نام پژوهشگر: مریم مرتضوی مهریزی
مریم مرتضوی مهریزی اسداله محبوبی
حوضه رسوبی کپه داغ در شمال شرق ایران، بعد از برخورد پلیت ایران با پلیت توران در اوایل مزوزوئیک شکل گرفته است. گسترش ناحیه ای سازند شوریجه (ژوراسیک پسین- کرتاسه پیشین) از جنوب شرق- شرق تا غرب حوضه رسوبی کپه داغ را در بر می گیرد. سازند شوریجه در نواحی شرقی و جنوب شرقی حوضه رسوبی کپه داغ بیشتر از رخساره های سنگی سیلیسی آواری (رخساره های کنگلومرایی، ماسه سنگی و گل سنگی) و رخساره های غیر آواری خاک دیرینه تشکیل شده است. در حالیکه به سمت نواحی مرکزی و غربی حوضه، لایه های تبخیری و رخساره های کربناته (آهکی و دولومیتی) نیز در توالی رخساره ای آن مشاهده می گردد. بررسی محدوده سنی میکروفسیلهای شناسایی شده (فرامینیفرها و جلبکهای آهکی) در سنگهای آهکی مورد مطالعه (بویژه در نواحی مرکزی حوضه)، سن کیمرجین- نئوکومین ارائه شده در مطالعات قبلی را تأیید می کند. با توجه به اختصاصات رسوب شناسی (اختصاصات بافتی، ساختمانهای رسوبی، رنگ، شکل هندسی لایه های سنگی و سطوح مرزی)، الگوی انباشتگی چینه ها، آنالیز جریانهای دیرینه، نوع آثار فسیلی موجود و بررسی تغییرات عمودی و جانبی رخساره های سنگی، رسوبات سازند شوریجه در تنوعی از محیطهای رسوبی قاره ای (رودخانه ای و دریاچه ای موقت)، حدواسط (دشت ساحلی) و دریایی (رمپ مخلوط رسوبات سیلیسی آواری- کربناته) نهشته شده اند. خاکهای دیرینه سازند شوریجه بر اساس اختصاصات خود به سه نوع افقهای هیستوسولی، اکسی سولی و کلسی سولی (کالکریتی و دولوکریتی) طبقه بندی شده اند. بررسی اشکال ماکرومورفولوژی، میکرومورفولوژی و ژئوشیمیایی این خاکها نشان دهنده تشکیل آنها در اثر فرآیندهای خاکزایی و غیر خاکزایی است. ژئوشیمی خاکهای دیرینه کلسی سولی به منظور بازسازی شرایط آب و هوایی دیرینه، میزان فشار دی اکسید کربن اتمسفر دیرینه، نوع پوشش گیاهی دیرینه و شیمی آب موثر در تشکیل این خاکها مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس مطالعات بافتی و کانی شناسی در رسوبات سیلیسی آواری سازند شوریجه سه پتروفاسیس کنگلومرایی، ماسه سنگی و گل سنگی ارائه شده است. علاوه بر این، در نهشته های تبخیری سازند شوریجه، دو پتروفاسیس ژیپس گرانوبلاستیک و پورفیروبلاستیک شناسایی شده است. در رخساره های کربناته این سازند، انواع میکروفاسیس های گرینستونی، پکستونی، وکستونی و دولوستونی مشخص شده است. داده های پتروگرافی همراه با آنالیزهای ژئوشیمیایی در رسوبات سیلیسی آواری (ماسه سنگی و شیلی) سازند شوریجه به منظور تعیین خصوصیات ناحیه منشأ و تعیین تاریخچه هوازدگی و شرایط آب و هوایی دیرینه مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج این مطالعات نشان می دهد که ناحیه منشأ این رسوبات احتمالا گرانیتوئیدهای مشهد (در جنوب و جنوب غرب مشهد) بوده است. بررسیهای پتروگرافی و آنالیزهای ژئوشیمیایی سنگهای سیلیسی آواری و کربناته سازند شوریجه نشان می دهد که فرآیندهای دیاژنتیکی این سنگها را در سه رژیم ائوژنتیک، مزوژنتیک و تلوژنتیک متأثر ساخته است. این فرآیندها در سنگهای آواری شامل فشردگی فیزیکی و شیمیایی، سیمانی شدن (اکسید آهن، کربناته و سیلیسی)، کانیهای رسی درجازا، هماتیتی شدن، دگرسانی، انحلال و جانشینی فلدسپات، ایجاد شکستگی و پرشدگی رگه می باشد. در سنگهای آهکی مورد مطالعه فرآیندهای دیاژنتیکی شامل فشردگی فیزیکی و شیمیایی، میکریتی شدن، میکروبورینگ، سیمانی شدن کلسیتی، دولومیتی شدن، نئومورفیسم، پیدایش شکستگی و پرشدگی رگه می باشد. بر اساس مطالعات چینه نگاری سکانسی، در برشهای مورد مطالعه، 2 تا 5 سکانس رسوبی مرتبه سوم در توالی رسوبی سازند شوریجه شناسایی شده است. مرزهای سکانسی شامل مرزهای فرسایش و غیر فرسایشی است. در برشهای مختلف، انواع دسته رخساره های las، has، lst، tst و hst در سکانسهای رسوبی سازند شوریجه بر اساس سطوح کلیدی و الگوی انباشتگی چینه ها مجزا شده است. با توجه به تأثیرات جهانی و با در نظر گرفتن عوامل درون حوضه ای و محلی، روند تغییرات سطح ایستابی در نهشته های قاره ای و تغییرات سطح آب دریا در نهشته های دریایی، در زمان تشکیل رسوبات سازند شوریجه، در 6 مرحله صورت گرفته است.
