نام پژوهشگر: عاطفه سعادت خواه

تاثیر تجمع فلزات سنگین نیکل، منگنز، روی، آهن و سرب بر روی برخی از شاخص های بیوشیمیایی در پوشش گیاهی موجود در منطقه اطراف صنایع فولادسازی در اهواز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم پایه 1392
  عاطفه سعادت خواه   پرژک ذوفن

فعالیت صنایع ذوب فلز موجب آزادسازی غبار فلزی در محیط و رسوب آن بر روی لایه بالایی خاک می گردد. تراکم بالای فلزات سنگین در خاک به علت تجمع در سلول های زنده از طریق زنجیره های غذایی، خطرات زیادی را برای اکوسیستم ها ایجاد می کند. در سال های اخیر گزارشات زیادی مبنی بر توانایی بعضی از گیاهان برای پالایش خاک های آلوده به فلزات سنگین ارائه شده است. در این تحقیق، مطالعه ای میدانی بر روی گیاهان غالب در منطقه جنوب شرق شهر اهواز که محل فعالیت چندین کارخانه تولید فلزات است، انجام گرفت. هدف از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه توانایی تجمع فلزات سنگینی همچون نیکل، منگنز، روی، آهن و سرب در پوشش گیاهی منطقه و تاثیر این تجمع بر روی برخی از شاخص های بیوشیمیایی نظیر مقادیر رنگدانه ها، مالون دی آلدهید، پروتئین کل، آسکوربات و دهیدروآسکوربات در طی دو فصل و در دو منطقه در اطراف صنایع تولید فولاد در جنوب شرق شهر اهواز بوده است. نمونه های گیاهی به طور تصادفی از منطقه مورد مطالعه به همراه خاک اطراف ریشه های آنها جمع آوری گردید. بر اساس نتایج به دست آمده و مقایسه میانگین ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون چند دامنه ای دانکن، میانگین غلظت قابل دسترس فلزات درخاک و پوشش گیاهی به صورت fe>zn?mn>ni>pb ارزیابی شد. باتوجه به فاکتورهای تغلیظ زیستی و انتقال به نظر می رسد که اغلب گونه های مورد مطالعه توانایی تجمع فلز را در بخش هوایی خود دارا باشند. در بین گونه های علفی، گونه t. kotschkyi برای فلزات نیکل، منگنز، روی و آهن، گونه c. album برای منگنز و روی، گونه s. nigrum برای فلزات روی و نیکل و گونه علفی m. parviflora برای فلز منگنز، توانایی نسبتا بالایی را در تجمع فلزات در بخش هوایی خود را نشان دادند. علاوه بر این گونه علفی l. temulentum مقادیر بیشتری از فلزات نیکل، منگنز و روی را در بخش ریشه ای خود نسبت به بخش هوایی داشت. همچنین گونه علفی s. nigrum تجمع بیشتر فلزات منگنز و آهن را در بخش ریشه ای نسبت به بخش هوایی نشان داد که تصور می شود این گونه ها از انتقال فلزات مذکور از بخش ریشه ای به بخش هوایی اجتناب نموده اند. بیشترین و کمترین مقادیر کلروفیل کل در گونه درختی e. camaldulensis و گونه های علفی salsola soda، t. kotschyi تعیین شد. به نظر می رسد که تنش حاصل از تجمع آهن در بخش هوایی گیاهان علفی موجب کاهش مقادیر کلروفیل کل شده باشد. با وجود تجمع بالای فلز در بخش هوایی گونه های علفی، میزان کاروتنوئید ها در این گونه ها افزایش مشخصی نسبت به گونه های درختی نداشت. تصور می شود که این گیاهان از مکانیسم های دیگری به جز سنتز کاروتنوئید ها برای کاهش تنش اکسیداتیو حاصل از فلزات سنگین استفاده نموده اند. بر اساس نتایج به دست آمده برای سنجش مقادیر مالون دی آلدهید بیشترین مقدار این شاخص در گونه درختی prosopis spicigera، درختچه nerium oleander و گونه علفی convolvolus arvensis اندازه گیری شد. کمترین مقادیر مالون دی آلدهید در اغلب گونه های علفی بررسی گردید. نتایج حاصل از بررسی مقدار پروتئین کل بیشترین میزان این شاخص را در گونه های درختی c. erectus و prosopis stephaniana و کمترین آن را در ریشه گونه های علفی s. soda ، t. kotschyi و c. album نشان داد. مقادیر بالایی از آسکوربات و دهیدروآسکوربات در بخش هوایی گیاهان علفی در مقایسه با بخش ریشه ای آنها تعیین گردید. با این وجود، اکثر گیاهان علفی کاهش در مقادیر این شاخص را در مقایسه با گونه های درختی c. erectus و e. camaldulensis نشان دادند. به نظر می رسد که گونه های درختی از آسکوربات و دهیدرو آسکوربات به عنوان یک مکانیسم آنتی اکسیدانتی برای کاهش اثرات تجمع فلزات سنگینی همچون آهن و نیکل استفاده نموده اند. در یک جمع بندی کلی به علت وجود شرایط کنترل نشده و وجود تنش های زیستی و غیر زیستی مختلف در یک مطالعه میدانی، انجام مطالعات تکمیلی تحت شرایط کنترل شده برای ارزیابی دقیق این شاخص های بیو شیمیایی ضروری می باشد. آنالیز کمی فلزات سنگین دراین مطالعه نشان داد که علی رغم اینکه اغلب گونه های گیاهی مورد بررسی و به طور ویژه گونه های علفی توانایی انتقال و تجمع فلزات سنگین در بخش هوایی خود را دارند، اما با توجه به ویژگی های تعریف شده برای گیاهان بیش تجمع دهنده، در این گروه طبقه بندی نمی شوند.