نام پژوهشگر: ید الله بهمنی

مفاهیم عاشقانه و عارفانه در دیوان خاقانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1391
  حوریه نیکوکار   رسول چهرقانی منتظر

خاقانی شروانی(520-595ه-ق)شاعر پارسی گوی خطه ایران(آذربایجان امروزی در شمال رود ارس)به زعم تذکره نویسان ادب فارسی به جمله علوم عصر خویش واقف بوده ودر غالب قالبهای شعری طبع آزمایی کرده است. ولی شهرت اوبیشتر مرهون قصاید غرای اوست.خاقانی قصیده سرا ومضمون آفرین بی همتا همیشه از شاعرانی بوده که اهل ادب از خواندن اشعارش التذاذ روحی حاصل کرده و در عین حال از افتادن در سنگلاخهای برخی مضامین دور از ذهنش بیمناک بوده اند. این شاعر بلند آوازه عشق وعرفان را به شیوه زیبا ودلنشین در اشعارش بیان کرده است . عشق در اشعار او بیشتر عشق زمینی می باشدو در اندک مواردی به عشق حقیقی و عرفانی نیز نظر داشته است. عرفان او نیز عرفان نظری است در حقیقت خاقانی مرد راه عرفان نبوده واز عرفان عملی بهره ای نبرده است ولی مهارت زیادی در سرودن اشعار عرفانی داشته و به زیبایی به راه وروش و سیر وسلوک عرفان اشاره کرده است. سخنگوی شروان مسائل عرفانی را در قالب قصیده بیان کرده واشعار عاشقانه را در قالب غزلیات گنجانده است. در این تحقیق سعی بر آن است که بعد از تعریف عشق وعرفان نمونه هایی از این دو موضوع مورد بحث را در دیوان این شاعر بررسی کرده وبه تقسیم بندی های مختلف ان پرداخته شود.