داود مولودی ناصر رئیس السادات
در این تحقیق به منظور بررسی نهشته¬های منسوب به کرتاسه در حاشیه شرقی بلوک لوت، دو برش به نام¬های برش نیمبلوک و برش قومنجان اندازه¬گیری شده است. برش نیمبولوک در شمال غرب شهرستان قائن و برش قومنجان در جنوب غرب شهرستان قائن قرار دارد. این برش¬ها از نظر فسیل-شناسی، پالئواکولوژی و محیط رسوبی مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه تعداد 27 جنس و 31 گونه از انواع فرامینیفرهای بنتیک و پلانکتونیک شناسایی گردید. با توجه به فرامینیفرهای شناسایی شده، در برش قومنجان 2 بایوزون و در برش نیمبلوک 3 بایوزون پیشنهاد گردید. بر این اساس برای برش¬های نیمبلوک و قومنجان به ترتیب سن بالاترین قسمت آپتین- سنومانین پیشین و آپتین- سنومانین پیشنهاد می¬گردد. مجموعه فرامینیفراهای شناسایی شده با توجه به شکل پوسته در 5 گروه شکلی (morphotype) طبقه¬بندی گردید. هر یک از این گروه¬ها در شرایط متفاوتی از لحاظ عمق، نور، آشفتگی، شوری و مواد غذایی زیست می¬کرده¬اند. بر اساس مشاهدات صحرایی و بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی در منطقه مورد مطالعه تعداد هشت ریزرخساره و چهار پترو¬فاسیس شناسایی گردید که از این تعداد سه ریزرخساره مربوط به کمربند رخساره¬ای رمپ داخلی (inner ramp)، دو ریزرخساره مربوط به کمربند رخساره¬ای رمپ میانی (mid ramp) و سه ریزرخساره مربوط به کمربند رخساره¬ای رمپ خارجی (outer ramp) می¬باشد. با توجه به ویژگی¬های ریزرخساره¬های موجود برای منطقه مورد مطالعه مدل رمپ کربناته هموکلینال پیشنهاد می¬شود.
مرضیه فیاضی بروجنی مریم مرتضوی مهریزی
مطالعات صحرایی منجر به شناسایی رخساره های رسوبی گراولی (gmm, gmg, gcm, gci, gh)، ماسه ای (sh) و گلی (fl, fm) گردیده است. همچنین عناصر ساختاری شکل گرفته در رودخانه مولید شامل ch، gb، sb، sg و ff می باشند. با توجه به رخساره های سنگی و عناصر ساختاری شناسایی شده، مدل رسوبی رودخانه بریده بریده و کم عمق با بار بستر گراولی است. مطالعات ژئوشیمیایی اکسید عناصر اصلی و عناصر فرعی موجود در نهشته های رودخانه مولید با هدف تعیین میزان غلظت عناصر موجود در رسوبات رودخانه و تعیین منشأ احتمالی عناصر، تأثیر این عناصر بر کیفیت منابع آب سطحی و زیر زمینی و نیز به منظور تعیین اختصاصات ناحیه منشأ (سنگ شناسی، میزان هوازدگی، آب و هوا) و جایگاه زمین شناسی این حوضه صورت گرفت. نتایج حاصله حاکی از آلوده بودن منطقه به عنصر کرم و نیز میزان بالای اکسیدهای آهن، منیزیم و منگنز است. بر طبق بررسی های صورت گرفته علت آلودگی، واحدهای زمین شناسی و فعالیت انسان (کشاورزی) در منطقه است. بررسی ژئوشیمی رسوبات آواری نشان دهنده منشأ مافیک، آب و هوای خشک در ناحیه منشأ و نرخ هوازدگی کم رسوبات است. موقعیت تکتونیکی حوضه نیز احتمالا جزایر قوسی اقیانوسی است.