نام پژوهشگر: علی ملاشاهی
علی ملاشاهی نورمحمد یعقوبی
هوش سازمانی به دلیل اینکه دستیابی به دانایی را در سازمان ها افزایش داده و باعث پیدایش مزیت رقابتی جدیدی در آنها می گردد، می تواند سازمان ها را یاری کرده و گامی مهم در جهت بهبود کارایی، اثربخشی و افزایش بهره وری سازمانی بردارد. لذا این مطالعه با هدف تعیین هوش سازمانی و مولفه های آن در بین کارکنان بیمارستان های شهر زابل در سال 1391 طراحی و اجرا گردید. در این مطالعه توصیفی – تحلیلی از نوع مقطعی جامعه مورد مطالعه شامل کارکنان بیمارستان های شهر زابل در سال 1391 بودند که تعداد 122 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بر اساس هفت مهارت «کارل آلبرخت» شامل مهارت های (چشم انداز استراتژیک ، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش و فشارعملکرد) بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار spss 17 و توسط آمارهای توصیفی و تحلیلی و بوسیله آزمون های آماری t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و p< 0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. میانگین هوش سازمانی افراد مورد مطالعه 30.32+ 159.54 برآورد گردید. بالاترین نمره کسب شده مربوط به مهارت چشم انداز استراتژیک با میانگین 4.89+ 24.19 و کمترین آن مربوط به مهارت فشار عملکرد با میانگین 5.76+ 21.39 بدست آمد. اختلاف آماری معنی داری بین هوش سازمانی افراد مورد مطالعه و جنس و سطح تحصیلات وجود داشت (p< 0.05) ولی اختلاف آماری معنی داری بین هوش سازمانی افراد مورد مطالعه بر حسب سن، سابقه کار و بیمارستان وجود نداشت (p> 0.05). با توجه به نتایج بدست آمده تغییر در دانش کارکنان نسبت به روند های جدید کاری در بیمارستان و ایجاد شرایطی جهت تحصیل تجربه های عملی برای کارکنان با هدف افزایش هوش سازمانی و در نهایت تغییر رفتار فردی، گروهی و سازمانی ضروری به نظر می رسد.