نام پژوهشگر: آذر کریمی
آذر کریمی محمد سعیدی مهر
چکیده ابن سینا معتقد است وجود یا عینی و یا ذهنی است و شیء آن موجود ذهنی یا خارجی است که از آن خبر داده می شود. موجود و شیء در واقع هرگز از هم جدا نمی شوند و تمایز آنها تحلیلی و عقلی است. بنابراین نسبت موجود و شیء مساوقت است یعنی آنچه شیء است، وجود دارد و آنچه وجود دارد، شیء است. در مقابل از نظر برخی متکلمان اسلامی، دایره هستی وسیع تر از قلمرو وجود است، زیرا ثابتات که ما به آنها علم داریم وجود ندارند پس باید نوعی تحقق و ثبوت فراتر از وجود، داشته باشند. در قرن حاضر در سنت فلسفه تحلیلی، نیثن سمن با رویکرد بالفعلگرایی غیرجدی و استفاده از منطق آزاد، معتقد است شیء آن است که صفت داشته باشد و از آن خبر داده شود خواه موجود باشد یا معدوم. شیئیت شیء به صفت داشتن است نه وجود. وجود صرفا وجود بالفعل است که انضمامی یا انتزاعی است. لذا فقط بعضی از اشیاء از صفت وجود بهره دارند؛ بنابراین اشیاء نسبت به وجود اعم مطلق هستند. در نتیجه مقایسه انجام شده، اگرچه نمی توان ابن-سینا را مانند سمن از بالفعل گرایان غیرجدی دانست، هر دوی آنها تأکید دارند وجود محمول افراد و اشیاء موجود است؛ در چهار مورد نیز به اختلاف نظر آنها اشاره شده است: نسبت اشیاء با وجود، طبق نظر ابن سینا مساوقت و از نظر سمن اعم و اخص مطلق است. ابن سینا معتقد است وجود مقدم بر صفت داشتن است در حالیکه از نظر سمن حمل مقدم بر وجود است. از نظر ابن سینا از وجود ذهنی معدومات خبر داده می شود اما از نظر سمن از شیئیت معدومات خبر می دهیم. تعریف آنها از اصطلاح شیئیت نیز با هم متفاوت است.