نام پژوهشگر: قاسم خسروی
قاسم خسروی محمد رضا ثروتی
گسل ها را شکستگیهای ناشی از تنش در پیکره پوسته زمین دانسته اند که سطوح ارضی را در امتداد صفحات جابجا نموده اند. از سویی زمین بوم های اجتماعی(هردینگ سیستم ها) نتیجه تعامل مولفه چشم اندازی اراضی و اجتماعات بشری بوده است و نوعی تعادل و تعامل محیطی در آنها سبب پایداری حیات آنها شده است. در این پژوهش تاثیر شکستگی ها در ایران مرکزی بر زمین بوم های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته تا از این مسیر بر چند نکته اشراف بیشتری حاصل گردد: اینکه اولاً نسبت گسل ها با زمین بوم های اجتماعی چگونه است؟ ودیگر آنکه مناطقی که واجد فعالیت بیشتر گسل هاست چه تأثیری بر زمین بوم ها گذاشته و دورشدن یا نزدیک شدن از این صفحه های پویای پوسته چه تأثیری در تراکم و آرایش مکانی آنها دارد؟ بهبود شرایط زیستی توسط گسل ها چون منایع آبی ،زمین فورم ها ، شبکه راهها چه نسبتی با ویژگیهای فضایی هردینگ ها دارند. برای پاسخ به این سوالات با استفاده از داده های مکانی همچنین استفاده از تصاویر ماهواره ایی و داده های ژئوفیزیکی و زمین لرزه ایی، نقشه های زمین شناسی ، توپوگرافی و با استفاده از مدل های آماری و ریاضی (تصمیم گیری های چند متغیره ) اقدام به تحلیل و چگونگی ارتباط میان این متغیرها گردیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهدکه هردینگ های مدنی و همچنین جمعیتی در ایران مرکزی ارتباط تنگاتنگی با خطواره های گسلی داشته و به نحو چشم گیری از آن ها تبعیت می کنند. به نحوی که در بیشتر موارد الگوی شبکه راهها از الگوی گسل ها تبعیت می کند . هر چقدر گسل ها فعال ترند بیشتر جاذب هردینگ سیستم ها و یا کانون های مدنی می باشند و این امر ظاهراً در طول تاریخ نیز ادامه داشته است. همه این عوامل در شرایطی شکل می گیرد که آنچه بر فضای فکری آدمیان سایه انداخته است رویکردی به کلی مخرب و ویرانگر معطوف به گسل هاست نگرشی که به نظر می رسد نیاز به بازنگری اساسی دارد.