی و پنل لاجیت استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در مبلغ حق الزحمه ی حسابرسی در شرکت های خانوادگی و غیرخانوادگی وجود ندارد. همچنین بین درصد مالکیت خانوادگی با حق الزحمه ی حسابرسی رابطه ی معناداری مشاهده نشد. اما نتایج نشان داد که شرکت های خانوادگی در مقایسه با شرکت های غیرخانوادگی، به احتمال کمتری از سازمان حسابرسی استفاده می کنند. همچنین نتایج بیان کرد که در شرکت های خانوادگی، با افزایش درصد مالکیت خانوادگی، احتمال انتخاب سازمان حسابرسی کاهش می یابد.
مریم مهدی پور سید علی واعظ
قیمت گذاری سهام عرضه های عمومی اولیه حداقل بنا به سه دلیل نسبت به ارزش گذاری سهام ثانویه از اهمیت ویژه ای برخوردار است: اول اینکه این شرکت ها با عرضه ی اولیه سهام خود برای نخستین بار قدم به بازار سرمایه نهاده و قصد تأمین منابع مالی موردنیاز خود را دارند، لذا تعیین قیمت مناسب عرضه ی سهام برای این شرکت ها و دست یابی به منابع موردنیاز حائز اهمیت فراوان است. دوم اینکه عرضه ی عمومی اولیه سهام، نخستین فرصتی است که در اختیار فعالان بازار سرمایه قرار می گیرد تا بدین ترتیب فرآیند تخصیص سرمایه به بهترین شکل تحقق یابد. سوم اینکه قیمت گذاری این نوع سهام به مدیران شرکت ها فرصت می دهد تا بازخورد تصمیمات مالی و عملیاتی خود را در قالب علائم قیمتی در بازار سهام مشاهده کنند. این علائم و بازخوردها می توانند باور و طرز تلقی مدیران درباره ی فرصت های رشد آتی را تائید یا رد کنند (باگات و رانگان، 2003). نتایج حاصل از فرضیه ی اول این تحقیق نشان می دهد که پدیده ی قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه ی اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران، با ایجاد بازده کوتاه مدت غیرعادی برای سهام شرکت های جدید الورود به بورس (که به طور متوسط 14.32 درصد از بازده پرتفوی بازار بالاتر است)، تائید می شود. بنابراین قیمت تعیین شده برای سهام شرکت ها در اولین عرضه ی عمومی سهام آن ها، دارای مطلوبیت لازم نبوده؛ و این در حالیست که شرکت ها با ورود به بورس اوراق بهادار به دنبال تأمین سرمایه ی موردنیاز جهت گسترش عملیات و ادامه ی فعالیت خود از این طریق هستند و برای آن ها و فعالان بازار سرمایه حائز اهمیت است که قیمت تعیین شده برای سهام آن ها نشان دهنده ی ارزش واقعی شرکت و فرصت های توسعه و رشد آن در آینده باشد. وقوع این پدیده همچنین منجر به مخدوش کردن عملکرد بازار و مفهوم کارائی آن در زمان عرضه های اولیه ی سهام می گردد. تاکنون فرضیات بسیاری برای توضیح و تفسیر قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه ی اولیه سهام ذکر شده است، و مبنای طبقه بندی این فرضیات، علتی است که هر دسته برای وقوع این پدیده بیان کرده اند، که در این میان تئوری های مبتنی بر عدم تقارن اطلاعات نسبت به سایرین ارجحیت دارد (جانگوسیت، 2005). تئوری های مبتنی بر عدم تقارن اطلاعاتی بر پایه این پندار شکل گرفته اند که بازده کوتاه مدت غیرعادی سهام عرضه های اولیه نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی بین ذی نفعان مختلف در فرآیند عرضه ی عمومی اولیه است. در واکنش به دو بحث عدم تقارن اطلاعاتی و تضاد منافع، مفهوم محافظه کاری حسابداری در ادبیات حسابداری مطرح می شود. در واقع حسابداریِ محافظه کارانه به وسیله ی چندین سازوکار بالقوه، که در مبانی نظری تحقیق به آن ها اشاره شده است، عدم تقارن اطلاعاتی بین گرو های مختلف ذی نفعی که استفاده کننده از اطلاعات مالی هستند را، کاهش می دهد. نتیجه ی این تحقیق، بیانگر وجود رابطه ی معنی دار بین محافظه کاری حسابداری به عنوان یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات مالی و قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه ی اولیه ی سهام است. به این صورت که هرچقدر سطوح محافظه کاری اعمال شده بالاتر باشد، قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه ی اولیه سهام که به عنوان یک ناهنجاری منجر به مخدوش شدن کارایی بازار در هنگام عرضه های اولیه ی سهام می شود، کاهش می یابد. این نتیجه سودمندی محافظه کاری حسابداری به عنوان یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات مالی و نقش آن در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین گروه های مختلف درگیر در فرآیند عرضه اولیه را مورد تائید قرار می دهد. به عبارت دیگر، نتیجه یاین تحقیق پیامدهای مثبت محافظه کاری حسابداری، به عنوان یکی از ویژگی های کیفیی اطلاعات مالی؛ بر روی عملکرد موثر بازارهای سرمایه در هنگام عرضه ی اولیه سهام شرکت ها را اثبات می کند. این نتیجه می تواند مورد توجه مراجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری واقع شود تا با نگرش و بینش جدی تر نسبت به نقش محافظه کاری حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعات؛ به ویژه در زمان عرضه های عمومی اولیه ی سهام؛ به تدوین استانداردها و همچنین قوانین لازم الاجرا برای شرکت های جدیدالورود به بورس اوراق بهادار بپردازند.
مریم کاویانی باغبادرانی سید علی واعظ
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر سرمایه در گردش بر عملکرد رقابتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با کاربرد روش گشتاورهای تعمیم یافته (gmm) و شبکه های عصبی مصنوعی (ann) است. به همین منظور سه فرضیه اصلی و نه فرضیه فرعی تدوین و داده های مربوط به 120 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی بین سال های 1383 تا 1390 مورد استفاده قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته، شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد بین دفعات گردش موجودی کالا و چرخه ی تبدیل وجه نقد با عملکرد رقابتی رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد و نیز بین دفعات گردش حساب های پرداختنی و عملکرد رقابتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، رابطه بین دفعات گردش حساب های دریافتنی و دفعات گردش دارایی های آنی با عملکرد رقابتی در شرکت های بورسی تایید نشد. همچنین، نتایج نشان داد بین شاخص فراگیر نقدینگی و نسبت آنی با عملکرد رقابتی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد و نیز بین نسبت نقدینگی و عملکرد رقابتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، رابطه بین مانده نقدی خالص و عملکرد رقابتی در شرکت های بورسی تایید نشد. از طرفی، نتایج حاکی از برتری روش شبکه های عصبی مصنوعی بهینه سازی شده با الگوریتم ژنتیک بر دیگر روش ها می باشد.