نام پژوهشگر: پرستو امیریانی
پرستو امیریانی سهراب دل انگیزان
یکی از چالش های اساسی که امروزه هر کشوری با آن روبروست، بیکاری است. این مشکل همواره سیاست مداران و اقتصاددانان را به ارائه راهکار و راه حل در این زمینه وادار نموده است. از جمله ی این راه کارها می توان به سیاست-های پولی اشاره کرد که از سوی بانک های مرکزی برای مقابله با این مشکل اعمال می شود. این مطالعه اثرات سیاست پولی بر بیکاری را زمانی که نااطمینانی نسبت به تورم وجود دارد، بررسی می کند. داده های سالیانه طی دوره ی زمانی 1353 تا 1390 کشور ایران در این خصوص مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع این مطالعه شامل دو مرحله است. در مرحله ی اول نااطمینانی تورم با استفاده از روش های مختلف برآورد می شود و در مرحله ی بعدی مقدار نااطمینانی برآورد شده، در مدل اصلی قرار داده شده و سپس مدل تخمین زده می شود. در این مطالعه تورم بر اساس سه روش محاسبه می شود (اختلاف سطح cpi، لگاریتم cpi و شاخص ضمنی قیمت). بر اساس آزمون های انجام شده در این خصوص، دو روش مناسب تشخیص داده شد (اختلاف سطح cpi و لگاریتم cpi). در خصوص محاسبه ی نااطمینانی تورم از مدل های خانواده garch شامل، arch، garch و egarch در این زمینه استفاده می-شود. علت استفاده از این سه روش در نظر گرفتن اثرات متقارن و نامتقارن شوک های قیمتی بر نااطمینانی تورمی است. همچنین علاوه بر این مدل ها، برای محاسبه ی نااطمینانی تورم یک روش دیگر نیز پیشنهاد شده است. در روش پیشنهادی ارائه شده با استفاده از تورم دوره ی قبل و انجام یک سری تعدیلات، نااطمینانی تورم محاسبه می شود (با توجه به برآوردهای انجام شده مشخص شد که روش پیشنهادی در مورد ایران سازگارتر است). داده های تولیدشده با استفاده از روش های مذکور (12 سری با توجه به فروض و روش های مختلف تولید می شود) به عنوان یک جانشین برای نااطمینانی تورم در مدل اصلی قرار داده می شود. همچنین مدل اصلی بر اساس تئوری های رایج در اقتصاد کلان و توابع عرضه و تقاضای کل تصریح شده است که عامل نااطمینانی تورم نیز به مدل اضافه شده است. بر این اساس مدل اصلی یک بار بدون اضافه کردن عامل نااطمینانی تورم و یک بار نیز با اضافه نمودن عامل نااطمینانی تورم و با استفاده از روش gmm تخمین زده می-شود. در این خصوص 252 معادله تحت سناریوهای مختلف برآورد گردیده است (شامل 36 معادله بدون وجود عامل نااطمینانی تورم و 216 معادله با وجود عامل نااطمینانی تورم). در مدل بدون عامل نااطمینانی تورم نتایج نشان دهنده ی آن است که سیاست پولی بر بیکاری موثر است؛ یعنی افزایش حجم پول یا نقدینگی باعث کاهش بیکاری می شود و برعکس. همچنین در مدلی که عامل نااطمینانی تورم لحاظ شده است نیز نتایج نشان دهنده ی این است که تأثیر سیاست های پولی بر بیکاری، با وجود نااطمینانی تورم کاهش پیدا می کند؛ به عبارت دیگر حضور عامل نااطمینانی تورمی در مدل، مقداری از تأثیر این سیاست ها را خنثی می کند. به علاوه نتایج بیان کننده ی آن است که رابطه ی مستقیم و معنادار بین نااطمینانی تورم و بیکاری وجود دارد، یعنی افزایش در نااطمینانی تورم منجر به افزایش در بیکاری می شود. این نتایج، فرضیه ی فریدمن در این خصوص که افزایش نااطمینانی تورم منجر به افزایش بیکاری می گردد را تأیید می کند.