نام پژوهشگر: محمد جبارپور چاری

ارزیابی نظریه آشوب بر اساس حکمت اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  محمد جبارپور چاری   حسین هوشنگی

چکیده: ضرورت حرکت به سمت جامعه ی ایرانی- اسلامی ما را به سوی تغییرات بنیادین در حوزه های مختلف علوم غربی می کشاند، علومی که در بستر رنسانسی تاریخی، در قرن پانزده میلادی شروع به توسعه و گسترش در سطح جهان نموند. حرکت صحیح در این مسیر باید مبتنی بر شناخت صحیح از اسلام و غرب باشد، فلذا در این رساله سعی شد تا در ابتدا با شناخت نظریه مهم کئاس تئوری و شناخت مبانی هستی شناسانه و انسان شناسانه آن زمینه لازم برای نقد اولیه از دستگاه اندیشه ای فلسفه و حکومت اسلامی فراهم آید. این نظریه را می توان هم متعلق به پاردایم اندیشه ای مدرنیته و هم پست مدرن به شمار آورد که در مبانی خود هم از اصول اندیشه ای مدرنیته و هم پست مدرن استفاده کرده است. از جمله مبانی این نظریه می توان به غیرخطی بودن، اثر پروانه ای، جاذبه های غریب، سازگاری پویا و خودمانندی اشاره کرد. نظریه آشوب در بُعد جهان شناسی نگاهی همراه با بی نظمی و هرج و مرج در جهان دارد که منجر به زیر سوال بردن اصل علیت و سنخیت میان علت و معلول می شود و در بُعد انسان شناسی دارای نگاه امانیستی به انسان می باشد. هم چنین مهم ترین نگرش این نظریه در بُعد معرفت شناختی را می توان در نگاه نسبی او جستجو کرد. این نظریه در نهایت، فضایی که ترسیم می کند به ویژگی های دنیای پست مدرن شبیه تر می نماید. واژگان کلیدی: فلسفه اسلامی، تئوری آشوب، مدرنیته، پست مدرن