نام پژوهشگر: گل ناز مدرسی قوامی

تحلیل محتوایی برخی از منابع آموزش زبان فارسی برپایه ی رویکرد تکلیف مدار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1391
  سیده صبا حسینی   رضا مراد صحرایی

چکیده تهیه و تدوین مواد آموزشی به عنوان یکی از پر-کاربردترین وسایل آموزشی بر مبنای یک برنامه ی درسی کار آمد گامی است موثر در جهت ارتقای سطح آموزش زبان دوم/ خارجی. لذا پژوهش حاضر بر آن است با معرفی برنامه ی درسی تکلیف مدار به عنوان یک برنامه ی آموزشی موثر و متمرکز بر تکالیف واقعی و هدفمند و طبقه بندی شناختی تکالیف ویلیس و ویلیس (2007) و همچنین با نگاهی کوتاه بر آموزش تفکر به عنوان برنامه ای کارآمد در زمینه ی آموزش علوم مختلف، الگویی را معرفی کند که ارزیابی کتاب های آموزش زبان فارسی را از دو جنبه فراهم آورد: مطابقت با اصول و مبانی تکلیف-مدار و تعیین سطح شناختی آن ها تا از این طریق بتواند گامی در جهت بهبود و تولید کتاب های آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان بردارد. نوشتار حاضر، پژوهشی توصیفی- کاربردی و مبتنی بر مطالعات کتاب خانه ای است. بدین منظور پس از معرفی 5 مجموعه از کتاب های آموزش زبان فارسی (یعنی آزفا (ثمره،1372)، فارسی بیاموزیم (ذوالفقاری و همکاران، 1383)، مجموعه زبان فارسی (صفارمقدم،1387)، آموزش فارسی به فارسی (جامعه المصطفی، 1389) و دوره ی عمومی زبان فارسی (ضرغامیان، 1389)، با ارزیابی و تحلیلِ این کتاب ها بر اساس الگوی پیشنهادی، میزان بسامد هر نوع تمرین، سطح-شناختی و جهت گیری کتاب ها، میزان بار شناختی و انطباق کتاب ها با تحولات دوران ساز آموزش زبان را نیز در قالب نمودار تعیین می شود. نتایج این تحلیل حاکی از آنند که آموزش زبان فارسی به مثابه ی زبان دوم| خارجی به غیرفارسی زبان ها در دوره ی اَخیر، از همگرایی با جریان ِکلی آموزش زبان و مآلاً تحولات و دستاوردهای آن بازمانده است؛ از این رو، سمت و سوی منابع مورد ارزیابی بیشتر به سوی رویکرد دستوری است و در نقطه ی مقابل با رویکرد تکلیف مدار قرار می-گیرد که گویای عدم انطباق این کتاب ها با رویکرد تکلیف مدار است. با لتبع آن بسامد تمرین های این کتاب ها با سطح شناختی ساده بسیار بیشتر از سطح پیچیده است.