نام پژوهشگر: سید حسین افضلی
سعید زینالی ناصر طالب بیدختی
در این پایان نامه پدیده تغییرات مورفولوژیک در نواحی ساحلی به صورت موردی در خلیج چابهار واقع در جنوب غربی ایران در آبهای دریای عمان، توسط یک مدل پیشرفته دوبعدی مورد بررسی قرار گرفته است. مدل دو بعدی به کار گرفته شده برای محاسبات تغییرات مورفولوژیک در این منطقه به کمک نرم افزار mike 21 می باشد. مدل در ابتدا در بازه زمانی 1/1/2006 تا 1/1/2007 اجرا شده تا نتایج به منظور کالیبراسیون و صحت سنجی، با اطلاعات برداشت شده تغییرات سطح آب در منطقه مقایسه شوند. با توجه به میزان تغییرات سطح آب توسط جزرومد و میانگین ارتفاع امواج منطقه، "coastal geology" ادعا می کند که در این منطقه، جزرومد و جریان ناشی از آن نقش غالب نیروهای هیدرودینامیک و به تبع آن عامل اصلی انتقال رسوب را، ایفا می کند، که این ادعا قابل بررسی می باشد. ابتدا ماژول هیدرودینامیک نرم افزار اجرا می شود تا خروجی های مورد نیاز، حاصل گردند. سپس این خروجی ها به عنوان ورودی ماژول انتقال رسوب استفاده شده و مدل انتقال رسوب اجرا می شود. در این مدل، نتایج انتقال رسوب حاصل از نیروهای جزرومدی به تنهایی دیده می شوند. با محاسبه حجم انتقال رسوب یک ساله در یک مقطع نمونه و مقایسه آن با مقادیر اندازه گیری شده می توان به صحت ادعای غالب بودن عامل جریانات جزرومدی در پدیده انتقال رسوب پی برد. به منظور اعمال تغییرات مورفولوژیک و نوسانات بستر، مدل هیدرودینامیک و انتقال رسوب در بازه زمانی کوتاه (2 ماهه) اجرا می شوند و بستر جدید خروجی از مدل انتقال رسوب به عنوان بستر اولیه مدل هیدرودینامیک برای مدل کردن 2 ماه بعدی استفاده می شود. این تکرار تا آنجا ادامه می یابد که بستر سال 2020 بدست آید. با مطالعه دقیق تغییرات بستر می توان دریافت که این منطقه به لحاظ تغییرات مورفولوژیک، منطقه فعالی نیست و این تغییرات بسیار کوچک می باشند. در واقع بیشتر تغییرات بستر در ناحیه بیرونی خلیج اتفاق می افتد و ناحیه داخلی در تعادل نسبی به سر می برد.
حسین فروزند سید حسین افضلی
پیش بینی دبی جریان رودخانه با استفاده از الگوریتم بهینه یابی جفت گیری زنبورهای عسل (hbmo)، مطالعه موردی حوضه آبریز رودخانه کشکان تقاضای روزافزون آب در مناطق مختلف به ویژه در نواحی خشک و نیمه خشک، اهمیت مدیریت بهینه منابع آب را بیش از پیش نشان می دهد. از طرفی یکی از مهمترین عوامل در برنامهریزی، مدیریت و بهرهبرداری بهینه از منابع آب، پیشبینی دقیق جریان های سطحی می باشد. براین پایه دستیابی به روش های مطمئن جهت پیشبینی جریان رودخانه ها به منظور برنامه ریزی در بهره برداری بهینه از منابع آب از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این پایان نامه، با استفاده از الگوریتم بهینه یابی جفت گیری زنبورهای عسل (hbmo)، یک مدل جدید برای پیش بینی دبی رودخانه کشکان واقع در استان لرستان پیشنهاد گردیده است. پارامتر های دخیل در این مدل، دبی روزانه رودخانه یک روز قبل، دو روز قبل، سه روز قبل، چهار روز قبل، سرعت نفوذ آب در خاک، تبخیر و تعرق پتانسیل روزانه و میانگین بارندگی روزانه می باشند. با توجه به آنالیز حساسیت روی پارامترهای ذکرشده، مدل پیشنهادی حساسیت قابل توجهی روی پارامترهای دبی یک روز قبل و میانگین بارندگی روزانه می دهد. در این تحقیق به منظور کاهش خطا از بهینه سازی سناریو استفاده شده و خطای جذر میانگین مربعات در سناریو خشکسالی، نرمال و ترسالی کاهش یافته و به ترتیب 5.98، 2.89 و 7.31 متر مکعب بر ثانیه می باشد که نشان دهنده یک پیش بینی با دقت بالا می باشد.
