نام پژوهشگر: آزیتا نیک پی صومعه سرایی
آزیتا نیک پی صومعه سرایی یوسف گرجی مهلبانی
چکیده: گسترش شهرنشینی و کمبود فضاهای طبیعی، و نبود امنیت در فضاهای باز شهری سبب محدودیت در مکان یابی فضاهایی برای کودکان می شود.تعامل با طبیعت و تجربه های طبیعی خیلی حیاتی می باشد. متاسفانه ،با از بین رفتن طبیعت قابل دسترس در بافت شهری ،کودکان دسترسی بسیار کمی به محیط های طبیعی دارند. این سبب کاهش آزادی بچه ها برای اکتشاف در محیط های طبیعی می شود. محیط های طبیعی پتانسیل های بالای در انواع یادگیری های بیرونی از جمله یادگیری تجربی،یادگیری محیطی و یادگیری از طریق زمین های بازی و یادگیری اجتماعی دارد. فضاهای باز مدارس ارائه کننده یک محیط بیرونی است که همه کودکان به آن دسترسی دارند – آنها باید به مدرسه بروند! علی رغم پتانسیل های قابل دسترس بودن و امنیتی حیاط های مدارس اغلب این فضا ها به گونه ای که اجازه مواجه ای هدف دار با جهان طبیعی را فراهم آورد طراحی نشده اند. واین حیاط های پوشیده از آسفالت با دیوارهای بلند و جدا از بافت محله ای پیرامون خود، محیطی محرک برای یادگیری ورشد کودک نمی باشد. با توجه به این که یادگیری معنادار زمانی است که بخشی از زندگی روزانه ما باشد و حواس ما به طور کامل در گیر نماید. نیاز به بازتعریف منظر مدارس به عنوان مکان هایی تعاملی برای یادگیری ضروری به نظر می آید .و طراحی منظرمدارس، فرصت های نامحدود برای گسترش این تجربیات ایجاد می نماید . این پژوهش در مورد طراحی منظر مدارس به منظور افزایش فرصت های برای یادگیری و رشد برای دانش آموزان و افراد محله می باشد. و با پیشنهاد باغ مدرسه محله برای طراحی یک مدرسه ابتدایی در شهر رشت به ارائه ارزش ها و قابلیت های یادگیری و رشد کودک ،در محیط های طبیعی و بافت اجتماعی (محله)می پردازد. به طورکلی در فصل اول به کلیات و طرح پژوهش ،در فصل دوم به مبانی نظری که در ابتدا به بررسی شناخت مخاطب ، روانشناسی رشد و یادگیری کودک و پتانسیل های یادگیری بیرونی در محیط های طبیعی و اجتماعی و در فصل سوم نمونه های موردی مشابه از مدارس و در فصل چهارم به شناخت و سنجش وضع موجود بستر طراحی و درفصل پنجم به ارائه برنامه فیزیکی ، کیفیت های طراحی و تجارب کلیدی در طراحی منظر یادگیری برای مدارس و ارائه طرح نهایی باغ مدرسه محله در شهر رشت پرداخته شده است.