نام پژوهشگر: سمیه زکی تبار احمدی
سمیه زکی تبار احمدی محمد کاشانی پور
اساسی ترین سوال استفاده کنندگان از صورتهای مالی در مواجه با سود عملیاتی و خالص جریان نقد این است که :کدامیک از دو متغیر سود عملیاتی و جریان وجه نقد عملیاتی بر بازده سهام شرکت ها تاثیر بیشتری دارد ؟ سوال تحقیق را باید در دو حالت مختلف مورد بررسی قرار دهیم. اول در حالتی است که سوال تحقیق را بدون در نظر گرفتن تأثیر عامل تقارن اطلاعاتی بررسی کنیم و حالت دوم این است که برای پاسخ به سوال تحقیق تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی را به عنوان یک متغیر تعدیل گر بررسی نماییم. نتایج آزمون فرضیات در حالت اول نشان می دهد که سود عملیاتی بر بازده سهام شرکت ها، نسبت به خالص جریان وجه نقد عملیاتی تاثیر بیشتری دارد . نتایج این آزمون با نتایج تحقیقات انجام گرفته مشابه در داخل از جمله نوروش و مشایخی (1383)، عرب مازار یزدی (1373)و پژوهش حسین زاده و احمدنیا (1388) وبا تحقیقات خارج از ایران مثل حبیب (2008) وبال و براوان (1967) هماهنگ است. و نتایج آزمون فرضیات در زمانی که به بررسی تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مربوط بودن سود عملیاتی و جریان وجه نقد عملیاتی در بیان بازده سهام شرکت ها می پردازد نشان می دهد که با افزایش عدم تقارن اطلاعاتی جریان وجه نقد عملیاتی بر بازده سهام شرکت ها تاثیر بیشتری دارد . نتایج این آزمون با نتایج تحقیق انجام گرفته توسط استافن راپ در سال 2010 در آلمان و جودی ریبورن(1986) هماهنگ است.همچنین بر یافته های تحقیق شارما و کوما در سال 2012 که نتیجه گرفته بودند ارزش افزوده اقتصادی بر سایر اقلام سنتی مورد استفاده بیشتر قدرت توضیح دهندگی دارد صحه می گذارد. زیرا محققین در این تحقیق نتیجه گرفتن که برتری ارزش افزوده از لحاظ آماری معنا دار نبوده و علت آن متغیرهای دیگری از جمله فن آوری ، منابع انسانی ،کیفیت مدیریت و سایر متغیرهایی است که غیر مالی هستند به نظر می رسد با افزایش تحقیقات نیاز به وارد کردن متغیرهای کیفی برای افزیش توان پیش بینی و در نهایت توان تصمیم گیری پررنگتر می گردد .