نام پژوهشگر: اعظم یزدانی
اعظم یزدانی سید کاظم بیدکی
هدف از این تحقیق شناسایی سیستم آئروباکتین در جدایه های e.coli از موارد کلی باسیلوز طیور، مقایسه ژنوتیپ و فنوتیپ هر جدایه و میزان فراوانی آن به عنوان یکی از عوامل حدت در آن ها بود. به همین منظور 50 جدایه e. coli از جراحات پریکاردیت جوجه های گوشتی تلف شده از بیماری کلی باسیلوز متعلق به 20 مرغداری گوشتی در استان های تهران، البرز و قزوین جمع آوری گردید و از نظر توانایی تولید آئروباکتین و وجود ژن iucd مورد آزمایش قرار گرفت. در بررسی فنوتیپی، توانایی تولید آئروباکتین توسط 50 جدایهe.coli مورد مطالعه بر اساس روش تشریح شده در منابع تعیین گردید. نتایج آزمایشات نشان داد در بین جدایه های e.coli، 86% توانایی تولید آئروباکتین را داشتند. در بررسی ژنوتیپی، از روش pcr (واکنش زنجیره ای پلی مراز) به عنوان روش مولکولی برای شناسایی ژنiucd استفاده گردید. در 96% جدایه ها ژن iucd شناسایی شد و در دو جدایه که از نظر فنوتیپی نیز منفی بودند ژن آئروباکتین (iucd) شناسایی نشد. یافته های مطالعه حاضر همچون پژوهش های قبلی، بر وجود یک ارتباط قوی بین تولید آئروباکتین و میزان حدت در سویه هایe.coli طیور دلالت دارد
اعظم یزدانی محمدهادی مهدیزاده
آنچه که دراین پژوهش برای شکل گیری و ایجاد مقوله ای بنام «طراحی مجموعه فرهنگی بش قارداش در شهر بجنورد با رویکرد تعامل فرهنگها » صورت گرفته است برخاسته از ذهنیتی درونی و احساس نیاز به وجود مکانی این چنینی درفضاهای شهری فعلی ما می باشد. یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت محیط هرشهر وجود فضاهای شهری عمومی است. فضاهایی که شهروندان درآن بتوانند با آسایش خاطر به تعامل و گفتگو بپردازند یا مراسم اجتماعی برگزار کنند اگر درگذشته کارکرد اغلب فضاهای عمومی مناسک اجتماعی و مذهبی بوده است امروزه با مسائل فرهنگی گوناگونی روبرو هستیم که می توان به صورت عمومی درنظر گرفت. لذا شناخت ویژگی های یک مجتمع فرهنگی مبتنی براصول معماری و نیز تمایلات مخاطب حائز اهمیت می باشد و ایجاد یک ساختار پر نشاط فرهنگی در ارتباط نزدیک با مردم بگونه ای که انرژی و شادابی ایجاد کند، می تواند درجهت پرکردن خلاء ناشی ازکمبود فضاهای فرهنگی و اجنماعی موثر باشد. برای رسیدن به این مهم این مبحث از دو دیدگاه اصلی، تحلیل روابط اجتماعی درفضای شهری و گفتگو و تعاملات اجتماعی درمحیط های ساخته شده و از طرفی بررسی و شناخت فضای شهری- فرهنگی و نقش وجایگاه آن ها درجریان زندگی روزمره شهری، مورد مطالعه قرار گرفته است. لذا نگارنده تلاش دارد تا از طریق مطالعه و بررسی آراء نظریه پردازان عرصه شهرسازی و معماری شاخص های فضا و مکان شهری بهینه را کشف نمایند واز طریق پاسخ به نیازهای مخاطبان در شهر امروز، عرصه ای پویا و منعطف را برای گسترش روابط اجتماعی شهروندان مهیا سازد. مجموعه فرهنگی، مورد طراحی دراین پروژه شخصیت کاربردی است که می بایست جهت یافتن به شاخصه های فضایی، مکانی، زمینه ساز هویت یافتن، بستری پویا برای افزایش تعاملات اجتماعی و بالا بردن سطح آگاهی ها ومشارکت مردم گردد. این صاحبنظران معتقدند میان شهرنشینان وروستانشینان تفاوت چندانی وجود ندارد یا درواقع تفاوت های موجود ناشی از زندگی شهری و زندگی روستایی نیست بلکه به این دلیل است که با تجمع افراد زیاد درشهر، ویژگی هایی چون طبقه اجتماعی، سطح تحصیلات، قومیت، نژاد و مانند اینها متبلور می شود عوامل اکولوژیکی چون اندازه، تراکم وناهمگونی گروه های شهری هیچ عارضه مستقیم وتاثیر جدی بر زندگی افراد شهرنشین ندارد. برای گروه های دوستان فرقی ندارد که جمعیت اطرافشان صد نفر باشند ویا یکصد هزار نفر درهرصورت این عوامل برشخصیت اعضای گروه تاثیری ندارد. برطبق این دیدگاه رفتار فردی به وسیله موقعیت اقتصادی ، ویژگی های فرهنگی، منزلت خانوادگی و وضع تاهل اشخاص شکل می گیرد در شهر شیوه های مختلف زندگی وجود دارد و این اختلاف شیوه وگوناگونی زندگی شهری بیشتر متاثر از ویژگی های عمومی اجتماعی همچون سن، جنس، سطح درآمد، پایگاه اقتصادی واجتماعی است. بنابراین براساس این دیدگاه، تنوع وگوناگونی رفتار در میان شهرنشینان نه ناشی از شهر و ویژگی های اکولوژیکی شهر، بلکه به دلیل ویژگی ها وخصیصه های اقتصادی واجتماعی افراد است همچنین درشهر روابط و حلقه های دوستانه و صمیمی وجود دارد و دیده می شود این روابط صمیمی درقالب گروه های دوستی، قومی، نژادی، حرفه ای ونظایر اینها به چشم می خورد.
