نام پژوهشگر: سهیل حمیدی ساوجی
سهیل حمیدی ساوجی محمدسالار کسرایی
موسیقی مردم پسند، به عنوان یکی از پرمخاطب ترین تولیدات فرهنگی، نقش مهمی در شکل دادن به باور های عمومی در هر جامعه و ساختار سیاسی ایفا می کند. در ایران پس از انقلاب نیز، این سبک موسیقی، پس از گذراندن دورانی طولانی از ممنوعیت ها، به عنوان بخشی از سازو برگ ایدئولوژیک دولت به کار گرفته شد. اما این پژوهش، به دنبال کشف عناصر مقاومت در برابر ایدئولوژی حاکم در متن ترانه های این سبک موسیقایی است و درپی پاسخ گویی به این سوال است که «چگونه متون موسیقی مردم پسند در ایران بعد از انقلاب اسلامی در راستای مقاومت در برابر ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایفای نقش نمود؟» برای پاسخ گویی به این سوال، نظریه باختین درباره ویژگی چندصدایی و کارناوالیزه بودن برخی متون به عنوان چارچوب نظری پژوهش انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، به بررسی متن ترانه های مورد نظر، پرداخته شده است. نتجیه حاصل از این بررسی نشان داده است که دو گفتمان اصلی در ترانه های موسیقی پاپ ایران قابل شناسایی می باشد: 1) گفتمان توصیف کننده شرایط حاکم 2) گفتمان زندگی. بنابر نتیجه حاصل شده، گفتمان زندگی در ترانه های پاپ، با معطوف نمودن توجه به زندگی، خواسته ها و لذت های مردم و همچنین دارا بودن خصلت چند صدایی، به انتقاد نسبت به گفتمان شرایط حاکم و جامعه تک صدایی موجود پرداخته و از این طریق، مولفه هایی از مقاوت متن در برابر ایدئولوژی حاکم را دارا می باشد. واژگان کلیدی: موسیقی مردم پسند، ایدئولوژی، انقلاب، متن، مقاومت، تحلیل گفتمان