نام پژوهشگر: فروغ صحابی
فروغ صحابی رضا یاوریان
در این تحقیق مفاهیم هویت و جنسیت در رمان شبهای سیرک اثر انجلا کارتر در پرتو نظریه جودیت باتلر مورد بررسی قرار گرفته اند. بنا بر نظریه باتلر جنسیت و هویت یک فرد مفاهیمی "نمایشی"هستند. به عبارت دیگر این دو مفهوم به طور ساختگی از طریق بیان هنجارها شکل گرفته اند. بنابر این این مفاهیم می توانند در هم شکسته شوند و چنان بازسازی شوند که متناسب با نیازهای هر فرد باشند. در رمان شبهای سیرک اثر انجلا کارتر به نظر می رسد که شخصیتهای مونث داستان نقشهای سنتی دیکته شده توسط جامعه مرد سالار را به چالش می کشند. از این طریق انها هنجارهای مربوط به جنس مخالف را که در اجتماع پذیرفته شده اند مورد پرسش قرار داده و از این راه جنسیت و نقش جنسیتی خود را تعریف می کنند. برای اثبات این موضوع محقق ترفندهای به کار گرفته شده در رمان را که ماهیت ناپایدار و "نمایشی" بودن مقوله های جنسیتی را اثبات می کنند اشکا می کند. در مورد مفهوم هویت محقق روشهایی را که از ان طریق شخصیت های اصلی رمان شبهای سیرک صرفنظر از نیروهای جبری دنیای خارج هویت خود خواسته را مطالبه می کنند مورد بررسی قرار می دهد. وی این کار را از طریق نشان دادن روند تغییرات درونی در وجود شخصیت های اصلی داستان انجام می دهد. این موضوع نشان می دهد که چگونه انجلا کارتر درجه ای از فردیت را برای اشخاص در شکل دادن به هویتشان قائل است.