از جمله سیستم های مستهلک کننده انرژی که در مقوله کنترل غیرفعال سازه ها جای می گیرد، میراگرهای فلزی می باشند. این میراگرها با ورود فلز به ناحیه پلاستیک و تغییرشکل های زیاد، انرژی ورودی زلزله را مستهلک نموده و از این طریق میرایی سازه را افزایش می دهند. سیستم های غیرفعال اتلاف انرژی که میراگر فلزی adas به عنوان یکی از انواع این سیستم ها می باشد، امروزه مورد توجه فراوان قرار گرفته اند. استفاده از این سیستم ها باعث تمرکز اتلاف انرژی در میراگرها شده و در نهایت تقاضای اتلاف انرژی در اعضای اصلی سازه (تیرها، ستون ها و مهاربندها) کاهش می یابد. دراین پژوهش ابتدا ساخت یک نوع میراگر تسلیمی جدید به منظور استهلاک ارتعاشات لرزه ای با عنوان (madas) معرفی می گردد. طرز قرار گرفتن ورق های x شکل به گونه ای است که علاوه بر گیرداری هر دو انتها، تغییر مکان آن ها در امتداد قائم کاملاً آزاد است و هیچ گونه نیروی محوری در عناصر تسلیمی تولید نمی شود. به این ترتیب، رفتار ورق ها تحت نیروهای جانبی کاملاً خمشی است. بارهای ثقلی طبقات یا مولفه نیروی قائم در تیرها و بادبندها نیز کوچکترین تأثیری در رفتار میراگر جدید ندارند. سپس با مدل سازی ورق های تسلیم شونده با استفاده از نرم افزار ansys، شکل مناسب و منحنی رفتار چرخه ای آن ها مشخص می گردد. در آخر اثر پارامترهای مختلف بر عملکرد سیستم قاب های مجهز به این نوع میراگر تسلیم با ورق های x شکل (madas-cbf)، تحت تحلیل های استاتیکی و دینامیکی خطی و استاتیکی غیرخطی با سیستم (ebf) مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با مقایسه رفتار هر دو سیستم، عملکرد مطلوب میراگر madas در جذب و اتلاف انرژی و مطابقت رفتار آن با مدل های تحلیلی دو خطی با درصد خطای بسیار پایین مشاهده می شود.

امروزه گرایش به سمت دهانه های بزرگ و سیستم سقف سبکتر و فعالیت هایی چون تمرینات ایروبیک ورویدادهای ورزشی و عملکرد تجهیزات مکانیکی مانند سیستمهای تهویه مطبوع و هواسازها منجر به افزایش تعداد نوسان طبقات ساختمان و به تبع آن شکایت ساکنان ساختمان ها شده است . در این نوشتار سعی شده است که به عوامل موثربر رفتار ارتعاشی سقف مرکب پرداخته شود. بدین منظورچندین کف پس از طراحی استاتیکی، در نرم افزاراجزای محدود abaqus مدل شده و تحت بار دینامیکی راه رفتن قرارمیگیرند . با تغییر در پارامترهای موثر بر ارتعاش دال کف، توسط تحلیل تاریخچه زمانی (time history) ، دامنه و فرکانس طبیعی کف استخراج شده و وضعیت ارتعاشی سقف با حدود احساس بشری مقایسه میگردد.

امروزه استفاده از قاب های خمشی با اتصالات صلب رایج می باشد. یکی از انواع این اتصالات،اتصالات گیردار با ورق انتهایی است.در این اتصالات ورق به انتهای تیر فولادی جوش شده و در نهایت مجموعه تیر و ورق انتهایی که در آن سوراخ هایی تعبیه شده توسط پیچ های پرمقاومت به بال ستون متصل می شود. عدم نیاز به جوشکاری در محل باعث می شود که فرآیند نصب این اتصالات ارزان و سریع باشد. نکته مهم در این اتصالات بررسی میزان شکل پذیری و لنگر منتقل شده از تیر به ستون می باشد. در این تحقیق از نرم افزار آباکوس جهت بررسی تحلیلی این اتصالات استفاده گردید. به منظور بررسی صحت نتایج، نتایج حاصل از نمونه آزمایشگاهی سامنر (2003) با نتایج بدست آمده از نرم افزار مقایسه گردید که نتایج حاکی از صحت مدل تحلیلی است. در ادامه با بررسی تحلیلی این اتصالات میزان شکل پذیری و پارامترهای موثر مورد بررسی قرار می گیرد .علاوه بر موارد فوق تعیین میزان کمی آسیب پذیری این اتصالات کاملاً ضروریست که این کار از طریق محاسبه شاخص های خسارت(خرابی) امکان پذیر می باشد.

