نام پژوهشگر: علی اصغر نجاری

مقایسه آراء و نظرات مورخان و اندیشمندان روسیه و انگلیس در مورد انقلاب مشروطه ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  علی اصغر نجاری   عباس سرافرازی

حکومت قاجاریه که به مدت 135سال(1304-1170ش.) بر ایران حکومت کرد دارای تفاوت های چشمگیری با دیگر حکومت هایی که قبل از آن در ایران به روی کار آمدند، داشت. این تفاوت در ساختار حکومت، امور اداری وکلیه مسایل کشوری و لشکری محسوس بود. بدون شک سرزمین ایران در این چند قرن اخیر به علت موقعیت استراتژیکی و منابع غنی زیرزمینی کانون دقت و توجه کشور های قدرتمند اروپایی آن زمان بخصوص روسیه و انگلیس قرار گرفته بود. این امر در اوایل کار قاجار شروع و در طول حکومت آنان توسعه پیدا کرده و سبب شد تا سیاستمداران این دو کشور در امور ایران دخالت نمایند. در همین زمان بود که افکار و اندیشه های سیاسی کشورهای غربی به ایران نفوذ پیدا کرده و این باعث شد تا روشنفکران و اندیشمندان فرهیخته ای در ایران ظهور کرده و مردم را برای یک جنبش یا خیزش سیاسی آماده کنند. انقلاب مشروطه ایران که یکی از انقلاب های دنیا در این چند قرن اخیر محسوب می شود در عهد قاجاریه و حکومت مظفرالدین شاه (1285ش./1906م.) اتفاق افتاد. این جنبش در زمان صدارت عین الدوله آغاز گردید ولی پایه های آن با نهضت تنباکو و واقعه رژی گذاشته شد. گرچه مدت ها پس از آغاز این انقلاب هم افکار مشروطه خواهی در ایران وجود داشت، ولی اینگونه افکار بسیار اندک بود و از قوه به فعل در نیامده بود. عوامل مختلفی در جنبش مشروطه نقش داشتند، از جمله می توان به تحولات اقتصادی در اروپا، انقلاب 1905م. در روسیه و یا ظلم وتعدی بیش از حد شاهان قاجار بر مردم اشاره کرد. با روی کار آمدن مظفر الدین شاه و ناکارآمدی دوره حکومت وی عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تازه ای چهره نمود و نهضت را سرعت بخشید. بهرحال پس از پیروزی انقلاب با توجه به دیدگاه های متفاوت درباره مشروطیت، نهضت دچار گرفتاری های سرنوشت سازی شد که البته در نهایت سبب تضعیف مشروطیت و مانع پیشرفت مسایل مختلف اجتماعی در جامعه قاجار شد. به هرحال این انقلاب در ساختار اجتماعی و سیاسی ایران و استمرار قانون و عدالت تحول بزرگی پدید آورد و سبب دگرگونی شگرفی در دیدگاه های سیاسی مردم شد که در تحولات سیاسی بعدی بی تاثیر نبودو بهر حال نقش دولت های اروپایی را در سرنوشت سیاسی ایران باید با اهمیت تلقی کرد. از جمله این کشور ها یکی روسیه و دیگری انگلیس بود که یکی مخالف و دیگری موافق حکومت مشروطه در ایران بودند. دولت انگلیس که از حامیان نظام مشروطه ایران بود، برای از بین بردن نفوذ روسیه تزاری در ایران و بیرون نمودن آنها از این سرزمین و یا دستیابی به اهداف خود از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. در طرف مقابل دولت روسیه قرار داشت که به نوعی دیدگاه مخالف دولت انگلیس را در نظر داشت و به علت جلوگیری از نفوذ انگلیس در مشروطه ایران و همچنین به علت کمک به محمد علی شاه که طرفدار روس ها بود، به هر طریقی با آن به مخالفت برخاستند و تصمیم به نابودی نهضت گرفتند.در نتیجه یک تقابل و رویارویی سیاسی بین کارگزاران این دو کشور در ایران بوجود آمد و البته به دنبال آن در ین سیاستمداران ایران نیز دوگانگی حاصل شد. بی شک این دو قدرت به فکر تحقق اهداف خود بودند تا اینکه بخواهند دولت ایران را نجات دهند و در این راه از هر حربه ای که توانستند بهره برده و به هر چیزی متوسل شدند. این پژوهش در صدد است تا نظرات اندیشمندان روسیه و انگلیس را درباره انقلاب مشروطه ایران مطالعه و مورد مقایسه قرار دهد و تکیه اصلی این پژوهش به خاطر وسعت مطالعات انجام یافته در این زمینه صرفاً بر کتاب های آن گروه از افراد است که به فارسی ترجمه شده است.