نام پژوهشگر: رحمت الله امینی
ندا شاهانی رحمت الله امینی
اجتماعی زیستن بشر که آغاز گردید، تلاش برای ابداع و شناسایی آموزه های زندگی اجتماعی را ضروری نمود. ضرورتی که تا به امروز ادامه یافت و همچنان پیگیری می شود. پذیرش آموزه ها توسط همه ی آحاد جامعه ضرورت بعدی بود و کودکی مناسب ترین زمان تأثیرگذاری تشخیص داده شد. به ویژه از قرن بیستم علوم گوناگون، خصوصا برای کودکان به خدمت گرفته شد و روانشناسی مسئولیت اصلی تأثیرات مناسب برای تقویت و اصلاح رفتارها را به عهده گرفت. از سوی دیگر با توجه به این که هنر جاذبه های سریع التأثیرش را به اثبات رساند، چنین نتیجه گرفته شد که برقراری ارتباط بین دو پایگاه بسیار مهم روانشناسی و هنر (و در صدرش هنر نمایش که با ذات بشر سروکار دارد) مناسب ترین امکان برای اصلاح و تقویت کودکان می باشد. پایان نامه ی پیش رو ضمن برشمردن خصوصیات انواع هوش هشتگانه که توسط گاردنر شناسایی و معرفی شد، یکی از این انواع، یعنی هوش هیجانی را که ویزگی هایش ارتباط تنگاتنگی با تئاتر دارد، برگزید و مورد کنکاش قرار داد. بخش دوم مطالب این پایان نامه، به تئاتر و نمایش اختصاص دارد که ویژگی های تأثیرگذار آن برای تربیت کودکان مورد بررسی قرار گرفت. در کنار این دو پدیده ی نوظهور و موفق دهه های اخیر، یعنی تئاتر پداگوژیک (تعلم- تربیتی) بررسی گردید. و سرانجام تاثیرات مستقل و مشترک هر یک از این سه مهم معرفی شد. سپس مجموعه ی یافته ها در ارتباط با روحیات کودک – نیازهای او و جامعه ای که در آن می زیید - آموزش و پرورش به عنوان مهم ترین پایگاه – و مسئولیت مربیان و والدین مورد توجه قرار گرفت. انتهای پایان نامه به نمونه ای از یک کارگاه نمایشی اختصاص یافته است که بازی های نمایشی مرتبط با روی آوردهای هوش هیجانی در آن طراحی گردیده. به این ترتیب رابطه ی مستقیم تئاتر پداگوژیکی با علم تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار گرفته است تا ضرورت و اثرات آن بر هوش هیجانی ارزیابی شود. امید آن است که این مجموعه بتواند به تربیت شهروند موفق آینده ی ایران عزیز یاری رساند.