در سال های گذشته، محققین شاهد اثرات متفاوت زلزله های نزدیک و دور از گسل بر سازه ها بوده اند. در فاصله نزدیک به منبع زلزله ارتعاشات زمین به صورت یک پالس قوی که حاوی انرژی زیادی می باشد، در سطح آزاد می شود. این سطح انرژی به ویژه در سایت هایی که در امتداد سطح پارگی گسل قرار دارند، بسیار بالا است. در آیین نامه طراحی لرزه ای ایران (استاندارد 2800) در خصوص ساخت و ساز در حوزه نزدیک گسل ضابطه خاصی ارائه نشده است؛ بلکه تنها به این مطلب اشاره شده است که از ساخت و ساز بررو و مجاورت گسل هایی که احتمال فعال شدن آن ها وجود دارد، می بایست اجتناب ورزید. این ضعف آیین نامه طراحی لرزه ای ایران در حوزه نزدیک گسل وجوب مطالعات حوزه نزدیک را محرز می سازد. بدین منظور، ابتدا طیف طرح ویژه ساختگاه شهر شیراز با استفاده از شتاب نگاشت های سه مولفه ای حوزه نزدیک تهیه شده است. نگاشت های مورد استفاده در این پژوهش مربوط به زلزله های شیراز که از نزدیک ترین ایستگاه به مرکز زلزله برداشت شده اند، می باشد، که با استفاده از آن ها طیف های پاسخ افقی و قایم برای هر شتاب نگاشت برای نسبت میرایی %5 رسم شده اند. با میانگین گیری طیف های پاسخ، طیف های طرح هموار نشده به دست آمده و پس از آن طیف طرح هموار شده ترسیم می گردد. در این پژوهش، برآنیم تا رفتار لرزه ای سازه های کوتاه ، متوسط وبلند مرتبه با مهار خرپایی را در حوزه نزدیک و دور از گسل ارزیابی نماییم. این سازه ها تحت بارجانبی زلزله به روش دینامیکی طیفی با نرم افزار sap 2000 برای حالت رفتار الاستیک خطی تحلیل و طراحی می شوند. سپس به منظور ارزیابی عملکرد لرزه ای سازه های فوق الذکر از تحلیل استاتیکی غیر خطی(پوش آور) استفاده می نمائیم. در استفاده از این روش ضوابط دستورالعمل بهسازی لرزه ای ساختمان مد نظرمی باشد. علاوه بر این به منظور بهتر لحاظ نمودن اثر محتوای فرکانسی شتاب نگاشتهای حوزه نزدیک و همچنین بررسی اثر مولفه قائم زلزله بر عملکرد لرزه ای سازه ها از آنالیز تاریخچه زمانی غیرخطی( ida)استفاده شده است. پس از انجام مراحل فوق به ارزیابی سطح عملکرد سازه ها در دو حوزه نزدیک و دور از گسل پرداخته و سایر خروجی های حاصل از تحلیل، نظیر کاهش سختی سازه و آهنگ تغییرات آن و همچنین شاخص خسارت سازه ها نیز مقایسه خواهد شد. با بررسی نتایج حاصل از پژوهش می توان به عدم کفایت آیین نامه 2800 در طراحی لرزه ای سازه ها در حوزه نزدیک پی برد، علاوه بر این می توان دریافت که طراحی سازه ها براساس روشهای نیرویی قادر نمی باشد سطح عملکرد مورد انتظارآیین نامه(life safty) را حتی در برخی از سازه های حوزه دور تامین نماید.