محمد عمرانی منش سید حسین افضلی
یکی از مهمترین سازههای ارتباطی که از دیر باز مورد استفاده قرار گرفتهاند، پلها میباشند. مهمترین عامل تهدیدکنندهی پایداری پلهایی که در مسیر جریانهای رودخانهای قرار دارند، آبشستگی پایههای آن ها میباشد. منشأ این آبشستگیهای موضعی، فرسایشی است که در اطراف پایههای پل و در اثر جریانهای گردابی به خصوص گرداب نعل اسبی ایجاد میگردد. مکانیزم این نوع جریان اطراف پایه پلها آنقدر پیچیده است که بدست آوردن یک رابطه کلی که بتواند تخمین درستی از عمق آبشستگی ارائه کند، بسیار مشکل میباشد. از طرفی پیشبینی عمق آبشستگی در اطراف پایههای پل در طراحی مطمئن و اقتصادی شالوده آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق با استفاده از قابلیت های الگوریتم بهینهیابی جفتگیری زنبور عسل (hbmo)، دو مدل برای تخمین عمق آبشستگی موضعی پایه پل ارائه شده است. همچنین به دلیل اینکه بیشتر معادلات آبشستگی پایه پل بر مبنای دادههای آزمایشگاهی بدست آمدهاند، در این تحقیق برای تدوین مدلهای پیشنهادی با رویداشت به آخرین روابط ارائه شده توسط دیگر محققین، از دادههای میدانی و همچنین از الگوریتم بهینهیابی جفتگیری زنبور عسل، استفاده گردیده است. مقایسه نتایج مبتنی بر مدل های hbmo با نتایج حاصل از دیگر روابط موجود نشان می دهد که روابط جدید از دقت بیشتری برخوردار میباشند.
محمد عمرانی منش سید حسین افضلی
یکی از مهمترین سازههای ارتباطی که از دیر باز مورد استفاده قرار گرفتهاند، پلها میباشند. مهمترین عامل تهدیدکنندهی پایداری پلهایی که در مسیر جریانهای رودخانهای قرار دارند، آبشستگی پایههای آن ها میباشد. منشأ این آبشستگیهای موضعی، فرسایشی است که در اطراف پایههای پل و در اثر جریانهای گردابی به خصوص گرداب نعل اسبی ایجاد میگردد. مکانیزم این نوع جریان اطراف پایه پلها آنقدر پیچیده است که بدست آوردن یک رابطه کلی که بتواند تخمین درستی از عمق آبشستگی ارائه کند، بسیار مشکل میباشد. از طرفی پیشبینی عمق آبشستگی در اطراف پایههای پل در طراحی مطمئن و اقتصادی شالوده آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق با استفاده از قابلیت های الگوریتم بهینهیابی جفتگیری زنبور عسل (hbmo)، دو مدل برای تخمین عمق آبشستگی موضعی پایه پل ارائه شده است. همچنین به دلیل اینکه بیشتر معادلات آبشستگی پایه پل بر مبنای دادههای آزمایشگاهی بدست آمدهاند، در این تحقیق برای تدوین مدلهای پیشنهادی با رویداشت به آخرین روابط ارائه شده توسط دیگر محققین، از دادههای میدانی و همچنین از الگوریتم بهینهیابی جفتگیری زنبور عسل، استفاده گردیده است. مقایسه نتایج مبتنی بر مدل های hbmo با نتایج حاصل از دیگر روابط موجود نشان می دهد که روابط جدید از دقت بیشتری برخوردار میباشند.