نام پژوهشگر: حسن حیدری نیک
حسن حیدری نیک محسن ایزانلو
یکی از مصادیق اجتماع اسباب، اجتماع سبب یا عامل انسانی، با قوه ی قاهره است؛ مانند این که ورود خسارت ناشی از سرعت غیر مجاز اتومبیل و طوفان ناگهانی باشد، یا این که متعهد در موعد مقرر به تعهد خویش وفا نمی کند و سپس قوه ی قاهره محقق می شود و اجرای تعهد را ممتنع می سازد. مسئله این است که در صورتی که خسارتی در نتیجه ی اجتماع سبب انسانی و قوه ی قاهره به زیان دیده وارد شده باشد، آیا وی می تواند برای گرفتن همه ی خساراتی که به وی وارد شده است به سبب انسانی رجوع کند؟ یا به دلیل اینکه هر دو اسباب با هم زیان را ایجاد کرده اند، زیان دیده چنین حقی ندارد و در نهایت کسی ضامن قوه ی قاهره نیست و سبب انسانی فقط بخشی از خسارت را باید جبران نماید؟ بر همین اساس دو نظریه ی مسوولیت کامل و مسوولیت جزیی مطرح می شود که هر یک قائلینی دارند. اما به نظر نگارنده اگر چه نظریه ی اخیر از نظریه ی مسوولیت کامل بهتر است، اما پذیرش مطلق هر یک از این دو نظریه خالی از اشکال نیست؛ لذا به نظر می رسد در صورتی که اجتماع این دو سبب به صورت عرضی باشد، مثل حالتی که تصادفی در نتیجه ی تأثیر هم زمانِ قوه ی قاهره و عدم مهارت راننده رخ دهد، دخالت قوه ی قاهره از مسوولیت سبب انسانی بکاهد؛ اما در صورت اجتماع طولی اسباب، مثل حالتی که متعهد در حمل کالایی خاص چند روز تأخیر می کند و سپس کالا بر اثر قوه ی قاهره (مانند سیل یا طوفان) تلف می شود، دخالت قوه ی قاهره از مسوولیت سبب انسانی چیزی نکاهد و مسوولیت کامل بر عهده ی وی باشد؛ زیرا اگر در این حالت تقصیر عامل انسانی وجود نداشت، اساساً قوه ی قاهره و در نهایت خسارتی به بار نمی آمد. کلید واژه: سبب انسانی، قوه ی قاهره، مسوولیت کامل، مسوولیت جزیی