نام پژوهشگر: محمد نورنژاد

واکاوی سناریوهای آمریکا و متحدان منطقه ای آن برای کاستن از اهمیت راهبردی تنگه هرمز در سال 2012 (با تأکید بر خطوط لوله عربی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  محمد نورنژاد   حسینعلی کریمی فیروزجایی

در سال های اخیر? چالش در روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده، پس از اعمال تحریم های جدید آمریکایی- اروپایی و تهدید ایران به بستن تنگه هرمز، ابعاد وسیعتری به خود گرفته است. آمریکا به دلیل قائل شدن حق هژمونیک در سطح بین الملل، اختیاراتی را برای خود درنظر گرفته است که در امور همه کشورهای دنیا اعمال نظر داشته باشد. همین امر سبب می شود که فعل و انفعالات این منطقه برای اقتصاد سرمایه داری، حائز اهمیت باشد. از آنجا که تنگه هرمز گلوگاه صادراتی 80 درصد نفت کشورهای خلیج فارس و تأمین کننده 40 درصد نفت جهان می باشد. ایالات متحده سعی در نادیده گرفتن مسیر ایران به عنوان شاهراه انتقال منابع انرژی به بازارهای جهانی دارد. از دیدگاه ژئوپلیتیک آمریکا، ظرفیت های بالقوه جغرافیایی ایران، به عنوان مهمترین کریدور انتقال انرژی قرن 21، امکان به دست آوردن نقش عمده ای را در ژئوپلتیک جهانی در اختیار ایران می گذارد و این امکان باید خنثی شود تا امنیت منطقه ای و جهانی مورد تفسیر ایالات متحده حفظ شود. حال در اینجا سوالی که مطرح می شود این است که کشورهای غربی مخصوصاً آمریکا برای کم اهمیت کردن خلیج فارس و تنگه هرمز به عنوان منطقه استراتژیک انرژی جهان چه راهکاری را در دستور کار خود قرار داده اند؟ در این میان نگارنده در پی بررسی این فرضیه است که ایالات متحده در راستای جامه عمل پوشاندن به نیات خود در راستای کم اهمیت کردن نقش تنگه هرمز به طرق مختلف (مانند تحریم های همه جانبه، تبلیغات گسترده برای جایگزینی انرژی مناطق دیگر با این منطقه و ناامن جلوه دادن آن و همچنین ترویج ایران هراسی در بین کشورهای منطقه و ترغیب آنها برای دور زدن تنگه هرمز با کشیدن لوله های جایگزین انتقال نفت درسال 2012) در پی رسیدن به هدف خود در این منطقه استراتژیک هستند. هدف پژوهش حاضر واکاوی ابعاد گوناگون سناریوهای کشورهای غربی و همراهی هم-پیمانان منطقه ای آنها در جهت کاهش نقش و اهمیت بی نظیر تنگه هرمز می باشد و روش پژوهش در تحقیق پیش رو تحلیلی و توصیفی است.