نام پژوهشگر: میرفرهود ریاضی
میرفرهود ریاضی پروین طاعی
توسعه فن آوری و صنایع مختلف و تنوع تولیدات و گستردگی آنها در عصر حاضر باعث شده است که بازار اقتصادی، به میدانی برای رقابت تولیدکنندگان تبدیل شده و سردرگمی مصرف کنندگان در انتخاب کالا نیز از طرفی دیگر، صاحبان کالاها را بر آن داشته تا راهکاری برای فروش بیشتر محصولات خود برگزینند. هرچند که تبلیغات و رقابت صرفاً مختص حیطه اقتصاد نبوده و گاهاً منافع دیگری در میان وجود دارد که آنها نیز نیاز به رسانه ای برای ارائه خود دارند. در حوزه سیاست و فرهنگ و جامعه نیز همیشه مواردی وجود دارند که حس رقابت را با خود حمل می کنند و نیاز به طرح خود در برخی عرصه ها دارند. اما در این میان تئوری های گوناگون و پراکنده در جهان حاضر انتشار یافته و شروع به ارائه مطالبی کرده اند که حاکی از بیانیه های متضادی است که در جهت ردّ تبلیغات برآمده است. هر چند در مقابل، هنوز مدافعین تبلیغات آسوده ننشسته و سعی در نشان دادن اعتبار تبلیغات و کارآمدی آن هستند. در بررسی پیش رو، سعی در واکاوی بین دو نظریه متقابل و رسیدن به نتیجه از طریق به میان کشیدن دیدگاه مفهومی شکل گرفته در تصاویر تبلیغاتی دنیای امروز داریم. البته در این بررسی، حیطه بحث، در نهایت به دیدگاه های جامعه شناسی کشیده شده و به تئوری های پارسونز توجه می شود. برای رسیدن به نتیجه نهایی، برقراری ارتباط در میان مباحث عکاسی و تبلیغات و جامعه شناسی مد نظر ما بوده و با زدن پلی در میان این حیطه ها، نوعی تحقیق بینارشته ای را ارائه می دهیم. برای شکل گرفتن این تحقیق بر اساس اصول و ضوابط پژوهش، ابتدا به کلیّات پرداخته و مقدمات و ضروریات ارائه می شود. در این بخش اهمیت و لزوم این پژوهش بررسی و اهداف و شیوه ها شرح داده شده و مسیر مطالعاتی روشن می گردد. از آن جهت که برایمان آشکار شود که آیا در زمینه مورد بحث ما قبلاً نیز تحقیقاتی صورت گرفته است، در ادامه به پیشینه پژوهش پرداخته شده و با آثاری مواجه شدیم که هرچند مستقیماً به موضوع مورد بحث ما نپرداخته اند اما مباحثی دارند که مطرح کردن آنها خالی از لطف نبوده و در بسیاری از موارد راهگشای مسیر ما خواهند بود. در این بخش تعداد محدودی از آثار بیشماری که به مسئله تبلیغات پرداخته بودند، مد نظر قرار گرفت و مطالب مفیدی از داخل آنها استخراج شد که به نوعی ضرورت مطرح کردن آنها احساس می شد. در منابع ذکر شده همانگونه که نیاز ما نیز بود به مسائل تاریخچه ای این حوزه پرداخته شده بود که در تحقیق ما نیز به آنها اشاره شد و ایضاً تعاریف پایه این حوزه و ادبیاتی که در ارائه کردن موضوع تحقیق ما لازم بود، مطرح گردید. در بخش های بعدی به مفاهیم مربوط به تبلیغات، دیدگاه مفهومی در عکس، عکاسی در خدمت تبلیغات و تکنیک های مربوط به بکارگیری انگاره های مفهومی در عکس های تبلیغاتی و تئوری های جامعه شناسی بالاخص تئوری های پارسونز در توجیه تحقیق انجام شده و ایجاد رابطه بین این مباحث، پرداخته شده و نتایج حاصله از آن در انتها بررسی گردیده است.