نام پژوهشگر: فردوس آقاگلزاده سیلاخوری
زهرا عباسی فردوس آقاگلزاده سیلاخوری
در چند دهه اخیر تحقیق و پژوهش یکی از چشم گیرترین فعالیت ها در رشته آموزش زبان دوم/ خارجی بوده است. ارتقاء جایگاه زبان فارسی در دنیا و گسترش آن از طریق آموزش زبان فارسی به خارجیان رسالتی خطیر است. انتخاب وجه فعل مناسب برای جمله های ساده و مرکب از نکات دشوار برای فارسی آموزان خارجی است و متأسفانه در خصوص آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان با بهره گیری از رویکردهای جدید زبان شناسی به ویژه رویکرد شناختی پژوهشی صورت نگرفته است. این رساله کاربرد یکی از نظریه های زبان شناسی شناختی (نظریه فضاهای ذهنی) بر انتخاب وجه فعل در فارسی را بررسی می کند و الگویی آموزشی، که از سوی لانگاکر برای آموزش دستور زبان پیشنهاد شده، به مدرسان برای آموزش دستور زبان به طور عام و آموزش وجه فعل به طور خاص معرفی می نماید. همچنین تجربه عملی پژوهشگر در آموزش وجه فعل براساس یافته های این پژوهش ارائه می شود. داده های این تحقیق شامل 294 جمله ساده و مرکبی می شود که از میان منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و منابع نوشتاری و گفتاری دیگر گردآوری شده است. وجه فعل در این داده ها بر پایه مفهوم احتمال وقوع و نظریه فضاهای ذهنی مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه گیری می شود که گوینده فارسی زبان سه فضای ذهنی اخباری، التزامی/ محتمل و غیرمحتمل در ذهن دارد که در این فضاها وجه فعل به شیوه ای خاص سامان می یابد. این سه فضا پایه دستوری آموزش وجه فعل در جملات مختلف مرکب و ساده را به دست می دهد. به عنوان تجربه عملی پژوهشگر وجه فعل را به سی نفر از دانشجویان خارجی عرب زبان دانشگاه شاهد تدریس کرد. این افراد در دو کلاس 15 نفری درس چهار واحدی فارسی عمومی را می گذراندند. سطح زبانی این افراد میانی بود. پیش از شروع تدریس در ابتدا پیش آزمونی از دانشجویان گروه آزمایشی و گروه کنترل گرفته شد. نتیجه آزمون نشان داد که دانشجویان دو گروه در درک و کاربرد این وجه با مشکل روبرو هستند و تفاوت فاحشی میان نتایج پیش آزمون در دو گروه ملاحظه نشد. پس از تدریس وجه و زمان فعل به گروه آزمایش با بهره گیری از نظریه فضاهای ذهنی و الگوی آموزشی لانگاکر و تدریس وجه فعل به گروه کنترل بدون بهره گیری از نظریه فضاهای ذهنی و الگوی آموزشی لانگاکر از هر دو گروه امتحان پایانی در مورد زمان و وجوه افعال در زبان فارسی به عمل آمد و نتایج بررسی شد. گروه آزمایشی در درک و نیز تولید وجوه فعل در جملات مختلف ساده و مرکب موفق تر عمل کردند و پاسخ های صحیح بیشتری به سوالات مختلف دادند. این تفاوت در پاسخ های صحیح نشان دهنده تأثیر مطلوب به کارگیری نظریه فضاهای ذهنی در آموزش وجه فعل در زبان فارسی است. پس مدرس با بهره گیری از این نظریه می تواند قاعده مندی انتخاب وجه فعل در زبان فارسی در جملات مرکب مختلف را نشان دهد و فارسی آموزان می توانند وجه فعل در زبان فارسی را با احتمال خطای کمتر تشخیص دهند. بنابراین این نتیجه حاصل می شود که انتخاب وجه فعل در زبان فارسی را می توان با استفاده از نظریه فضاهای ذهنی تبیین کرد و نیز این که به کارگیری رویکرد شناختی به دستور زبان در آموزش دستور زبان (وجه فعل) راهگشا است.