اعظم یزدانی محمدرضا مصدقی
ساختمان خاک فاکتور کلیدی کیفیت خاک و توانایی آن برای حفاظت از زندگی گیاهی و حیوانی و تعدیل کیفیت محیط زیست میباشد. ساختمان خاک بر حرکت آب و املاح، فرسایش خاک، سله، چرخه عناصر غذایی، آلودگی آبهای زیرزمینی و انتشار co2 به اتمسفر موثر میباشد. پایداری خاکدانه ها به عنوان شاخص ساختمان خاک استفاده میشود. خاکدانه¬سازی نتیجه بازآرایی، اتصال و اجتماع ذرات در کنار یکدیگر میباشد. این پژوهش با هدف تحلیل مکانی وضعیت پایداری خاکدانههای خاک سطحی و بررسی مهمترین عوامل موثر بر آن در استان اصفهان صورت گرفت. بدین منظور 252 نمونه تصادفی و بر اساس زمین¬شناسی غالب منطقه از شبکه های 20×20 کیلومتری از عمق 0–20 سانتیمتری (خاک سطحی) استان اصفهان جمع¬آوری شد. برای ارزیابی پایداری خاکدانههای درشت خاک از روش الک تر استفاده شد که نتایج آن با میانگین وزنی قطر (mwd) و میانگین هندسی قطر (gmd) خاکدانهها و درصد خاکدانههای پایدار در آب (wsa) بیان شد. برای ارزیابی پایداری خاکدانههای ریز از رس به آسانی قابل پراکنش (rdc) استفاده شد. برخی از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت، ماده آلی، کربنات کلسیم، گچ، ph، ec، sar و cec نیز اندازه گیری شدند. ارزیابی اثرگذاری هر یک از عوامل با استفاده از ضرایب هم¬بستگی و معادلات رگرسیونی گام به گام و تحلیل مکانی با استفاده از مدلهای نیمه¬تغییرنما و روش میانیابی کریجینگ صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از هم¬بستگی بین شاخصهای پایداری ساختمان و ویژگیهای خاک رس و گچ از مهمترین عوامل در تشکیل و پایداری خاکدانهها بودند، در حالی که ec، sar و سیلت از جمله عوامل مخرب خاکدانه ها به شمار میروند. مواد مادری رسوبی بدلیل قابلیت تولید رس زیاد و آزادکردن کلسیم، قادر به ایجاد خاکدانههای نسبتاً پایدار بوده و مواد مادری دگرگونی با ایجاد بافت درشت خاکدانههای ناپایداری ایجاد میکنند. در نتایج حاصل از تحلیل مکانی قسمتهای شرقی استان دچار تخریب شدید ساختمان خاک بوده، به طوری که از ساختمان سست در سطح خاک برخوردار میباشند. در قسمتهای غربی و بخشی از قسمتهای جنوبی استان تا حدودی ساختمان خاک پایداری وجود دارد. بیش¬ترین ضرایب هم¬بستگی بدست¬آمده به شاخص rdc اختصاص داشت و هم¬چنین رس به آسانی قابل پراکنش توانست پایداری ساختمان خاک در استان اصفهان را بهتر ارزیابی کند. در کل به دلیل پایداری ضعیف ساختمان خاک¬های مورد بررسی، پیشنهاد میشود با حفظ و افزایش پوشش سطح خاک (پوشش گیاهی و سنگ¬فرش) ساختمان خاک¬های سطحی استان اصفهان را در برابر عوامل مخرب بهبود بخشید.