نام پژوهشگر: تاییس غیبی
تاییس غیبی ابراهیم ریحانی
چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی فرایند طرح مسئله دانش آموزان سال پنجم ابتدایی می باشد. در این مطالعه 386 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهر تهران که در سال تحصیلی 1391 – 1390 مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی– پیمایشی است. ابزار گرد آوری داده ها برای بررسی فرایند طرح مسئله دانش آموزان و مشکلات آنها در این زمینه، آزمون محقق ساخته ای است که از 7 تکلیف طرح مسئله نیمه ساختار یافته مطابق با مدل استویانوا و در مورد چهار عمل اصلی تشکیل شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از این آزمون، روشهای آمار توصیفی( فراوانی و درصد داده ها) و آمار استنباطی(آزمون خی دو) مورد استفاده قرار گرفت. روایی صوری و پایایی آزمون مورد تایید کارشناسان آموزش ریاضی قرار گرفت و با استفاده از روش کورد- ریچاردسون عدد 824/. برای هماهنگی درونی آزمون به دست آمد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که دانش آموزان جامعه آماری مورد پژوهش در طرح مسئله بسیار ضعیف هستند که علت اساسی این مشکل در درک سطحی و ضعیف آنها در مفهوم چهار عمل اصلی تشخیص داده شد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دانش آموزان در طرح مسائل زمینه مدار و صورت بندی و مدل سازی مسائل دنیای واقعی تقریباٌ هیچ تجربه ای ندارند و همین مسئله موجب کاربردی نبودن دانش آنها در تمام زمینه ها، حتی ریاضی می باشد. نتایج به دست آمده نشان دهنده ذهن غیر منعطف دانش آموزان در طرح مسائل مربوط به مفهوم ضرب نیز شد. عملکرد طرح مسئله دانش آموزان به تفکیک طبقه اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به دست آمده نشان داد که درک دانش آموزان برخوردار از مفهوم کسر و تقسیم و ضرب نسبت به دانش آموزان محروم بالاتر است. نتایج به دست آمده ضعف دانش آموزان در طرح مسائل کلامی را نشان می دهد، همچنین رابطه مستقیم توانایی طرح مسئله را با قدرت درک مسائل و بیان خوب نشان می دهد. کلمات کلیدی: دانش آموزان ابتدایی، مسئله، درک، طرح مسئله، طبقه اجتماعی